تاریخ انتشارچهارشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۲۷
کد مطلب : ۴۰۸
۰
plusresetminus
احیاگری ایمان الهی و حیات مؤمنانه، زمینه‌ساز و راه‌برد دولت مهدوی
چکیده
راه‌برد احیاگری ایمان الهی و حیات مؤمنانه و توحیدی و ترویج و تقویت آن، جایگاهی اساسی و محوری در زمینه‌سازی ظهور و تداوم دولت مهدوی دارد و زیربنای دیگر راه‌بردها و دست‌آوردها مانند امنیت فراگیر و همه‌جانبه در دولت مهدوی است، هم‌چنان‌که ايمان یا امنيت معنوي، در آموزه‌های قرآنی و روایی، سرچشمه و مبناي اصلي تحقق حیات طیبه و ایمن و همة عطایای الهی است.
بسترسازي حيات معنوي طيبه و حسنه براي تربيت و تهذيب افراد چه در حوزة رفتارهاي فردي و چه اجتماعي و دور کردن آنان از حيات سيئه و غيرايماني، اصلي‌ترين سازوكار جامعة آرمانی و موعود اسلامی یا همان حیات طیبه است و نظام‌های زمینه‌ساز و منتظران بايد بکوشند با تشويق حيات مؤمنانه و پشتيبانی از مؤمنان و تقابل با دشمنان جبهة ‌ايمان، زمینه‌ساز عصر ظهور گردند. بدیهی است با ظهور مهدی موعود(عج)، این راه‌برد با قوت و اتقان کامل در جامعه اجرا خواهد شد و زمينة ورود سرشار از عافيت و سلامت و ايمن از عذاب مؤمنان به زندگي آن جهاني و اخروي فراهم خواهد گردید.
در نتیجه، احیاگری ایمان الهی و حیات مؤمنانه، اصلی‌ترین عامل زمینه‌ساز و راه‌برد تحقق امنیت و حیات طیبه موعود و دولت مهدوی است و تحقق این نعمت و برکت الهی و تکمیل و تتمیم نبوت و امامت و رسالت‌های معصومان(علیهم السلام)، به لطف وجود و ظهور حضرت مهدی(عج) صورت خواهد گرفت.
واژگان کلیدی
دولت مهدوی، ایمان الهی، امنیت، حیات طیبه، احیاگری، زمینه‌سازی، راه‌برد.
مقدمه
بستر و زمینه‌سازی برای ایجاد شرایط ظهور از وظایف مهم منتظران مهدی موعود(عج) در عصر غیبت است. همواره در دوران غیبت، منتظران کوشیده‌اند معنای انتظار فعال و نه منفعلانه را دریابند و راه‌برد‌هایی پیشه کنند تا زمینة ظهور امام غايب را فراهم آورند. در این میان، چه راه‌بردی، محوری برای زمینه‌سازی ظهور و تداوم دولت مهدوی به شمار می‌رود و زیربنای دیگر راه‌بردها و دست‌آوردها مانند امنیت همه‌جانبه و فراگیر در این دولت خواهد بود؟
به نظر می‌رسد راه‌برد احیاگری ایمان الهی و حیات مؤمنانه و توحیدی و ترویج و تقویت آن، جایگاهی اساسی و محوری در زمینه‌سازی ظهور و تداوم دولت مهدوی دارد و زیربنای دیگر راه‌بردها و دست‌آوردها مانند امنیت فراگیر و همه‌جانبه در دولت مهدوی به شمار می‌رود، هم‌چنان‌که در آموزه‌های قرآنی و روایی، ايمان یا امنيت معنوي، سرچشمه و مبناي اصلي تحقق حیات طیبه و ایمن و همة عطایای الهی است.
احیای ایمان الهی و تعامل آن با تحقق امنیت و حیات طیبه در قرآن
قرآن کریم به تعامل ايمان الهی و حیات طیبه و ایمن اشاره فرموده و سرچشمة اصلي حیات طیبه و امنيت واقعي را در امنيت معنوي و آن را نيز در ايمان به خدا و كسب رضاي الهي یاد کرده است. به اعتقاد قرآن، امنيتِ دنيايي، نسبي است و امنيت واقعي در جهان آخرت برقرار خواهد شد و اگرچه مؤمن در دنيا به ابتلائات و ناامني‌هاي ظاهري ممكن است دچار شود، به پشتوانة مدد الهي داراي امنيت و آرامش معنوي است. اين امنيت سرچشمة همة امنيت‌ها و آرامش‌ها و زیربنای زندگی پاکیزه و آرمانی قرآنی است.
قرآن، امنيت را از بركات نازلة الهي بر مؤمنان و ماية افزايش ايمان آنان مي‌داند و مي‌فرمايد:
هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمـُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَاناً مَعَ إِيمَانِهِمْ؛
اوست آن كس كه در دل‌هاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ايمانى بر ايمان خود بيفزايند.
علامه طباطبايي در تفسير آية أَلَا بِذِكْرِ اللَّـهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ و با اشاره به جملات پیشین اين آيه مانند: الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّـهِ، امنيت را در همة ابعاد و به‌ويژه بُعد معنوي آن، مبتني بر تحصيل ايمان به خداي متعال می‌داند و چنين امنيت معنوي و دست‌آورد ايماني را ماية سعادت و ايمني انسان از شقاوت به شمار مي‌آورد. به تعبير وي، هر نفس متحير و مضطربي با ياد خدا اطمينان و تسكين مي‌يابد و احساس نشاط، سلامتي و عافيت مي‌كند. اين ركن وثيق، سعادت او را ضمانت و تضمين می‌کند و ماية انبساط و آرامش می‌شود، آن‌گونه كه نوش‌دارو برای مارگزیده ماية راحتي و آرامش است. علامه عقیده دارد:
اين معنا حكمي است عمومي كه هيچ قلبي از آن مستثنا نيست، مگر اين‌كه كار قلب به جايي برسد كه در اثر از دست دادن بصيرت و رشدش ديگر نتوان آن را قلب ناميد. البته چنين قلبي از ذكر خدا گريزان و از نعمت طمأنينه و سكون محروم خواهد بود، هم‌چنان‌كه فرموده: فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى‏ الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَي الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُور و نيز فرموده لَهُمْ قُلُوبٌ لَايَفْقَهُونَ بِهَا و نيز فرموده نَسُوا اللّهَ فَنَسِيَهُمْ .
علامه با توجه به آية 125 سورة انفال، معناي شرح صدر و توسعة سينه را با ايمان اطمينان قلب و امنيت حاصله يكي دانسته و معتقد است همان‌طور كه از مضمون آيات برمي‌آيد، اين دو با خواست الهي محقق خواهند شد و نتيجة هدايت انسان هستند. در تفكر قرآني، ظلم و شرك در مقابل ايمان و امنيت هستند، هم‌چنان‌كه در سورة انعام مي‌فرمايد:
الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلئِكَ لَهـُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُهْتَدُونَ؛
كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را به شرك نيالوده‏اند، آنان راست ايمنى و ايشان راه‏يافتگانند.
اين آية شريفه، ظلم را شرك و در مقابل ايمان شمرده است و اهتدا و ايمني از ضلالت و يا عذاب را كه اثر ضلالت و گمراهي است، مترتب بر داشتن صفت ايمان و زايل گشتن صفت ظلم برشمرده است. بدين ترتيب، امنيت و اهتدا تنها بر ايماني مترتب مي‌شود كه صاحبش از هرگونه ظلم بركنار باشد.
گفته شد كه ايمان و امنيت معنوي پايه و مبناي همة امنيت‌هاست و با اتكا به ذات الهي همگان مي‌توانند خود را سرشار از ايمان کنند و به امنيت واقعي دست يابند. بي‌دليل نيست كه آيات الهي در معرفي ذات ايمني‌بخش الهي، وجود خداوند را با اسامي «سلام» و «مؤمن» ياد كرده‌اند، هم‌چنان‌كه در سورة حشر مي‌فرمايد:
هُوَ اللَّـهُ الَّذِي لَا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمـَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلاَمُ الْمـُؤْمِنُ الْمـُهَيْمِنُ؛
اوست خدايى كه جز او معبودى نيست؛ همان فرمانرواى پاك سلامت [بخش، و] مؤمن [به حقيقت حقّة خود كه] نگهبان [است].
علامه طباطبايي در تفسير اين آيه مي‌نويسد:
كلمة سلام به معناي كسي است كه با سلام و عافيت با تو برخورد كند، نه با جنگ و ستيز و يا شر و ضرر، و كلمة مؤمن به معناي كسي است كه به تو امنيت بدهد و تو را در امان خود حفظ كند.
بنابه آيات ديگر الهي نيز مي‌توان فهميد كه عدم خوف و اندوه و تأمين هدايت و امنيت از دست‌آوردهاي ايمان است كه خداوند متعال بدان در آية شريفة أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّـهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ بشارت داده است. در تفسير الميزان دربارة اين آيه و شرح حال اين اوليای الهي و هم‌چنين در بیان صفات مؤمنان مورد خطاب آية 82 سورة انعام، شرحي آمده است كه به خوبي ديدگاه قرآن را درباره امنيت معنوي بیان می‌کند:
به همين دليل اين‌گونه اشخاص غرق در نعمت‌هاي خدا و غرق در مسرتي هستند كه غم و اندوهي با آن نيست و غرق در لذت و سروري هستند كه ديگر آلوده به الم و اندوه نيست و غرق در امنيتي هستند كه ديگر خوفي با آن نيست؛ چون همة اين عوارض سوء وقتي عارض مي‌شوند كه انسان سوئي را درك بكند و شر و مكروهي ببيند و كسي كه هيچ چيزي را شر و مكروه نمي‌بيند، او جز خير و جميل مشاهده نمي‌كند و وقايع را جز به مراد دل و موافق با رضا نمي‌بيند. پس اندوه و ترس و هر سوء ديگر و هر چيز كه ماية اذيت باشد، در چنين كسي راه ندارد، بلكه او از سرور و ابتهاج و امنيت به مرحله‌اي رسيده كه هيچ مقياسي نمي‌تواند اندازه‌اش را معلوم كند و جز خدا هيچ‌كس نمي‌تواند بر آن احاطه يابد و اين مرحله، مرحله‌اي است كه مردم عادي توانايي تعقل و پي‌بردن به كنه آن را ندارند، مگر به گونه‌اي تصور ناقص.
بدین ترتیب، زندگي در پناه ايمان و امنيت معنوي، همان حيات طيبه است، هم‌چنان‌كه قرآن نيز فرموده است:
مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى‏ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً.
در همين زمینه در آية 92 سورة انعام، استعاراتي آمده است و قرآن ضلالت را به مرگ، ايمان و هدايت يافتن را به زندگي، هدايت به سوي ايمان را به احيا، راه پيدا كردن به اعمال صالح را به نور و جهل را به ظلمت تشبيه كرده است.
بدين ترتيب، عواملی مانند گناه، شرک و ظلم که به ایمان آسیب می‌رسانند، از نشانه‌های حیات سیئه به شمار می‌روند و به امنیت معنوی نیز آسیب می‌رسانند.
از منظر قرآن، در صورتي امنيت معنوي علاوه بر سطح فردي، در سطح اجتماعي و عمومي حكم‌فرما خواهد شد كه اعضاي جامعه با خداترسي و پیشه کردن تقوا بر تعاون ‌بر محور بِرّ و تقوا نیز اجتماع کنند. علامه در تفسير آية وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى‏ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ و آية وَلكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَومِ الآخِرِ به اين معنا اشاره نموده است:
و كلمة تقوا به معناي مراقب امر و نهي خدا بودن است و در نتيجه، برگشت معناي تعاون بر بِرّ و تقوا به اين است كه جامعة مسلمين بر بِرّ و تقوا و يا به عبارتي، بر ايمان و عمل صالح ناشي از ترس خدا اجتماع كنند و اين همان اصلاح و تقواي اجتماعي است و در مقابل آن تعاون بر گناه يعني عمل زشت كه موجب عقب‌افتادگي از زندگي سعيد است و بر عدوان كه تعدي بر حقوق حقة مردم و سلب امنيت از جان و مال و ناموس آنان است، قرار مي‌گيرد.
بنابر این عبارات، ايجاد ناامني براي مردم از مصاديق تعاون بر گناه و دشمني دانسته شده که هر دو نیز از ویژگی‌های حیات سیئه محسوب می‌شوند.
احیای ایمان الهی و تعامل آن با تحقق امنیت و حیات طیبه در روایات
امنيت در فرهنگ معصومان(علیهم السلام) همانند امنیت در فرهنگ قرآني، مفهومي عميق و گسترده دارد و از اصلی‌ترین زیرساخت‌های حیات طیبه و مؤمنانه به شمار می‌آید و مبنا و سرچشمة اصلي چنین امنیتی، از ايمان الهي سرچشمه می‌گیرد. بنابراين، ابعاد وجودي انسان‌ها را دربر می‌گیرد و دنيا و آخرت را شامل مي‌شود. آموزه‌های روایی بیان می‌کنند که اساس، بر امان الهي و ايمان و ايمني از عذاب و قهر خداوند متعال است تا انسان به اعتماد و اطمينان برسد و صاحب نفس مطمئنه گردد. امنيت اساسي كه همان امنيت معنوي است و هم‌چنین حیات طیبه و مؤمنانه با سكينه و با دخول در ابواب دارالسلام امن الهي و احياي قلب و مبارزه با نفس و شهوات و سير و سلوک الي الله و وصل به مدارج كمال و معرفت و شهود محاضر قدس ميسر است. در ميدان آزمون دنيا و سراي آخرت، مؤمن كسي است كه با هدايت و مدد الهي از بيشترين ایمان یا امنيت معنوي سود مي‌جويد. گفتنی است بعضي از روايات ايمان را به شمشيری هميشه آماده در آزمون دنيا تعبير کرده‌اند، هم‌چنان‌كه امام علي(ع) مي‌فرمايد:
ايمان ريشة حق و حق راه هدايت است. شمشير ايمان شمشيري آراسته و زيبنده و سلاحي هميشه آماده است؛ زيرا كه دنيا ميدان آزمون آن است.
هم‌چنين امام صادق(ع) در بیان چرایی نهادن نام مؤمن بر انسان باایمان فرموده است وی از خدا امان مي‌خواهد و خدا به او امان مي‌دهد و چون از عذاب خدا در امان است و روز قيامت خود را در امان خدا درمي‌آورد، خدا امان‌خواهي او را مي‌پذيرد.
امام علي(ع) در عباراتی گوناگون امنيت اساسي و معنوي را نتیجة ايمان دانسته و آن را به افرادي نوید داده كه خداوند را پناهگاه خود می‌دانند:
أيّها النّاس! إنّه من استنصح الله وفّق و من اتّخذ قوله دليلاً هدي للّتی هي أقوم فإنّ ‌جار الله آمن و عدّوه خائف؛
ای مردم! هركس خدا را ناصح و خيرخواه خود قرار دهد، موفق مي‌شود و هركسي قول او را دليل و راهنما قرار دهد، به استوارترين راه هدايت خواهد شد. كسي كه خود را در پناه خداوند قرار دهد، در امنيت و آرامش خواهد بود و هركس دشمن خدا باشد، خائف و هراس‌ناك است.
امام علي(ع)، نتيجة ايمان پويندگان راه خدا و مؤمنان را احيای عقل و قلب و ميراندن شهوات و دست‌‌يافتن به امنيت و آرامش روح و جسم مي‌داند:
قد أحيا عقله و أمات نفسه، حتّی دقّ جليله و لطف غليظه، و برق له لامع كثير البرق، فأبان له الطّريق، و سلك به السّبيل، و تدافعته الأبواب إلی باب السّلامة، و دار الإقامة، و ثبتت رجلاهُ بطُمأنينة بدنه في قرار الأمن و الرّاحة، بما استعمل قلْبَهُ، و أرضی ربّه؛
[پوينده راه خدا] عقلش را زنده كرد و نفس خويش را كشت تا آن‌جا كه جسمش لاغر و خشونت اخلاقش به نرمي گراييد، برقي پرنور براي او درخشيد و راه را براي او روشن كرد و در راه راست او را كشاند و از دري به در ديگر برد تا به درِ سلامت و سراي جاودانه رساند كه دو پاي او در قرارگاه امن با آرامش تن استوار شد. اين، پاداش آن بود كه دل را به درست به‌كار گرفت و پروردگار خويش را راضي كرد.
امام علي(ع) مسائلي مانند فقر، مرض و بيماري قلب را بزرگ‌ترين محروميت‌ها مي‌داند، همان‌طور كه بزرگ‌ترين دردهاي باطني انسان‌ها را كفر، شقاق، ضلال و نفاق مي‌شمارد و اين امر را از عوامل تهديدكنندة ايمان و امنیت و طمأنينه نفس، امنيت روح و روان و جسم و جان انسان‌ها مي‌شناسد. در جاي ديگر مي‌فرمايد:
ألا و إنّ من البلاء الفاقة و أشدّ من الفاقة مرض البدن و أشدّ من مرض البدن مرض القلب؛
آگاه باشيد كه فقر نوعي بلاست و سخت‌تر از تنگ‌دستي، بيماري تن و سخت‌تر از بيماري تن، بيماري قلب است. آگاه باشيد كه همانا، عامل تن‌درستي، تقواي دل است.
بنابر روایات، خاستگاه امنيت معنوي فرد مؤمن و باتقوا، خوف الهي است. اين خوف نيز با تأمين و تحصيل ایمان الهی، تعامل كاملاً مستقيمي دارد. هرقدر مؤمن از خدا ترسان باشد، از غيرخدا نمي‌ترسد و ديگران او را صاحب هيبت مي‌دانند. در ادامه به روايات دلالت‌کننده بر اين مطالب، اشارة مختصر مي‌شود:
به فرمودة پيامبر اكرم(ص)، خداي متعال مي‌فرمايد:
به عزت و جلالم قسم كه يك بنده را دو امنيت و دو ترس با هم ندهم. اگر در دنيا از من ايمن است، در روزي كه بندگانم را جمع كنم، او را بترسانم و اگر در دنيا از من بترسد، روزي كه بندگانم را جمع نمايم، ايمنش كنم ... هركه از خدا ترسد، خدا همه‌چيز را از او بترساند.
پيامبر اكرم(ص) در عبارت ديگري اميد و خوف را براي مؤمن سرچشمة سعادت و امنيت یاد کرده است:
من رجا الله سعد و من خاف الله أمن و الهالك المغرور من رجا غير الله و خاف سواه؛
هركس به خدا اميدوار است، به سعادت راه يافته و كسي كه پرواي الهي دارد، به امنيت مي‌رسد و سرنوشت فرد مغروري كه به غیر خدا اميد بسته و از غیر خدا خوف و خشيت دارد، هلاكت است.
علي(ع) نيز ضمن اين‌كه ايمان را ماية امنيت مي‌داند (من آمن امن)، خوف الهي را ماية امنيت مي‌شمارد و مردم را به محاسبة نفس، عبرت‌گيري و بصيرت‌ورزي و تفهم و تعلّم ـ كه در يك راستا و متعامل با هم هستند ـ توصيه مي‌فرمايند:
من حاسب نفسه ربح و من غفل عنها خسر و من خاف أمن و من اعتبر أبصر و من أبصر فهم و من فهم علم؛
كسي كه به محاسبه نفس بپردازد، سود برده است و كسي كه از اين كار غفلت‌ ورزد، دچار خسران مي‌شود و كسي كه خوف الهي داشته باشد، ايمن مي‌گردد و كسي كه عبرت گيرد، بينا مي‌شود و كسي كه بينا گردد، فهمش بالا می‌رود و در اين صورت دانا مي‌گردد.
امام حسين(ع) هم در اين‌ زمينه مي‌فرمايند:
و لا تخافنّ إلّا الله عزّوجلّ و أنت فی حرز و أمان؛
از غير خداي عزوجل به هيچ‌وجه نترس، آن‌گاه در حرز و امان خواهي بود.
امام موسي بن جعفر(ع) اعتقاد به وحدانيت الهي و جملة «لا اله الا الله» را ماية امنيت دنيوي و اخروي مؤمن مي‌داند:
إنّ لا إله إلّا الله أمن للمؤمن في حياته و عند موته و حين يبعث؛
به درستي كه «لا اله الا الله» ماية امنيت و امان مؤمن در زندگي و هنگام مرگ و زمان برانگيختگي وي در روز رستاخيز است.
مشابه اين روايت، روایتی به نقل از امام رضا(ع) از پيامبر(ص) است كه خداوند عزوجل مي‌فرمايد:
کلمة لا اله إلّا الله حصنی فمن قالها دخل حصنی و دخل حصنی أمن من عذابی؛
كلمة «لا اله الا الله» برج و باروي من است و هركس آن را بگوید در برج و باروی من وارد شده و هرکس داخل آن شود، از عذاب الهي در امان است.
در نقل قول‌هاي ديگر از امام رضا(ع) در ادامة اين حديث آمده است كه «بشروطها و أنا من شروطها» يعني امنيت از عذاب الهي بر شروطي متكي است و اعتقاد به ولايت و امامت من از جملة اين شروط است.
همان‌طور كه در بخش آيات ذكر گرديد، در روايات هم «سلام»، شعار و پرچم صلح‌خواهي و امنيت مؤمنان و مسلمانان و از نشانه‌های حیات طیبه در دنیا و آخرت است. از پيامبر(ص) روایت کرده‌اند که فرمود:
المؤمن يبدأ بالسّلام و المنافق يقول حتّی يبدأ بی؛
مؤمن ابتدا به سلام مي‌كند و منافق مي‌گويد بايد به من سلام كنند.
روايات بسياري بر استحباب پيشي‌جستن بر سلام كردن آمده است، هم‌چنان‌كه امام حسين(ع) در روايتي به نقل از پيامبر اكرم(ص)، پيشي‌گيرنده بر سلام را نزد خدا و رسولش مقدم مي‌شمارد و بنابه روايت پدر گرامي‌شان امام علي‌(ع): براي هر سلام کردن هفتاد حسنه است كه 69تا از آن برای سلام‌كننده و تنها يكي برای پاسخ‌دهنده است. امام حسين(ع) در اين حديث سلام را قبل از شروع به هر سخني لازم دانسته (السّلام قبل الكلام) و مي‌فرمايند:
السّلام تحيّة لملّتنا و أمان لذّمتنا؛
سلام، تحيّت ملت ما و امان و امنيتي است كه بر عهدة ماست.
قرآن و روايات امنيت معنوي را به مؤمن نوید می‌دهند. به فرمودة امام علی(ع) «مؤمن ساده‌دل، بزرگوار، امين نفس خويش و همواره ترسان و اندوه‌گين است». با وجود اين، همه‌چيز براي وي كرنش مي‌كنند، چنان‌که امام صادق(ع) می‌فرماید:
همة اشيا براي مؤمن كرنش مي‌كنند و همة اشيا به او احترام مي‌گذارند. اگر براي خدا اخلاص ورزد، خداوند همه‌چيز را از او هراسان سازد، حتي حشرات و خزندگان و درندگان زمين و پرندگان آسمان و ماهيان دريا را... و آنها در برابر مؤمن خاضع و تسليمند. مؤمن كسي است كه هر چيزي از او بيمناك، زيرا او در دين خدا قدرت‌مند و عزيز است، از هيچ چيز نمي‌ترسد و اين نشانة هر مؤمني است.
پيامبر اکرم(ص) می‌فرماید:
مؤمن در هنگام خوشي و آسايش سپاس‌گزار است و در هنگام گرفتاري و بلا، شكيبا و در زمان ناز و نعمت ترسان است.
مؤمن زاهد است و «ثمرة زهد آسايش است»، همان‌طور كه امام صادق(ع) می‌فرماید:
آسايش براي مؤمن در دنيا محال است.
امام سجاد(ع) می‌فرماید:
آسايش در دنيا و براي اهل دنيا خلق نشده، بلكه در بهشت و براي بهشتيان آفريده شده است.
از این‌رو مي‌توان فهميد كه وجود امنيت معنوي برای مؤمن در دنيا، با دچار شدن وی به ابتلائات مختلف ناسازگاری ندارد، بلكه مؤمن بنابه روايات و در آزمون‌هاي سخت دنيايي، ممكن است با مخاطرات و حتي ناامني‌هاي دنيايي روبه‌رو شود و حتي رنگ آسايش دنيوي را هم نبيند. بنابه روايات، حتي نفس مؤمن نيز از او در رنج است، چنان‌که پيامبر اكرم(ص) می‌فرماید:
مؤمن كسي است كه نفسش از او در رنج است و مردم از او در آسايش هستند.
بنابر این روایات، احیاگری ایمان و حیات طیبة توحیدی از اصلی‌ترین سازوکارهای زمینه‌سازی ظهور و ایجاد دولت امنیت‌‌گستر و ایمانی مهدوی به شمار می‌آید. اگرچه مؤمنان منتظر در عصر غیبت با ناگواری‌ها و ابتلائات فراوانی روبه‌رو می‌شوند، باید استقامت ‌ورزند و راه‌برد توحیدی و احیاگرانة ایمانی خود را به‌منزلة اصلی‌ترین و مبنایی‌ترین اقدام خود، استمرار و تقویت بخشند تا این راه‌برد با ظهور امام موعود(عج)، با قوت و گستردگی جهانی دنبال و تثبیت شود و حاکمیت توحیدی بر سراسر عالم مستولی گردد.
احیای ایمان الهی و تعامل آن با تحقق امنیت و حیات طیبه در دولت مهدوی
بنابر روایات، دربارة دوران ظهور راه‌برد احیای ایمان الهی و حیات مؤمنانه، تأثیری اساسی در زمینه‌سازی ظهور امام عصر(عج) دارد، بلکه این راه‌برد با قوت و قدرت ایشان تا حاکمیت نهایی توحید بر عالم، دنبال خواهد شد. لذا بدون هیچ تردیدی در حکومت جهانی مهدوی، اسلام آیینی مطلق، برتر و متعالی به جهانیان شناسانده می‌شود و آنان نیز آن را می‌شناسند و می‌پذیرند. لذا جهان‌گيري اسلام و محو شرك از اصلی‌ترین ویژگی‌های دولت مهدوی است و دین اسلام در آن عصر طلایی، تنها دين حاكم بر جهان خواهد بود، هم‌چنان‌كه پيامبر(ص) مي‌فرمايد:
فرمان‌روايي او شرق و غرب عالم را دربر مي‌گيرد؛ خداوند به‌واسطة او دين خود را بر همة اديان غالب مي‌گرداند و در زمين خرابه‌اي باقي نمي‌ماند و همگي آباد مي‌شود.
هم‌چنین محمد بن مسعود در تفسیر عیاشی از رفاعة بن موسی روایت می‌کند که امام صادق(ع) در تفسیر آیة: وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَكَرْهاً فرمود:
وقتی قائم آل محمد قیام کند، مکانی بر روی زمین نمی‌ماند، مگر این‌که کلمة طیبة «لا إله الا الله محمّد رسول الله» در آن‌جا به آواز بلند گفته می‌شود.
امام صادق(ع) ضمن بیان مفصلی دربارة عصر ظهور حضرت مهدی(عج) می‌فرمایند:
وقتی قائم ما قیام کند ... اهل هیچ دینی باقی نمی‌ماند، مگر این‌که اظهار اسلام می‌کنند و با ایمان مشهور و معروف می‌گردند.
هم‌چنین بنابر روایتی دیگر، ایشان می‌فرماید:
از پدرم (امام باقر(ع)) دربارة این آیه «با همة مشرکان مبارزه کنید، چنان‌که همگی به مبارزة شما برخاستند تا این‌که در زمین فتنه‌ای باقی نماند و دین و آیین از آنِ خدا باشد» پرسیدند. او فرمود: تفسیر این آیه هنوز فرا نرسیده؛ چنان‌که قائم قیام نماید، کسانی که او را درک می‌کنند، چگونگی تفسیر این آیه را خواهند دید و سرانجام آیین محمد(ص) مانند پایان شب به صبح صادق روشن خواهد شد و اثری از شرک بر روی زمین باقی نخواهد ماند.
امام باقر(ع) نیز فرموده است:
در زمین هیچ ویرانه‌ای نمی‌ماند مگر این‌که آباد گردد و هیچ معبودی جز خداوند متعال از بت و غیر آن نمی‌ماند مگر این‌که دچار حریق گردد و می‌سوزد.
هم‌چنین امام صادق(ع) ضمن پاسخ به سؤال‌های مفضّل و قابل تطبیق دانستن آیة 33 سورة توبه با عصر حکومت جهانی مهدی(عج) به وی می‌فرماید:
... یاد می‌کنم مفضل! هر آینه اختلاف ملت‌ها و دین‌ها از میان برداشته می‌شود و همة دین برای خدا و یکی می‌گردد، چنان‌که خدای تعالی فرموده: إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الْإِسْلاَمُ؛ «دین در نزد خدا، اسلام است و بس».
هم‌چنین قرآن کریم می‌فرماید:
وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلاَمِ دِيناً فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخـَاسِرِينَ؛
و هركه جز اسلام، دينى [ديگر] جويد، هرگز از وى پذيرفته نشود، و وى در آخرت از زيان‌كاران است.
از روایت‌های پیرامون حکومت جهان‌شمول حضرت مهدی(عج) فهمیده می‌شود که با حاکمیت توحید و حیات ایمانی، ناامنی و هراس از زندگانی آحاد بشری رخت برمی‌بندد و امنیتی فراگیر در سراسر گیتی برقرار می‌گردد، هم‌چنان‌که امام علی(ع) دربارة ایمنی عصر ظهور و سرشاری آن دوره از امنیت و دیگر برکت‌هایی مانند عدالت می‌فرماید:
اگر به تحقیق، قائم ما قیام کند، به واسطة ولایت و عدالت او، آسمان آن‌چنان‌که باید ببارد می‌بارد و زمین نیز رستنی‌هایش را بیرون می‌دهد و کینه از دل بندگان زدوده می‌شود و میان دد و دام آشتی برقرار می‌شود، به‌گونه‌ای که یک زن میان عراق و شام پیاده خواهد رفت و آسیبی نخواهد دید و هرجا قدم می‌گذارد، همه سبزه و رستنی است و بر روی سرش زینت‌هایش را بگذارد و نه ددی او را آزار دهد و نه بترساند.
زمين در عصر مهدوي با لطف الهي از هرگونه جور و ظلمي تطهير مي‌شود و با نور الهي منور و تابان مي‌گردد. با این وصف، حكومت ظلم‌ستيز و عدالت‌محور مهدوي، بر مبناي تطهير زمین از هرگونه آلودگي و انحراف بوده و آن را به وضعيتي آرماني برگشت خواهد داد و از طهارت و حيات طيبه آن حفاظت خواهد كرد.
امام رضا(ع) در تأييد مراتب فوق مي‌فرمايد:
يطهّر الله به الأرض من كلّ جور ويقدّسها من كلّ ظلم... فإذا خرج، أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا و وضع ميزان العدل بين النّاس فلا يظلم أحد أحداً و هو الّذی تطوی له الأرض؛
خداوند به واسطة او، زمين را از هرگونه جور و ظلم تطهير و منزه مي‌نمايد... پس هنگامي كه وي خروج كند، زمين با نور پروردگار نوراني می‌شود و ترازوي عدالت در ميان مردم حكم‌فرما مي‌گردد. پس از آن، ديگر کسی به دیگری ظلم نمي‌كند و او كسي است كه زمين برايش درنورديده مي‌شود.
از آن‌جا که حکومت جهاني مهدوي الهي است، نخستين مبنا و شالودة فکري و عقيدتي آن خداپرستي است و از اين‌رو، دولت مزبور، ابزاري در خدمت اهداف ديني، احیای توحید و حیات مؤمنانه است و در آن، فضيلت‌ و هدایت‌گرايي و مقابله با امیال شیطانی در اوج خواهد بود:
او (حضرت مهدي(عج)) خواسته‌ها را تابع هدايت وحي مي‌‌كند، هنگامي كه مردم هدايت را تابع هوس‌هاي خويش قرار مي‌دهند. در حالي كه به نام تفسير، نظريه‌هاي گوناگون خود را بر قرآن تحميل مي‌كنند، او نظريه‌ها و انديشه‌ها را تابع قرآن مي‌سازد... . زمين ميوه‌هاي دل خود را براي او بيرون مي‌ريزد و كليدهايش را به او مي‌سپارد. او روش عادلانه در حكومت حق را به شما مي‌نماياند و كتاب خدا و سنّت پيامبر(ص) را كه تا آن روز متروك مانده‌اند، زنده مي‌كند.
بدین ترتیب، در حكومت دين‌سالار مهدوي، تمايلات و هواهاي نفساني جايي ندارد و بنابه روايات، با از بين‌ رفتن زمينه‌هاي بسياري از گنا‌هان، دروازه‌هاي بركت بر عالميان گشوده خواهد شد. امير مؤمنان(ع) در اين‌باره مي‌فرمايد:
مهدي(عج) فرماندهان (فرمان‌داران) را به شهرها مي‌فرستد تا به عدالت بين مردم حکم کنند. گوسفند يا گرگ يک‌جا خواهند بود؛ بچه‌ها با عقرب و مار بازي مي‌کنند، بدون آزار و اذيت... بدي مي‌رود و خوبي باقي مي‌ماند؛ رونق کشاورزي بي‌اندازه مي‌شود؛ زنا، شرب خمر و ربا رخت برمي‌بندد؛ مردم به عبادت، شريعت و ديانت روي مي‌آورند؛ نماز جماعت رونق مي‌گيرد؛ عمرها طولاني مي‌شود؛ امانات ادا مي‌شود؛ درختان پرميوه مي‌شوند؛ برکات فراوان مي‌گردد؛ اشرار نابود مي‌شوند؛ اخيار باقي مي‌مانند؛ دشمنان اهل‌بيت(علیهم السلام) باقي نمي‌مانند.
بر مبناي اين روايات و توضيحات مي‌توان پذیرفت كه حکومت مهدوي، جهاني و مبتني بر آموزه‏هاي وحياني و ديني خواهد بود و با پذيرش اسلام در نزد همة مردم جهان و عالم‌گير شدن آن، ديگر هيچ مرزي ميان مردم نخواهد بود. محور اين جامعه، خدا و احكام خداست و تعاليم اسلامي براي ادارة جامعۀ جهاني كافي است.
حضرت مهدي(عج) به‌منزلة مظهر انسان كامل، عالي‌ترين و عادلانه‌ترين نوع مديريت را عرضه مي‌كند. پیش‌رفت‏ها در عصر ظهور، معلول عواملي است كه يكي از آنها وجود رهبري معصوم، پاك و منزه از هر نوع عيب و نقص (مانند احساسات حيواني، خشم، غضب بي‏جا، شهوت، كبر و غرور و خودخواهي) است. او سرآمد پارسایان است و نوع حكومتش، الهي و بر مبناي ايمان به خداي يگانه و توحيد خالص است و هدفش متحد كردن جماعت‏ها و ملت‏ها، برداشتن ديوارهاي امتيازات و اعتبارات بيهوده، برقرار كردن توحيد كلمه، ايجاد همكاري و ارتباط بين مردم است. حاكم آن نيز امام معصوم، احياكنندة شريعت نبوي و مجري قوانين اسلامي و دستورات الهي است.
بنابر این، با حاکمیت توحید و احیای ایمان و حیات مؤمنانه در دولت مهدوی، تمامي اختلافات نژادي، طبقاتي، ملي، وطني، جغرافيايي، مسلكي، حزبي و زباني از ميان می‌رود و همة مؤمنان، در زير پرچم اسلام تسليم فرمان خداوند متعال خواهند بود. بنابر حكومت واحد جهاني، زمين با يك حاكم، يك نوع حكومت و با يك شيوه و روش عادلانه به نام حیات طیبه مهدوی اداره مي‏شود.
نتيجه
بر مبنای یافته‌های این نوشتار و اثبات مفروض آن، می‌توان تصریح کرد که راه‌برد احیاگری ایمان الهی و حیات مؤمنانه و توحیدی و ترویج و تقویت آن، تأثیری اساسی و محوری در زمینه‌سازی ظهور و تداوم دولت مهدوی دارد و زیربنای دیگر راه‌بردها و دست‌آوردها مانند امنیت فراگیر و همه‌جانبه در دولت مهدوی است، هم‌چنان‌که بنابر آموزه‌های قرآنی و روایی، ايمان یا امنيت معنوي، سرچشمه و مبناي اصلي تحقق حیات طیبه و ایمن و همة عطایای الهی است.
در حقیقت، آیات و آموزه‌های قرآنی اين نكته بسيار مهم را بیان می‌کنند كه حیات طیبه و هرگونه امنيتي، در نهايت از ايمان و اعتقادات معنوي و الهي سرچشمه می‌گیرد و حیات سیئه و هرگونه ناامني در هر عرصه‌اي، بالأخره علتش به بي‌ايماني و صفات متقابل ايمان مانند شرك، كفر، ظلم، استكبار و... برمي‌گردد. از سويي، مؤمن و صفات ايماني، اصلي‌ترين خاستگاه صدور كنش‌هاي امنيت‌زاست.
بنابر نتیجة پایانی، بسترسازي حيات معنوي طيبه و حسنه براي تربيت و تهذيب افراد، چه در حوزه رفتارهاي فردي و چه اجتماعي و دوری آنها از حيات سيئه و غير ايماني، اصلي‌ترين سازوكار جامعة آرمانی و موعود اسلامی یا همان حیات طیبه است و نظام‌های زمینه‌ساز و منتظران بايد بکوشند با تشويق حيات مؤمنانه و پشتيبانی از مؤمنان و تقابل با دشمنان جبهة ‌ايمان، زمینه‌ساز عصر ظهور گردند. بدیهی است با ظهور مهدی موعود(عج)، ایشان این راه‌برد را با قوت و اتقان کامل، به پیش خواهند برد و زمينة ورود سرشار از عافيت و سلامت و ايمن از عذاب مؤمنان را به زندگي آن جهاني و اخروي تمهيد می‌سازند.
از آن‌جا كه همة آيات الهي و روايات معصومان به‌طور صريح بر تعامل مثبت بين احیای ایمان الهی و حیات مؤمنانه با تحقق امنیت و حیات طیبه تأكيد دارند، در ذیل این راه‌برد اصلی، سازوكار‌هاي زير را به‌طور خلاصه از عوامل زمینه‌ساز دولت مهدوی و راه‌بردهای این حکومت می‌توان شمرد:
1. دست‌يابي به ايمان واقعي به‌منزلة ماية اصلي نزول بركات الهي از جمله امنيت و طمأنينه معنوي و ايمني از ضلالت و عذاب و تحصيل حيات طيبة موعود الهي؛
بسياري از آيات قرآني و روايات، اين ايمان واقعي را تشريح كرده‌اند و بديهي است دست‌يابي به امنيت معنوي نياز به تحقق ايمان مزبور دارد. برای نمونه، امام علي(ع) در جايي چهار ركن ايمان را توكل بر خدا، واگذاشتن كارها به خدا، گردن‌ نهادن به فرمان خدا و راضي‌ بودن به قضاي خدا ذكر كرده است و در جاي ديگر فرموده: عزت نفس، خويشتن‌داري و خرسند بودن به‌قدر كفاف از پايه‌هاي ايمان است. پيامبر اكرم(ص) ايمان را داراي ده ركن شناخت، فرمان‌بري از خدا، علم، عمل، پاك‌دامني، سخت‌كوشي، شكيبايي، يقين، خوشنودي و تسليم (در برابر خدا) مي‌داند و مي‌فرمايد اگر هريك از اين ده ركن كم شود، رشتة‌ ايمان از هم پاشيده مي‌شود. از نظر امام صادق(ع) پارسايي، ايمان را در بنده استوار و طمع و آزمندي، ايمان را از دل بيرون مي‌كند، هم‌چنان‌كه علايم پنج‌گانه مؤمن از ديدگاه امام چهارم(ع) پارسايي در خلوت، صدقه دادن هنگام تنگ‌دستي، صبر هنگام مصيبت و حلم و روزي هنگام عصبانيت و صداقت‌ورزي در زمان خوف است.
البته اين اركان و ويژگي‌هاي ايمان و مؤمنان برای نمونه ذكر شد و واضح است كسب اين صفات و اركان، شرط اصلي دست‌يابي به امنيت معنوي و زمینه‌سازی و تحقق حیات طیبه موعود قرآنی و مهدوی است.
2. انجام اعمالي صالح و اعتقاد به وحدانيت الهي و عدم پرسش غیر خدا؛
امين نفس خود بودن، احياي قلب و مي‌راندن شهوات و جلوگيري از بيماري‌هاي نفساني و قلبي و دردهاي باطني، مانند شقاوت، ضلالت و نفاق كه بنابه متون اصيل اسلامي از عوامل تهديد ايمان و طمأنينه و امنيت معنوي هستند.
در اين زمینه احاديث فراواني وجود دارد. از جمله پيامبر اعظم(ص) مي‌فرمايد:
هركس بيشترين فكر و تلاشش، رسيدن به خواهش‌هاي نفساني باشد، حلاوت ايمان از قلبش گرفته مي‌شود.
يا امام صادق(ع) فرموده‌ است:
چشيدن شيريني ايمان بر دل‌هاي شما حرام گشته، مگر آن‌گاه كه دل‌هايتان از دنيا روي‌گردان شوند... .
بي‌گمان بنده به سبب يكي از پنج كار كه همگي مانند هم و شناخته‌شده هستند، از ايمان خارج مي‌شود: كفر، شرك. گمراهي، فسق و ارتكاب كبائر.
3. از ابتلائات دنيايي نهراسيدن و چشم‌داشت به بهشت به‌منزلة سراي واقعي سعادت و امنيت و فريفتة‌ ناز و نعمت دنيا نشدن و به آسايش ظاهري دنيا دل‌نبستن و پيشه كردن زهد؛
4. برخورداری از شعار هميشگي «تحيت و سلام» در رفتارهاي فردي و اجتماعي و تقدم‌جويي بر آن؛
بر این مبنا، منتظران واقعی و هم‌چنین شهروندان مؤمن دولت مهدوی، متصف به شعار سلام، صلح‌جویی و مسالمت‌خواهی هستند، همان‌طور که شعار بهشتیان نیز سلام است.
5. شكر و سپاس‌گزاري نعمات الهي و اجتناب از كفران و ناسپاسي برای بركات و نعمت‌هايي كه خداوند ارزاني بندگان خود نموده است؛
در روايات بسياري شكرگزاري اين نعمات، ماية دوام آنها و باعث ايجاد امان و امنيت از غير خدا دانسته شده است. در اين زمينه امام حسين(ع) ضمن سفارش فراوان به ضرورت سپاس‌ از نعمت‌ها مي‌فرمايد:
لا زوال للنّعماء إذا شكرت و لا بقاء لها إذا كفرت و الشّكر زيادة في النّعم و أمان من الغير؛
هنگامي كه از نعمت‌ها شكرگزاري كرديد، آنها پايان نمي‌پذيرد و اگر به آنها كفر و ناسپاسي ورزيديد، باعث نابودي آنها مي‌شود. شكرگزاري ماية زيادي نعمت‌ها و ايجاد امنيت و ايمني از دیگران مي‌گردد.
6. داشتن پروای الهی و عدم خوف از غیر خدا؛
ايمان و امنيت معنوي مقتضي آن است كه مؤمن هميشه ضمن پرواي الهي از غير خدا نيز خوف نداشته باشد. البته در روايات، ترس الهي كه برخلاف «جُبن» است، تقسيماتي دارد، از جمله مي‌فرمايد:
ترس پنج‌گونه است: خوف، خشيت، وجل، رهبت و هيبت. خوف از آن گناه‌كاران است، خشيت ويژة دانش‌مندان، وجل از آنِ فروتنان و خاشعان و رهبت از آنِ عابدان و هيبت از آنِ عارفان...
7. قرائت آیات الهی و دعاهای مأثوره و توسل و تمسک به آنها؛
در بسياري از روايات خواندن برخي آيات و دعاها سازوكارهاي تأمين امنيت معنوي و حتي مادي ذكر گرديده است. برای مثال در روايات آمده كه مسافر با خواندن سورة «ذاريات» در سفر ايمن خواهد ماند و يا امام صادق(ع) فرموده‌ است كه خواندن سورة «ممتحنه» در سفر، مسافر را تا برگشت به خانه‌اش از حوادث سفر ايمن مي‌دارد و خواندن سورة «نوح» باعث تسهيل و گشايش در سفر مي‌شود. امام علي(ع) نیز خواندن سورة نساء را در روز جمعه ماية امان و ايمني از فشار قبر به شمار آورده ‌است. هم‌چنين در روايات خود جمله «بسم ‌الله الرحمن الرحيم» براي مسلمانان امان دانسته شده كه با خواندن آن در امان قرار مي‌گيرند. در اين روايات دربارة‌ علت حذف «بسم‌ الله الرحمن الرحيم» از سوره برائت چنين آمده است:
أنّ «بسم ‌الله الرّحمن الرّحيم» أمان و البراءة كانت إلی المشركين فأُسقط منها الأمان؛
چون «بسم‌ الله الرحمن الرحيم» امان است و در سورة برائت، از كافران برائت جسته مي‌شود و به همين دلیل حذف شده است.
كلمة امنيت و امان نيز به وفور در ادعيه وارد شده است. در ادعية معصومان جملاتي مانند «يا محي ‌الموتي»، «يا وليّ الصّالحين و يا امان الخائفين و يا مجيب المضطرّين» و «يا لجأ اللاجئين» آمده است. همين توجه به سرچشمة امنيت در زيارت امام حسين(ع) در عيد فطر مشهود است، آن‌جا كه مي‌فرمايد: «يا مولاي أتيتك خائفاً فآمنّي.»
دربارة تأثیر خواندن دعاي جوشن كبير و تأمين امنيت در بحارالانوار آمده كه امام علي(ع) مي‌فرمايد:
پيامبر در بعضي غزوه‌ها از جوشن و لباس جنگي سنگين در رنج بود و خدا جبرئيل را به پيامبر نازل كرد و جبرئيل به ايشان گفت: اي محمد! خداوند به تو سلام مي‌كند و مي‌گويد كه اين جوشن را از تن خارج كن و اين دعا (جوشن ‌كبير) را بخوان و اين دعا اماني براي تو و اُمتت است. پس هركس هنگام خروج از منزل بخواند، یا آن را با خود حمل کند، خداوند او را در حفاظت خويش قرار می‌دهد و بهشت را بر او واجب می‌کند و به او توفيق انجام اعمال صالح را عطا مي‌فرماید.
از سويي در روايات، زيارت امام حسين(ع) آن هم حداقل سه‌بار در سال ماية امنيت از فقر شمرده شده است، هم‌چنان‌كه از امام موسي بن جعفر روايت شده كه «اولادتان را با تربت حسين(ع) كام بگشاييد؛ زيرا ماية امان و حفظ او خواهد بود».
از امامان معصوم(علیهم السلام) نيز ادعيه‌اي به عنوان «حرز» و امان ذكر شده كه مؤمنان با خواندن يا حمل آنها در امان و حفاظت الهي خواهند بود. برای مثال، امام صادق(ع) با ذكر «حرز» و دعاي مربوطه فرموده ‌است كه «اين حرز جليل و دعايي عظيم است و هركس صبح آن را بخواند، تا وقت عشا در امان الهي است و هركس موقع عشا آن را بخواند، تا صبح در محافظت خداي متعال قرار خواهد گرفت».
به خوبی می‌توان فهمید که از وظايف منتظران واقعی، قرائت آیات الهی و دعاهای مأثوره و توسل و تمسک به آنها برای دست‌یابی به حیات طیبه موعود الهی است، هم‌چنان‌که این راه‌برد و عبادت‌های طولانی و شب‌زنده‌داری‌های عابدانه، در زمان ظهور با قوت و کثرت تمام، توسط امام عصر(عج) و یاران ایشان و دیگر مؤمنان دنبال می‌شود.
8. تمسك به امامت و ولايت امامان معصوم(علیهم السلام) و دوست‌داري آنان؛
این مورد نیز از سازوكارهاي تحقق حیات طیبه و تأمين امنيت در همة ابعاد آن به‌ويژه بُعد معنوي و ايماني آن است؛ زيرا در تفكر شيعي و بنابه آية سوم سورة مائده، اكمال و تكميل دين با امامت و جانشيني علي(ع) و فرزندان و ائمة دوازده‌گانه محقق خواهد شد. پيامبر اكرم(ص) در بسياري از روايات با تصريح به اين مطلب، اهل‌بيت(علیهم السلام)‌ را ماية امان و امنيت امت خويش و حتي ساكنان زمين به شمار آورده‌اند، از جمله فرموده‌اند:
و أهل ‌بيتی أمان لأهل الأرض؛
اهل‌بيت من ماية امان ساكنان زمين هستند.
و أهل ‌بيتي أمان لأُمتّی من الضّلالة في أديانهم؛
و اهل‌بيت من ماية امان آنها از گمراهي و ضلالت در ديانت‌هايشان هستند.
أمن لمن التجأ إليهم و أمان لمن تمسّك بهم؛
هركس به اهل‌بيت من پناه برد، در امان است و امنيت نصيب کسانی می‌شود که به آنان تمسک کرده‌اند.
ولايتي و ولاية أهل ‌بيتي أمان من النّار؛
ولايت من و ولايت اهل‌بيتم ماية امان و ايمني از آتش جهنم است.
إنّ أهل ‌بيتي أمان لكم فأحبّوهم بحبّی و تمسّكوا بهم لن تضلّوا؛
به درستي كه اهل‌بيت من ماية امان براي شما هستند، پس همان‌طور كه مرا دوست داريد، آنها را نيز دوست بداريد و در نتيجه، هرگز گمراه نخواهيد شد.
امام زين‌العابدين(ع) در تأييد ضرورت تكميل ايمان با تمسك به امامت برای دست‌يابي به رحمت و برکات وافر الهی و امنيت جامع، در عبارتی بسیار زیبا فرموده‌اند:
نحن ائمّة المسلمين و حجج الله علی العالمين و سادة المؤمنين و قادة الغرّ المحجّلین... نحن أمان أهل الأرض كما أنّ النّجوم أمان لأهل السّماء و نحن الّذين بنا يمسك الله السَّماءَ أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ و بنا يمسك الأرض أن تميد بأهلها و بنا يُنَزِّلُ الْغَيْثَ و بنا ينشر الرّحمة و يخرج بركات الارض و لو لا ما في ‌الأرض منّا لساخت بأهلها؛
ما امامان مسلمانان و براهين الهي بر جهانيان و سروران مؤمنانيم. ما رهبر شريف‌ترين مسلمانان و... ماية امان ساكنان زمين هستيم، همان‌طور كه ستارگان ماية امان و حفظ اهل آسمان‌ها هستند. ما كساني هستيم كه خداوند به واسطة ما آسمان را از سقوط به روي زمين نگه ‌داشته است و اين به اجازة خداوند بستگي دارد. خداوند توسط ما زمين را از اين‌كه اهلش را با امتداد يافتن نابود كند، نگه داشته است و به واسطة ما باران مي‌فرستد و رحمت خويش را بر مردم مي‌گستراند و به واسطة ما بركات زمين خارج و ظاهر مي‌شود و اگر ما بر روي كرة خاكي نبوديم، زمين اهل خود را فرومي‌برد.
بدین ترتیب، احیاگری ایمان الهی و حیات مؤمنانه، اصلی‌ترین عامل زمینه‌ساز و راه‌برد تحقق حیات طیبه موعود و دولت مهدوی است و تحقق این نعمت و برکت الهی و تکمیل و تتمیم نبوت و امامت و رسالت‌های معصومان(علیهم السلام)، به لطف وجود و ظهور حضرت مهدی(عج) و با همین راه‌برد و سازوکار صورت خواهد گرفت.
https://ayandehroshan.ir/vdcficdjaw6dx.giw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما