حجتالاسلاموالمسلمین دکتر جواد جعفری، از استادان حوزه علمیه و عضو هیات علمی موسسه آینده روشن (پژوهشکده مهدیت) در نشستی تخصصی در مدرسه فیضیه قم با بیان دلایل متقن به رد فیلم مستند «ظهور بسیار نزدیک است» پرداخت.
به گزارش آینده روشن، متن کامل این سخنرانی به شرح ذیل می باشد: اولین نکته ای که در این سی دی وجود دارد و به ذهن می آید، کسانی که زحمت تولید این سی دی (لوح فشرده) را کشیدند خواستند بگویند که ظهور در چند سال آینده قطعا اتفاق می افتد، بنابراین برای اینکه بزرگان را با خودشان همراه کنند، برخی از کلمات مقام معظم رهبری را در اول سی دی آورده اند و برای اینکه به مقصود خودشان برسند قسمتی از پیام مقام معظم رهبری را حذف کرده اند، به نظر من اگر کسی بخواهد از روی صدق حقیقتی را اثبات کند، دست به چنین کاری نمی زند.
آنها از مقام معظم رهبری نقل کرده اند که ایشان فرموده اند: «من با اطمینان کامل می گویم تحقق کامل وعده الهی برای تمدن نوین اسلامی در راه است» این جمله را وقتی کسی گوش می کند با خود می گوید که مقام معظم رهبری نیز می گویند که آقا دارد می آید.
اما اگر ما اصل پیام مقام معظم رهبری را با این جمله که در مستند آمده مقایسه کنیم تفاوت های آشکاری را مشاهده می کنیم، ایشان می فرمایند: «اسلام با بیداری مسلمانان و بازیافت هویت خویش و با مطرح شدن اندیشه توحیدی و منطق عدالت و معنویت دور تازه ای از شکوفایی و عزت خویش را آغاز کرده است، کسانی که در گذشته ای نه چندان دور آیه یاس می خواندند امروز سر بر افراشتن اسلام و تجدید حیات قرآن و اسلام و متقابلا ضعف و زوال تدریجی آن مهاجمان را به چشم می بینند و با زبان و دل تصدیق می کنند.» پس ایشان می فرمایند ۱- بیداری شروع شده است و بعد می فرمایند «من با اطمینان کامل می گویم این هنوز آغاز کار است و تحقق کامل وعده الهی یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآنی و تمدن نوین اسلامی در راه است»، بعد ایشان آیه «وعدالله الذین آمنوا منکم ...» را می آورند و می فرمایند: «نشانه این وعده تخلفناپذیر در اولین و مهم ترین مرحله، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و بنای بلند آوازه نظام اسلامی بود ...». ایشان در ادامه می گویند: «احساس هویت، و تشخص در اقلیت های مسلمان در بیشتر کشورهای غربی همه و همه نشانه های آشکار پیروزی و اسلام در هماوردی با دشمنان در این قرن یعنی قرن پانزدهم هجری است، این هنوز آغاز راه است، ملت های مسلمان هنوز گردنه های دشواری بر سر راه دارند، عبور از این گردنه ها نیز جز با ایمان و اخلاص، جز با امید و جهاد جز با بصیرت و صبر میسر نخواهد گشت، با یاس و منفی بافی با بی تفاوتی و بی همتی با بی صبری و شتابزدگی با بدگمانی به صدق وعده الهی این راه طی نخواهد شد»، اگر کسی بگوید مقام معظم رهبری می گویند که من با اطمینان کامل می گویم که وعده الهی در راه است با اینکه الان خواندیم که آقا دارند که این آغاز راه است و گردنه های دشواری در راه است؛ دو حرف کاملا متفاوت است.
آنها این کلام رهبری را که می فرمایند «در آغاز راه هستیم» را حذف کرده اند و این کل معنا را متفاوت کرده است.
نکته دوم این سی دی در رابطه با مساله عبدالله حاکم عربستان است، در رابطه با این مساله من یک نکته را از یکی از کتب قدیمی عرض می کنم، در کتاب عدد الاقویه (ص۷۷) برادر بزرگ علامه حلی جناب علی بن یوسف که حدود ۷۰۰ سال پیش نوشته است، آمده که الان علامات زیادی با هم جمع شدند و همه این نشانه ها در یک زمان به تحقق رسیده است، این دقیقا اظهار نظر یکی از بزرگان دین ماست، اما شما می بینید که ۷۰۰ سال گذشت و اتفاقی نیفتاد.
می خواهم بگویم کسانی که به این راحتی می گویند این عبدالله همان عبدالله است، یعنی ما می توانیم به این سادگی تطبیق بکنیم؟ ایشان می گوید از علامت ها تعداد زیادی ظاهر شده است مانند خراب شدن دیوار مسجد کوفه و کشتن اهل مصر امیر خود را و از بین رفتن حکومت بنی عباس به دست مردی که از سمتی آمد که حکومتشان از همان سمت شروع شده بود و مرگ عبدالله آخرین حاکم بنی عباس و خراب شدن شامات و کشیده شدن پل از طرف کرخه به بغداد. از این تطبیق ها در گذشته هم شده و هنوز اتفاقی نیفتاده است، اگر بحث احتمال است ما هم امید داریم، این موارد که ما می گوییم به این معنا نیست که ما بگوییم امام حالا حالاها نمی آیند این حرف ها چیست؟ حالا هزار یا ۱۰ هزار سالی به تاخیر می افتد؛ چه کسی این ها را گفته است؟ اصلا مطابق روایات ما باید صبح و شام انتظار ظهور را داشته باشیم، اما چه کسی گفته کسی که ظهور را نزدیک می داند باید اسم روی این و آن بگذارد اگر من می خواهم امید داشته باشم به اینکه این علم را مقام معظم رهبری به دست امام زمان (عج) می دهند حتما باید اسم روی ایشان بگذارم؟ این را چه کسی گفته است؟ من بعنوان یک شیعه که باید صبح و شام منتظر ظهور باشم امید دارم که ان شاءالله مقام معظم رهبری کسی هستند که علم را به دست امام زمان(عج) می دهند، اما اگر من بخواهم اسم روی ایشان بگذارم که این آقای فلانی است؛ نیاز به دلیل دارد. تمام حرف ما این است، نه اینکه ما بخواهیم بگوییم آقا حالا حالاها نمی آیند.
یکی دیگر از مسایلی که در این مستند بیان شده این است که در آخرالزمان گروهی می آیند و دور روح الله جمع می شوند، این روایت می گوید که در آخرالزمان گروهی می آیند که به واسطه روح الله دل هاشان به هم نزدیک می شود؛ خودش هم در آنجا نشانی این روایت را نشان داده، این روایت در بحار الانوار جلد ۶۵، صفحه ۱۳۹ است، متن این روایت که عبدالله بن شریک از امام باقر(ع) نقل می کند این چنین است: پیامبر(ص) می فرمایند که در یمین عرش الهی قومی هستند که منبرهایی از نور دارند، صورتشان نورانی است، لباسشان نورانی است، بعد از پیامبر(ص) می پرسند که این ها چه کسانی هستند که این طور منبر نورانی، لباس نورانی، صورت نورانی دارند؟ پیامبر(ص) در جواب می فرمایند: یا علی اینها کسانی هستند که به روح الهی همدیگر را دوست دارند.
نکته اولی که در این روایت مشخص شد این است که در این روایت دلالتی بر آخرالزمان وجود ندارد، نکته بعدی این است که ما می خواهیم بدانیم این روایت چه می گوید، در حدیث شناسی یکی از کارهایی که می کنند برای دریافت منظور روایت این است که به روایات مشابه مراجعه می کنند و آنها را با هم مقایسه می کنند، اتفاقا این روایت روایتی است که شیعه و سنی آن را نقل کرده اند، از جمله منابع سنی که به نقل این حدیث پرداخته سنن ابی داوود است، در شیعه معتبرترین کتاب ما کتاب کافی مرحوم کلینی است، در جلد دوم این کتاب در صفحه ۱۲۴ بابی را دارد مرحوم کلینی با نام باب الحب فی الله و البغض فی الله، در این باب دو حدیث چهارم و هفتم همین موضوع را بیان می کند، که حدیث هفتم از امام باقر(ع) است که از پیامبر(ص) نقل می کنند که می فرمایند: اینها که این طور نورانی هستند روز قیامت و در یمین عرش الهی هستند، اینها کیستند؟ اینها کسانی هستند که دوست داشتنشان در راه خدا بود، برای خدا کسی را دوست می داشتند نه برای مالی، فامیلی، خوب پس مبنای این حدیث که تحابوا بروح الله یعنی چی؟ با توجه به روایات مشابه که سنی و شیعه آن را نقل کردند منظور از روح الله اسم نیست، وقتی ما می گوییم مهدویت خاستگاه اجتهادی دارد، الان در حوزه علمیه سطح سه مهدویت دارد، الان دارند دوره دکترای مهدویت را تعریف می کنند، چرا ما باید فکر کنیم که یک نفر اگر یک کتاب در مورد مهدویت خواند می تواند متخصص مهدویت بشود؟
حدیث مهدویت آنقدر ساده است که هرکسی به خودش جرات بدهد در مورد این موضوع اظهار نظر بکنند، بنابراین این روح الله اسم نیست، همان طوری که علامه مجلسی هم در ذیل این حدیثی که نقل کرده فرموده است که این روح الله یعنی اینکه اینها به خاطر خدا با همدیگر دوستی بکنند، بنابراین انتساب این حدیث به امام راحل که عکس امام را نشان می دهد بعد انتساب می کند، هیچ دلیلی ندارد، حالا ان شاءالله دوستانی که این مستند را درست کردند تذکری می دهند در رابطه با این موضوع، که چرا این حدیث به این گونه بیان شده است؟
در رابطه با موضوع دیگری که هست، اینها در این مستند تصریح می کنند که خلل دست راست مقام معظم رهبری از نشانه های ظهور است، ما می گوییم که اصل سید خراسانی از علایم ظهور است، منتهی اینکه چه اوصافی دارد این موضوع در احادیث شیعی نیامده است، بنابراین نمی توانیم به آنها اعتماد بکنیم، ولی علاوه بر اینکه ما اعتماد بکنیم یا نه، در هیچ روایتی خلل نیامده است، هر چه روایت داریم خال را نشانه عنوان کرده اند، آقایانی که این مستند را درست کردید، چطوری شما خال را خلل می کنید، به چه ملاکی روایت را شما تحریف می کنید؟ روایتی را که انسان می خواهد معنا بکند، باید یک منبع و اطلاعات دقیقی داشته باشد.
ما باید یا معتقد باشیم که بحث روایی هست، یعنی ما برای ادعاهایمان و آنچه درست کرده ایم، دلیل روایی داریم، یا به گفته این دوست عزیزمان -یکی از جوان های حاضر در جلسه- می گوییم حدیث چی است، واقعیت خارجی را ببینید. بله کسی این را بگوید ما قبول داریم، ولی شما چرا می گویید که روایات این را می گویند، اگر شما می خواهید بگویید روایات این را می گویند باید دلیل داشته باشید، یک موقع طرف می آید استدلال می کند که بله فلانی دجال است، برای این ادعایش هم حدیث نمی خواند، این فرد خودش می داند ما به او کاری نداریم، اما اگر کسی بخواهد بگوید که مجموع روایات این را می گوید، مجموع روایات فلان منظوری دارند، ما می گوییم آقا صبر کن یکی از روایات که این را می گوید درست بکن بعد به مجموع روایات برسیم.
بنابر این اینکه شما بدون دلیل خال را خلل بکنید تحریف کردن روایت است، اگر من و شما بتوانیم روایات را این طوری عوض بکنیم که سنگ روی سنگ بند نمی شود، نکته بعدی این است که بر فرض قبول می کنیم خلل است، شما می خواهید با یک خلل سید خراسانی بودن مقام معظم رهبری را ثابت کنید، این حدیث کجاست، یعنی از لحاظ حدیثی در کجا گفته که دست راست ایشان خلل دارد، فتن ابن حماد گفته، حضرت استاد (اشاره به سخنان آیت الله نجم الدین طبسی، از استادان برجسته حوزه علمیه و محقق مهدوی در این جلسه) در رابطه با فتن ابن حماد گفتند، من یک نشانی می دهم که شما خودتان فقط بروید و ببینید، الان روی تارنمای (سایت) این عزیزان نوشته که کتاب محکم اهل سنت، می خواهم بگویم آقایانی که می گویید ما کارشناس داریم، ما روایات را بلد هستیم، این مرکز تخصصی بیسواد است، می گویم شما دلیل بیاور، این فتن ابن حماد را چه کسی گفته محکم و معتبر، این کتاب آقای بسطوی است، بسطوی دکترای خود را از دانشگاه مدینه گرفته است، وهابی درجه یک است، در کتابش المهدی المنتظر فی ضوء الاحادیث و الاثار الصحیحه در رابطه با فتن ابن حماد در صفحه ۱۲۰ تحقیق کرده است، اول خود ابن حماد را از رجالیون اهل تسنن نقل می کند که ۱ - وی کثیر الوهم (یخطئ کثیرا) است، این ها را وی از بزرگان اهل سنت روایت کرده که در مورد وی سخن گفته اند. ۲ – در مورد محتوای کتاب از بزرگانشان نقل می کند «له احادیث منکره فی الملاحم انفردبها). ۳ – نسبت کتاب به مولف مشکوک است و من همه مسوولیت را نمی توانم بپذیرم. ۴ – در مورد راوی این کتاب می گوید دو راوی دارد هر دو ضعیف هستند (عبدالرحمن بن حاتم مرادی و فضل بن محمد شعرانی) بنابراین خود مولف خود کتاب نسبت کتاب به مولف راوی کتاب همه ضعیف است از اینرو وی در آخرش می گوید که از نظر ما مواردی که ابن حماد آورده است دلیل و حجت نیست، آن وقت من شیعه رهبرم را با این طور احادیثی باید ثابت بکنم؟!
این چه کاری است که شما می خواهید سید خراسانی بودن مقام معظم رهبری را با حدیثی که حتی اهل تسنن هم قبولش ندارند، اثبات کنید؟
در یزد -اشاره به سخنرانی انجام شده در شهرستان یزد- در بحث توقیت بودیم، اینها در سی دی یک نماهنگ از آقای حاجتی امام جمعه موقت اهواز بخش می کنند؛ تماس گرفتیم از ایشان در مورد صدق این موضوع بپرسیم گفتند کربلا هستند، یک طبقه رفتیم بالاتر، تماس گرفتیم با آقای ری شهری، آقای حاجتی نقل می کند که آقای ری شهری به من گفتند که مقام معظم رهبری به ایشان فرموده اند که کسی آمده به مقام معظم رهبری گفته است که در زمان رهبری تو آقا ظهور خواهد کرد، یعنی کسی به مقام معظم رهبری این را گفته و مقام معظم رهبری به آقای ری شهری گفته و ایشان هم به آقای حاجتی گفته اند، ما تماس گرفتیم با آقای ری شهری، ایشان فرمودند این حرف کذب محض است، نه مقام معظم رهبری به من چیزی گفته اند و نه من چیزی به کسی گفته ام، اصلا مقام معظم رهبری در رابطه با ظهور به من چیزی نگفته اند که من بخواهم شک کنم به کسی چیزی گفته ام یا نه.
خب بنابراین ما گفتیم استنادی که اینها می کنند، راوی مطلب که می گوید من نگفته ام، خود آقای حاجتی هم که کربلا تشریف دارند، به هر حال من این نماهنگ را که نشان دادم گفتم آقایان این مصداق بارز تعیین وقت است، یعنی کسی بیاید با قطعیت بگوید در زمان رهبری مقام معظم رهبری امام زمان(عج) ظهور می کنند، هیچ شک و شبهه ای نیست که تعیین وقت کرده است.
بعد شروع کردم روایات تعیین وقت را خواندم، محمد بن مسلم که از یاران طراز اول اهل بیت(س) است، امام صادق(ع) به ایشان فرمودند: یا محمد هر کس آمد از طرف ما به تو خبری داد از وقت ظهور، شما را هیچ ترسی نسبت به تکذیب کردن وی نگیرد، حتی اگر آمد و گفت که از طرف من این حرف زده شده است به خاطر اینکه ما اهل بیت برای هیچ کس تعیین وقت نمی کنیم.
روایات عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السلام (غیبت نعمانی ص۲۸۹ ح۳) می گوید که خدا ابا دارد مگر اینکه تخلف کند از وقت، وقت تعیین کنندگان (غیبت نعمانی ص۲۸۹ ح۴) یعنی اگر کسی گفت در این وقت، خدا ابا دارد حرف این درست دربیاید و حتما دروغش را ثابت می کند، همچنین ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل می کند امام(ع) فرمودند که ما اهل بیت هیچ گاه تعیین وقت نمی کنیم؛ دلیل این تعیین وقت نکردن را هم مستند کردند به پیامبر(ص) زیرا که ایشان فرمودند: کذب الوقاتون (غیبت نعمانی ص۲۸۹ ح۶) بنابراین وقتی پیامبر(ص) دروغگو خواندند دیگر ما اهل بیت که وصی رسول الله هستیم هیچ گاه تعیین وقت نمی کنیم.
من این احادیث را خواندم بعد گفتم آقایان اگر کسی بخواهد احادیثی را که این طوری صریح و محکم است را بخواهد کنار بگذارد و بگوید که می گویند پیران امام زمان(عج) را می بینند، اگر کسی این حدیث ها را کنار بگذارد و این حرف ها را بزند چه معنایی می دهد؟ معنایش این می شود که من پشت می کنم به این احادیث و از شیعه بودنم دست بر می دارم، آمدند و فردای همان روز گفتند که در سایت نوشته اند دکتر جعفری گفته که آقای بهجت باید تکذیب شود آیا این سخن ما این را می رساند؟ واقعا برخی نویسندگان هوش سرشاری دارند.
من سه نکته می گویم بعد شما قضاوت کنید، اولا مگر آقای بهجت حکم کردند، آیا حضرت آیت الله العظمی بهجت فرمودند: پیرها امام زمان(عج) را می بینند؟ اگر چنین حکمی کردند بله شامل آقای بهجت هم می شود، اما آیا این کار را کرده است؟ من می گویم این سایت رسمی ایشان است، توی اینترنت الان هم هست که گفته اند ما از معظم له پرسیدیم که می گویند شما تا به حال به جوان ها بشارت می دادید بعد از آن الان دارید به پیرها هم بشارت می دهید، آیا این حرف درست است؟
می گوید آقا فرمودند که من دم محراب بودم یک آقایی آمد پیش من و به من گفت که من امام زمان(عج) را دیدم، به من این طور گفتند که تو می بینی پیرتر از تو هم می بینند، خود سایت آقا می گوید که اولا آقای بهجت حکمی نکردند، اینکه می گویند آقای بهجت گفته اند که پیرها امام زمان(عج) را می بینند این دروغ است، آقای بهجت حکمی نکردند، نقل قول کردند، نقل قول با حکم فرق می کند، شما آقایان همه مساله می دانید، کذب بر ائمه اطهار(س) روزه را باطل می کند، نقل قولش چطور؟ بنابراین خود دفتر ایشان می گوید که ایشان نقل قول کردند و به طور مستقیم چنین حرفی را نزده اند.
نکته دوم، آیا ایشان پخش کردند، کذب الوقاتون یعنی اینکه کسی بیاید و بلند شود و بگوید که آقا دارد می آید، همین کاری که آقایان سازنده سی دی کردند، آقای بهجت در همین سایت رسمیشان فرموده که اگر این مساله لزومی داشت، من به شاگردانم می گفتم، یعنی آقای بهجت این مساله را که یکی آمده یک چیزی به ایشان گفته را حتی به شاگردانشان هم نگفته اند، پس بنابراین ایشان پخش کننده این مساله نیستند، بزرگانی من می شناسم که خودشان رفته اند پرسیده اند و نزدیکان ایشان تکذیب کردند، بنابراین آقای بهجت خودشان پخش نکرده اند.
نکته سوم هم در رابطه با آیت الله ناصری است که این آقایان می گویند که اگر ایشان نگفته اند پس آیت الله ناصری چه چیزی را نقل می کنند؟ ببینید آقایان این غیر از این مساله است، یک موقع است کسی که در مقام آیت الله ناصری است و همه چیز در دستش است، حرمت توقیت را می داند، مساله بدا را می داند، علائم الظهور را می داند و ... آمده است از آقای بهجت می پرسند که آقا مبشراتی دارید؟ اینجا وقتی آقای بهجت به ایشان می گویند این از باب وصف دوست و سخن دوست است، می خواهند با هم یک چیزی بگویند که حال خوشی پیدا بکنند، مثل اینکه میرزای قمی وقتی می رسد خدمت سید بحرالعلوم می گوید که امام را دیدید؟ خب سید بحرالعلوم یک چیزی را برایش بیان می کند، آیا این مجوز این می شود که من ملاقات گرایی را ترویج کنم، من بیایم کتاب چاپ بکنم و هر کسی هم اعتراض کرد که چرا این طور دیدار را رواج می دهی بگویم سید بحرالعلوم برای میرزای قمی نقل کرده اند، این چه استدلالی است؟ حالا آقای ناصری هم در یک جلسه ای بوده اند، چه طوری بوده، خواسته بگوید که این حرف ها هم هست، خود آقای ناصری می گویند که من راضی نبودم این را کلیپش کنند.