تاریخ انتشارسه شنبه ۶ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۴۰
کد مطلب : ۷۹۲
۰
plusresetminus
مديريت پيام‏هاي مهدوي در فراسيستم ارتباطات ديني
مديريت پيام‏هاي مهدوي در فراسيستم ارتباطات ديني
مرضيه حاجي‌هاشمي
چكيده
اين نوشتار از منظر علم ارتباطات و رسانه به موضوع مهدويت می‌پردازد و پيام‌هاي مهدوي را بخشي از پيام‌هاي ديني برمی‌شمرد كه بايد در فراسيستم ارتباطات ديني به‌گونه‌اي خاص مديريت شود. براي مديريت پيام‌هاي مهدوي و بالا بردن اثربخشي پيام بايد يك چشم به ويژگي‌هاي موضوع مهدويت و پيام‌هاي آن داشته و نگاهي ديگر را بر مباحث كلان مديريت با در نظر گرفتن شرايط ويژه فراسيستم مورد نظر افکنيم. در اين مقاله سعي شده است بدين موضوع قدري كاربردي‌تر پرداخته شود.

مقدمه
در جامعه كنوني و در پي تجلي انديشه‌هاي اجتماعي و فرهنگي اسلامي، به فرهنگ مهدويت به عنوان فرهنگ جهاني حاكم در دوره آخرالزمان توجه بسیاری شده است. اين مهم، ضرورت كنكاش براي دست‌يابي به راه‌بردها و راه‌كارهايي كه جامعه را در مسير تعالي فرهنگي و نيل به فرهنگ جامع مهدويت قرار ‌دهد، صدچندان مي‌كند.
با توجه به شرايط خاص عصر حاضر كه عصر ارتباطات و اطلاعات ناميده شده و در رأس قرار گرفتن رسانه‌ها به عنوان اصلي‌ترين بنگاه‌هاي اطلاعاتي، مراكز فرهنگ‌سازي و پيام‌رساني، بديهي است بدون بهره‌گيري از علوم ارتباطي و رسانه‌اي، راه‌بردها و راه‌كارهاي فرهنگي ارائه شده به استقرار فرهنگ ناب مهدوي نمي‌انجامد.
موضوع مهدويت در تعامل با رسانه در شاخة مباحث دين و رسانه قرار مي‌گيرد و پيام‌هاي مهدوي به عنوان بخشي از پيام‌هاي ديني در فراسيستم ارتباطات ديني مطرح است. اگرچه در سال‌های اخير انديشه‌وران حوزه فرهنگ و ارتباطات و متفكران ديني به رابطه دين و رسانه توجه بسياري کرده‌اند، اما در علوم پوزيتيويستي امروزي از آن غافل شده‌اند.
روي‌کردهاي پوزيتيويستي و ساختارگرا در مطالعه دين، فرهنگ و ارتباطات اين اعتقاد را ترويج مي‌کردند که سرنوشت محتوم همه جوامع، تسليم شدن دين در برابر گام‌هاي منظم پيش‌روندة دنيوي شدن است.
اين برداشت را مي‌توان مهم‌ترين دلیل غفلت از توجه به رابطه دين و رسانه دانست. زماني محققان دانشگاهي به اين امر توجه کردند که جنبش‌هاي ديني به‌خصوص، با استفاده از رسانه‌ها و تأثيرگذاري بر مردم شکل گرفتند. از دیدگاه اندیشه‌وران، روشن‌گري دين «بخشي از يک طريق کهنه و راهي سنّتي براي زندگي بود که تحت فشارهاي صنعتي شدن و مدرنيزاسيون به محاق خواهد رفت يا ناپديد خواهد شد.»
جريان مسلط مطالعات رسانه‌اي و ارتباطات نیز به مطالعه کارکردها و تأثيرات رسانه‌ها گرايش داشت و بي‌علاقگي اين جريانات مطالعاتي به بررسي دين و نسبت آن با رسانه‌ها و فرهنگ برخاسته از مفروضه‌هاي آنان درباره ساختار اجتماعي جوامعي بود که رسانه‌ها در آن‌ها فعاليت مي‌کردند.
با اين حال، نظريه‌هاي درخور تأملي در زمينه دين و رسانه وجود دارد كه بيان آن‌ها خارج از حوصله اين نوشتار است. گفتنی است موضوع مهدويت و رسانه، موضوعی كاملاً نو و گسترده است كه مديريت پيام، تنها يكي از زيرشاخه‌هاي آن به شمار می‌رود.
مدیریت پیام
گرچه مديريت پیام، اصطلاحی نو و ابتکاری است، از دید مفهوم، جزو اساسی‌ترین و گسترده‌ترین مباحث مربوط به رسانه است که بسیاری از موضوع‌های فرعی را دربر می‌گیرد و مختصات و کیفیت کارکرد آن را تبیین می‌کند. در معنایی کوتاه، مدیریت را مي‌توان همه تلاش‌هایی دانست که برای طراحی، تولید یا تأمین و پخش مناسب و کارآمد پیام‌ها صورت می‌گیرد. اما برای تعریف دقیق و تخصصی‌تر آن، باید به تعریف مدیریت و نیز پیام توجه کرد. درباره مدیریت، متناسب با دیدگاه‌های گوناگون، تعریف‌های بسیاری موجود است؛ اما در نگاهی کلی، مدیریت را می‌توان فرآیند به‌کارگیری کارآمد منابع انسانی و مادی از راه برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی، بسیج امکانات، هدایت و رهبری، نظارت و کنترل در چارچوب نظام ارزشی معین برای تحقق هدف‌های سازمانی دانست. نکات درخور توجه در این تعریف‌ها و نیز از دیدگاه این بحث، این است که اولاً مدیریت، فرآیندی از تنظیم و ترکیب منابع انسانی و غیرمادی است و ثانیاً این تلاش‌ها افزون بر وابسته بودن به نظام ارزشی خاص، برای تحقق هدف یا هدف‌هایی معین صورت می‌گیرد.
در پیام، دست‌کم سه عامل یا سازه وجود دارد: 1. رمزها یا کدهای پیام؛ 2. محتوای پیام؛ 3. نحوۀ ارائه پیام.
هرگاه معنایی از ذهن در قالب نشانه یا مجموعه‌ای از نشانه‌های پذیرفته شده ریخته شود، پیام در عالم خارج تحقق یافته است. بر همین اساس، تناسب و هماهنگی دو عنصر «محتوا» و «قالب» در امر پیام‌رسانی، باید با هم مد نظر قرار گیرد.
بنابراین، «مدیریت پيام» به معنای انجام همه فرآیندهای مدیریتی، از جمله برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی، هدایت، نظارت و کنترل و... است که در ارتباط با تعیین، تولید و ارسال پیام در راستای تحقق بهینه هدف‌های رسانه‌ای انجام می‌گیرد.
مدیریت پیام، با بهره‌گیری از شیوه‌های دقیق مدیریتی، به این پرسش‌های مهم و اساسی پاسخ خواهد داد که چه نوع پيام‌هایی مورد نیاز بوده است؛ این پيام‌ها چگونه باید تأمین یا تولید شوند و با چه ترتیبی برای مخاطبان ارسال گردند تا رسانه بتواند افکار عمومی را در اختیار گیرد.
بنابراین مدیریت پیام فرآیندی هدف‌دار و نظام‌گراست که همة فعالیت‌های مربوط به پیام‌رسانی را حتی پیش از آغاز آن، مانند شناخت ضرورت‌ها و نیازهای فرهنگی و درک وضعیت روحی و فکری مخاطبان و نیز طراحی، تولید و ارسال پیام‌ها و بازخوردگیری از آثار آن‌ها را دربر می‌گیرد. از اين‌رو مدیریت پيام، هنگامی به شکل کامل خود به کار بسته می‌شود که بتواند بزرگ‌ترین هدف‌ها و تصمیم‌ها مانند راه‌اندازی و پایه‌گذاری شبکه‌های خاص، تا جزئی‌ترین برنامه‌ها و فعالیت‌ها مانند تولید یا پخش گزارش ساده و کوتاه را به یک‌دیگر پيوند دهند و هم‌سو کنند.
مدیریت سه مرحله‌ای پیام در دیدگاه‌هاي مربوط به مدیریت رسانه، اهميتي ويژه دارد. این دیدگاه نیز بر عنصر پیام به عنوان مهم‌ترین عنصر محتوای رسانه‌ها متمرکز است، اما توجه خود را از تأکید صرف بر خود پیام و محتوای آن بر شیوه‌های تولید و توزیع پیام نیز معطوف می‌کند. به عبارتی در این دیدگاه، مدیریت رسانه، مدیریت سه مرحله‌ای پیام شامل تعیین، تولید و توزیع پیام است.



با توجه به شکل، در گام نخست آن‌چه مهم است تعیین پیام‌هایی است که باید تولید و عرضه شوند. به بیان دیگر، گام نخست در سیاست‌گذاری و مدیریت پیام و به عبارتی مدیریت رسانه‌ای باید در نهایت دقت و توجه صورت گیرد. در گام دوم، شیوه تولید پیام و قالب آن جلوه می‌کند. این مرحله نیز مهم است؛ چرا که اگر پیام مورد نظر در مرحلة اول به شکل و شیوه مناسب تهیه و تولید نشود، هر قدر هم غنی و پراهمیت باشد، ممکن است ارزش خود را از دست بدهد. گام پايانی، شیوه توزیع و پخش پیام است؛ این‌که پيام چگونه، در چه زمانی و توسط چه کسی ارائه شود. در توزیع و پخش پیام باید ملاحظات خاص اجتماعی، شرایط جامعه و گفتمان مسلط و... رعایت شوند. نهایتاً مکانیزم بازخورد در فرآیند سه مرحله‌ای مدیریت پیام، اطلاعاتی است که دربارۀ پیام توزیع شده از جامعه، هدف و مخاطبان پیام به‌طور مستقیم و غیرمستقیم دریافت می‌گردد و از آن اطلاعات در راستای اصلاح و رفع کاستی‌های احتمالی در مراحل تعیین و تولید پیام استفاده می‌شود.
پيام‌هاي مهدوي
پيام‌ مهدوي به پيامي گفته مي‌شود كه داراي مفهوم مهدويت باشد و این معنا را در ذهن مخاطب ايجاد كند كه منجي موعودي با نام مهدي (عج) خواهد آمد. حال مي‌تواند يك پيام سادة نوشتاري يا گفتاري باشد، يا مقالات و ميزگردهاي تخصصي مهدويت يا هر مستقيم‌پردازي ديگر و يا غيرمستقيم‌پردازي‌هايي مثل فيلم، سريال، موسيقي و... .
تفاوت اساسي پيام‌هاي مهدوي با بسياري از پيام‌هاي ديگر اين است كه پيام دربارۀ آينده‌اي است كه عنصر زمان در آن مبهم است و زمان رخداد آن مشخص نيست و گذشته از آن، پيام دربارۀ شخصيتي است كه همانند ما در اين زمان و در شرايط كنوني زندگي مي‌كند، اما آن‌چه از او می‌دانیم اطلاعات اندکي دربارۀ گذشته‌اي بسيار دور است كه شباهت‌های كمي با زمان ما دارد؛ يا دربارۀ آينده‌اي نامعلوم است كه در بسياري از پيام‌ها ترس و هراس آمدنش بيش از زيبايي و آرامش آن به مخاطب عام منتقل شده است. از اين‌رو اين ويژگي‌هاي متفاوت، مديريت پيام‌هاي مهدوي را نيز متمايز مي‌كند.
از ديگر مسائل اساسي، فرآیند متقاعدسازی دربارۀ پيام‌هاي مهدوي است كه بايد بدان توجه شود. سیستم ارتباطی تبلیغی، دربر گیرندة منبع، پیام، مجرای ارتباطی، دریافت‌کننده و مقصد است.



تبليغ مهدوي و متقاعدسازي مخاطب پيام‌هاي مهدوي نيز در اين الگوي تبليغي تفسيرشدنی‌ است؛ اما مهم اين است كه هدف در تبليغ مهدوي، تنها متقاعدسازي صرف نيست، بلكه «هدف ما در تبليغ مهدوي، رساندن سطح معرفت مخاطب از باور مهدوي به ايمان مهدوي است؛ يعني با تبيين درست گزاره‌هاي معرفت‌بخش مهدويت به غناي اعتقادي مخاطب خود عمق ببخشيم و وقتي اين اعتقاد سرگردان با روح و جان مخاطب در هم آميخت، قطعاً به حوزه رفتار فرد سرازير خواهد شد و اثرات اجتماعي خود را نيز نشان خواهد داد. ايمان بايد در سه حوزه شناختي، عاطفي و عملي اثرات خود را بر جاي بگذارد تا آن را يك باور و اعتقاد كامل بناميم. به تعبيري ديگر، ايمان بايد هم مؤلفه‌هاي فكري و اعتقادي را داشته باشد و هم مؤلفه‌هاي عاطفي و رواني، و دست آخر هم در حوزه رفتار و كردار شخص، نمود داشته باشد.»
...
https://ayandehroshan.ir/vdcbu5bzprhb9.iur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما