مسئله مهدویت، از جمله مباحثی است که در کلام کلاسیک و سنتی از آن بحث میشود. آیا مهدویت با کلام جدید و آموزههای آن نیز مرتبط است؟ برای پاسخ به این پرسش، لازم است ابتدا کلام را تعریف نماییم و امکان تقسیم آن به کلام کلاسیک و جدید را بررسی کنیم. به دلیل اینکه تاکنون بحث جامع و مستقلی درباره تعریف علم کلام صورت نگرفته، نویسنده بر آن شد تا نظرگاههای استادان معروف کلام جدید را مطرح نماید و به نقد و بررسی آنها بپردازد. نظریه برگزیده نگارنده در پی این قسمت از بحث آمده است.
دو تلقی نادرست در جامعه در مورد کلام جدید وجود دارد: عدهای کلام جدید را فلسفه دین و عدهای آن را الهیات مسیحی میدانند. نگارنده در فصل نخست کوشیده بطلان این دو تلقی را اثبات نماید.
نگارنده در فصل دوم تحقیق، بر آن شده تا مقولات و آموزههای کلام جدید را با مسئله مهدویت تطبیق دهد. در ادامه، حدود ده مقوله از مؤلفههای کلام جدید انتخاب و وجه کلامی آنها ذکر میشود و در پی آن، مسائل پیرامون مهدویت بررسی میگردد. این تحقیق، سرآغاز راه است و قطعاً اشکالات فراوانی بر آن وارد خواهد بود. هر یک از موارد اشاره شده، تحقیق مستقلی را میطلبد که تنها به نحو اختصار، به موارد تطبیقی اشاره میشود. هدف از این تطبیق، بیان مسئله مهدویت با نگاه و زبان جدید است.