تاریخ انتشارچهارشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۰۴
کد مطلب : ۴۰۵
۰
plusresetminus
نقش انتظار فرج در انسجام اسلامی گروه‌های سیاسی ـ اجتماعی
چکیده
بحث ما در حوزۀ جامعه‌شناختی مسائل سیاسی است. انسجام اجتماعی در هر جامعه‌، تابع نظام فرهنگی آن جامعه است. باید گفت تعامل گروه‌های سیاسی برای نهادینه کردن ارزش‌های جامعه و حرکت آنها در راستای هم‌بستگی اجتماعی همواره دغدغه انديشه‌ورزان بوده است.
آموزه‌های دینی و به‌ویژه دکترین انتظار، نقش مهمی در انسجام اجتماعی گروه‌های سیاسی ایفا می‌کند. دولت زمینه‌ساز نیز که قدرت سیاسی را در دست دارد، مسئولیت جامعه‌پذیری را برعهده دارد.
اگر فرهنگ انتظار به‌طور صحيح در مدارس و مؤسسه‌ای علمي و آموزشي و به‌طور كلي در جامعه، تبليغ و نهادينه شود و ارزش‌هاي آن از حوزة نظري به متن جامعه منتقل گردد، جامعه منتظر می‌تواند نهادها و ساختار خود را متناسب با فرهنگ غني انتظار سامان بخشد؛ در نتیجه نظام اجتماعي آن با انتظار، هم‌سو و و همراه خواهد شد. در چنین جامعه‌ای دولت زمینه‌ساز، ابزارهاي رسيدن به جامعه موعود و مطلوب را در اختيار افراد قرار می‌دهد و آرمان‌هاي انتظار در اجتماع نهادينه مي‌شود. به این ترتیب با حرکت به سوي هم‌بستگي و انسجام، تفرقه از جامعه رخت برمي‌بندد.
گروه‌های سیاسی، خود را نسبت به زمینه‌سازی تشکیل حکومت جهانی واحد مهدوی، مسئول می‌بینند. بنابراین، تعهدهای ویژه‌ای را بر اساس هنجارهای مهدوی، بر خویش لازم می‌دانند و سیره حضرت، یعنی وحدت گرایی را الگوی فعالیت‌های خود قرار می‌دهند. این گروه‌ها در جهت هم‌نوایی اجتماعی حرکت می‌کنند و از برکات آن بهرمند می‌شوند: کارآمدی و تعاون، ظلم‌ستیزی و عزت‌خواهی، مهرورزی، استحکام جامعۀ دینی و... . بنابراین، دولت زمینه‌ساز با نشر معارف مهدوی، هم‌نوایی فرهنگی و هنجاری را مطابق نظام ارزشی مهدوی در جامعۀ منتظر، پی‌گیری می‌کند.
واژگان کلیدي
انتظار فرج، گروه‌های سیاسی، حزب، انسجام، هم‌بستگی اجتماعی، فرهنگی، هنجاري، جامعه‌پذیری، کنترل اجتماعی.
مقدمه
بحث در جامعه‌شناختی سیاسی، بر خلاف نگاه فلسفی و فقهی که در آنها محقق بر پایه اصول و مبانی به تبیین مسائل می‌پردازد، نخست به توصیف و شناخت دقیق مسئله اقدام می‌کند، سپس به نظریه دست می‌یابد. این نگاه به پدیده‌های سیاسی، توصیفی است و می‌کوشد به مدد چارچوب‌های نظری و تئوری‌های جامعه‌شناسی سیاسی، مسائل سیاسی را تجربه و تحلیل کند. در روي‌كرد جامعه‌شناختی، از الگوهای روش‌شناختی گوناگونی استفاده می‌شود. اهمیت مباحث جامعه‌پذیری بدان روی که به تحلیل رفتار سیاسی افراد و عوامل مؤثر بر آنها می‌پردازد، در عرصة جامعه‌شناسی کم‌بدیل است. در واقع از همین رهگذر است که ریشة روي‌كردهای افراد نسبت به پدیده‌های سیاسی حکومت و احزاب و بازتاب‌های متقابل آن بر اشخاص حقیقی و حقوقی در قالب نهادهای جامعه‌پذیری اجتماع، مانند خانواده، گروه هم‌سالان، مدرسه و وسایل ارتباط جمعی و حکومت، کار ویژه می‌شود. بنابراین، روش‌هایی که یک جامعه با آن ارزش‌ها و هنجارهای سیاسی را به اعضای خود منتقل می‌کند، همواره مورد توجه جامعه‌شناسی قرار گرفته است؛ زیرا شخصیت انسانی به وسیله کنش متقابل با دیگران شناخته می‌شود. از این کنش، می‌آموزیم چگونه خود را با جامعه هم‌آهنگ سازیم و زندگی خویش را قاعده‌مند کنیم. این فرآیند اجتماعی شدن در فرهنگ و ساخت اجتماعی، برای هر فرد و جامعه به‌ویژه در حکومت دینی، امری حیاتی است؛ زیرا بدون اجتماعی شدن، نمی‌دانیم چه چیزی را ارزش بدانیم؛ چه کاری را انجام دهیم؛ چگونه فکر کنیم؛ چگونه سخن بگوییم و در مقابل دیگران، چگونه پاسخ دهیم؛ اگرچه این فرآیند در حکومت دینی به صورت مستقیم و غیرمستقیم انجام می‌گیرد. مفهوم جامعه‌پذیری سیاسی نسبت به مفهوم جامعه‌پذیری، گستردگی کمتری دارد و تنها حوزة مسائل سیاسی را دربر می‌گیرد. از دید علمای علم سیاست، جامعه‌پذیری نیز فرآیند یادگیری مستمری است که در آن، افراد با نظام سیاسی آشنا می‌شوند و با کسب تجربه و آگاهی به حقوق، وظایف و نقش‌های خود در جامعه پی می‌برند. جامعه‌پذیری سیاسی، روندی آموزشی است که با انتقال هنجارها و رفتار پذیرفتنی نظام سیاسی مستمری، از نسلی به نسل دیگر کمک می‌کند. بنابراین، هدف جامعه‌پذیری سیاسی تربیت یا پرورش افراد به صورتی است که اعضای کارآمد جامعه سیاسی باشند.
ساختار سیاسی اسلام، ساختاری متکامل و مدنی است و شهروندان در آن محترم و صاحب رأی و نظرند. پس در دولت اسلامی، قدرت سیاسی، متأثر از ارادۀ ملت است.
از سویی، احزاب سیاسی در حیات اجتماعی، کارکردهای بسیاری دارند. آنها می‌توانند حرکات نابهنجار بخش‌های گوناگون جامعه را با هم هم‌آهنگ کنند. دولت‌ها نیز در زمینۀ فعالیت‌های سیاسی و جهت‌دهی به آنها نقش مهمی دارند.
یکی از دغدغه‌های انديشه‌ورزان، تعامل احزاب است و همواره در پی راه‌کارهایی برای اتحاد و انسجام هستند.
پرسش اصلی ما در این مقاله این است: انتظار فرج در انسجام اسلامی گروه‌های سیاسی چه نقشی دارد؟ دولت زمینه‌ساز ظهور، در این زمینه چه وظایفی دارد؟
فرضیۀ ما هم این است: انتظار فرج، عامل هم‌بستگی فرهنگی و یگانگی هنجاری و اجتماعی است و دولت مسئول جامعه‌پذیری آن است.
اهمیت بحث
در آموزه‌هاي ديني اسلام، واژة انتظار، مفهومي بس ژرف و پر ارج دارد. گويا زيباترين و كامل‌ترين جلوة خداوند است. به‌گونه‌اي كه رسول خدا(ص) مي‌فرمايد:
أفضل العبادة إنتظار الفرج؛
انتظار فرج، برترين عبادات است.
انتظار فرج، چونان منشوري چندضلعي است كه زاویه‌های متعددي دارد و نسخة شفابخش دردهاي اجتماعي و فردي امروز ماست. بنابراین، يكي از آموزه‌هاي ديني كه نقش زيادي در اصلاح فرد و جامعه دارد، انتظار فرج است. ما بر این باوریم که تنها درمان دردهاي بشر، رو آوردن به اسلامي است كه در آن، امام زمان(عج) به روشني الگوي رفتاري تلقی شوند و همه دعوت‌ها، كوشش‌ها و خروش‌ها در جهت احيای تعاليم كتاب خدا و عترت پيامبر(ص) قرار گيرد.
به انتظار فرج و درخواست ظهور حضرت وليّ‌‌عصر(عج) سفارش شده است تا مؤمنان همواره چشم به راه او باشند و اين تشويق، تحقق همان پيوستگي روحي و وابستگي منتظران ظهور و رهبرشان است.
فرهنگ انتظار، راه‌بردی است امیدبخش و سازنده که با دعوت مؤمنان به ظهور منجی مصلح و عدالت‌گستر الهی، بشر را به حکومت واحد جهانی آن مصلح عدالت‌گستر و وحدت دینی، وحدت نظام، وحدت قانون و وحدت جامعه بشری هدایت می‌کند.
مهم‌ترین اثر انتظار فرج، تجلی توحید و آثار سیاسی و اجتماعی ناشی از آن است. از جمله اموری که تجلی توحید را در ظهور مهدی(عج) روشن می‌سازد، آن است که اهداف توحیدی الهی مانند وحدت حکومت، نظام، قانون، دین و جامعه به وسیلة آن حضرت تحقق می‌یابد. دولتی که در راستای اهداف مهدوی حرکت می‌کند، وظیفه دارد که بستر‌ها و زمینه‌های آن را فراهم سازد. بنابراین، در جهت نهادینه کردن فرهنگ انتظار و جامعه‌پذیر کردن آن در جامعه تلاش کند. یکی از مهم‌ترین حوزه‌ها، حوزۀ سیاست، و گروه‌های سیاسی و اجتماعی است.
اگر دولت زمینه‌ساز، فرهنگ انتظار را به‌طور صحیح در جامعه نهادینه کند، به‌گونه‌ای که گروه‌های سیاسی ـ اجتماعی، خود را به آرمان‌های مهدوی متعهد بدانند و در انتظار راستین و حقیقی امام زمان(عج) باشند. در فعالیت‌ها و رقابت‌های سیاسی، حضرت را ناظر بر اعمال خود می‌دانند و ضمن رقابت، هم‌بستگی ملی ـ مذهبی را تعقیب می‌کنند. هم‌چنین در جهت بسترسازی و زمینه‌سازی حکومت مطلوب موعود، تلاش خواهند کرد.
در بیان اهمیت اتحاد، به سخنان مقام معظم رهبری اشاره می‌کنیم:
ملت ما باید هوشیار باشد، تلاش برای اتحاد کلمه و یک‌پارچگی ملی و اتحاد امت اسلامی ادامه یابد. عاقلانه، خردمندانه و مدبرانه، بایستی این اتحاد را حفظ کرد... .
ما اگر بخواهیم اتحاد ملی و انسجام اسلامی تحقق پیدا کند، باید بر اصولی که بین ما مشترک است، تکیه کنیم.
گفتنی است از نظر ما، «وحدت» از جهت گرایش‌های سیاسی است؛ یعنی این‌که مسلمانان با هر نوع گرایش سیاسی که بر ذهن و روح آنان حاکم است، از لحاظ عملی زیر لوای اسلام به‌ویژه فرهنگ انتظار با یک‌دیگر متحد بشوند.
مفهوم‌شناسی
انتظار
ـ مصدر متعدي: چشم داشتن، چشم‌به‌راه بودن؛
ـ اسم مصدر: چشم‌داشت، چشم‌داشتگي؛
ـ نگراني؛
ـ انتظره: ترقّبه و توقّعه و تأنّي عليه؛
ـ منتظرش ماند، انتظارش را كشيد؛
ـ‌ الفرج (فرج): گشايش.
انتظار فرج، انتظار گشايش و پيروزي حكومت عدل علوي، بر حكومت‌هاي كفر و بيداد، به رهبري وليّ‌عصر(عج) است. پس انتظار فرج، انتظار تحقق‌يافتن آرمان‌هاي بزرگ عدالت‌خواهي، اصلاح‌طلبي و ظلم‌ستيزي به شمار می‌آید.
«انتظار يا آينده‌نگري به حالت كسي گفته مي‌شود كه از وضع موجود ناراحت است و براي ايجاد وضع بهتري تلاش مي‌كند.»
انسجام
در لغت، به معنای جریان آب است. در بلاغت، صفت سخنی است که از پیچیدگی، تهی باشد و هم‌چون آب روان سرازیر شود. در معنای عام، ترکیبی هم‌ساز و ساختمانی زیبا و ترتیبی موزون.
انسجام: به هم پیوستگی
این اصطلاح در جامعه‌شناسی، برای اشاره به صف‌بندی نزدیک اجزای یک جمع و به موازات اصطلاح «یگانگی» به کار می‌رود. هم‌چنین به کنشی اشاره می‌کند که یک گروه، برای اعضای خود دارد و همۀ نیرو‌های انگیزشی که احساس فرد را به گروه تحت تأثیر قرار می‌دهند ـ اعم از آن‌که در درون فرد یا بیرون از او ریشه یافته باشند ـ در نظر می‌گیرد.
یگانگی اجتماعی
فرآیند تکمیل و یک‌پارچه کردن، که مرکب از ابعادی است هم‌چون:
1. یگانگی فرهنگی = تناسب الگوهای هنجاری با یک‌دیگر.
2. یگانگی هنجاری = مفصل‌بندی الگوهای هنجاری با فرآیند‌های انگیزشی به نحوی که منجر به هم‌رنگی شود.
3. یگانگی ارتباطی = مشارکت و انتقال الگوهای هنجاری میان اعضای یک نظام اجتماعی.
4. یگانگی کارکردی = پیوستگی ادعاها، انتظارها و کنش‌های آشکار.
گروه اجتماعی
گروه: تعدادی از افراد که بر اساس روابط متقابل و احساس هم‌بستگی با یک‌دیگر همکاری و هم‌یاری دارند.
مجموعه‌ای از افراد که به شیوه‌های منظم با یک‌دیگر کنش متقابل دارند، گروه اجتماعی‌اند.
حزب سیاسی: سازمانی که با هدف دست‌یابی به قدرت حکومتی و استفاده از آن قدرت برای تعقیب برنامۀ معیّنی تأسیس گردیده است.
مکانیسم انسجام اجتماعی
از منابع اصلی انسجام اجتماعی، سطح رضایت‌مندی است که یک دولت در جامعه فراهم می‌آورد. هم‌چنین میزان باورهای اخلاقی و هم‌نوایی در آن فرهنگ است و معنای آن، وجود تمایل به همکاری متقابل در میان افراد و گروه‌هاست.
بنابراین، انسجام هنگامی به دست می‌آید که عواطف افراد به وسیلۀ نماد‌های فرهنگی تنظیم شوند. جایی که کنش‌ها تنظیم شده و به وسیلۀ هنجارها هم‌آهنگ شده باشند؛ پس سیر و مکانیسم انسجام چنین است:
یکم. انسجام ساخت‌های اجتماعی، مستلزم نظامی از ارزش‌ها و عقاید است که منعکس کننده و نمادی کنندۀ ساخت جمع است.
دوم. این ارزش‌ها و عقاید، مستلزم کنش‌های دوره‌ای مراسم است، که به‌طور واضح به سوی ثبوت مجدد این ارزش‌ها و عقاید، سخت‌گیری و ساخت‌های اجتماعی متناسب را نمادی کند.
سوم. جماعت‌های بزرگ مانند یک ملت، نیازمند گروه‌های زیرمجموعه‌ای است تا در آن گروه‌ها، ارزش‌ها و عقاید را از راه اعمال و مناسک در میان جماعت واسطه‌ای‌تر افراد قرار داده و تجدید و تثبیت کنند.
در بحث ما، فرهنگ انتظار این ویژگی‌ها را دارد و دولت باید ساختار جامعه را متناسب با آن پی‌ریزی کند. از یک سو برای غنا بخشیدن به مناسک آن، برای مثال دعاهای مهدوی را در جامعه تبلیغ کند؛ مهدی‌باوری را در جامعه نهادینه نماید؛ مهدی‌یاوری را به ارزش اجتماعی تبدیل سازد و به آن ارزش دهد. در غنای فرهنگی ارزش‌های مهدوی بکوشد و در کنار آن از آسیب‌های فقر فرهنگی، که تهدید کنندۀ انتظار راستین است، جلوگیری کند.
نظریه‌ها در هم‌بستگی
کارکردگرایی ساختی
اینان عنوان می‌کنند که جامعه به اهداف مشترک تبیین شده نیاز دارد؛ اهداف مشترک به ایجاد هم‌بستگی در جامعه کمک می‌کند. لذا هر گاه مردم، اهداف نامربوط و غیرمشخص را دنبال کنند، بروز بی‌نظمی در جامعه حتمی است.
پس جامعه به شیوۀ تنظیم معانی برای دست‌یابی به اهداف، نیازمند است و نظام‌هنجاری این کارکرد را اجرا می‌کند. بدون تنظیم نظام‌هنجاری، جامعه به بی‌ثباتی و بی‌نظمی و آسیب، مبتلا می‌شود.
مبادله
پیتر بلا معتقد است که قدرت، منبعی است که جهت‌گیری و تعاون را ممکن می‌سازد. وی قدرت مشروع را اقتدار می‌نامد و رهبری را شکلی از قدرت می‌داند که مبتنی بر تلاش‌های او در حفظ گروه است. این رهبری وی را قادر می‌سازد حدود و وظایف اعضا را مشخص کند و خدماتی را که لازم است، از آنها بخواهد. همین سبب انسجام گروه‌ها خواهد شد؛ زیرا افراد و گروه‌ها فرامین رهبری را نوعی وظیفه می‌شمارند و هم‌آهنگی رهبری و گروه‌ها، سبب هم‌بستگی آنها می‌شود.
تقابل‌های اجتماعی (تضاد)
گروه‌های انسانی، هنگامی که آگاهانه دور هم جمع شوند و قسمتی از ابزار شخصی و منابع خود را در اختیار یک مرکزیت مشترک قرار دهند، قدرت لازم را برای پیش‌برد اهداف و علاقه‌های گروهی، محقق می‌سازند. همین وضعیت مشترک علاقه‌ها را می‌توان ایجادکننده گروه‌بندی‌های اجتماعی دانست. تقابل با گروه‌های بیگانه، باعث تقویت ثبات وحدت گروه خودی می‌شود.
جورج زیمل (1885 ـ 1918) آلمانی، معتقد است که تقابل با تعاون، نوعی آمیختگی همیشگی را تداعی می‌کند. بدین معنا که انسان‌ها با هم توافق می‌کنند که بر اساس روي‌كرد‌ها و هنجارهای مشترک، کجا، چگونه و چه زمانی با هم به مقابله برخیزند. وی ادعا می‌کند که تقابل خارجی، باعث تحکیم هم‌بستگی گروه و تشدید تمرکز می‌شود.
در مجموع، با توجه به شکل‌گیری‌های احزاب در قرن نوزدهم و بیستم، درمی‌یابیم که آن‌چه موجب هم‌بستگی آنها شده، عمدتاَ بر محور مشابهت‌های اجتماعی و گرایش‌های عقیدتی یا مخلوطی از هر دو است.
حزب و ایدئولوژی
ایدئولوژی را می‌توان به نظامی از افکار مرتبط با هم و نوعی جهان‌بینی تعبیر کرد که راهنمای عمل فرد یا گروهی خواهد بود که از آن پیروی می‌کنند. هم‌چنین پاسخی برای تمامی پرسش‌های آنها از متافیزیک تا امور سیاسی اجتماعی است. ارتباط حزب و ایدئولوژی، به دو دلیل، امری طبیعی به شمار می‌رود:
یکم. آن‌که دورۀ تولد احزاب، به همان سان که دورۀ منازعه‌های طبقاتی بود، دورۀ برخورد‌های ایدئولوژیک نیز بود. از این رو نطفه‌های اولیۀ حزب با نوعی ایدئولوژی گره می‌خورد.
دوم. این‌که اگر احزاب به‌منزلۀ واحد‌های لازم سیاسی به شمار می‌آیند، همه منتظر خواهند بود ببینند استراتژی آنها چیست؟ آیا استراتژی حزب بر پایه‌های فلسفی و جهان‌بینی درست، بنا شده است؟ به این ترتیب، اگر برای ایدئولوژی از نظر انسجام و فراگیری، درجاتی قائل باشیم، می‌توان چنین تصور کرد که هیچ خبری را نمی‌توان یافت که حامل هیچ اندیشه‌ای نباشد. ادموند برک معتقد است:
حزب، عبارت است از مجموعۀ سازمان‌یافته‌ای از انسان‌های متحد که قصد دارند منافع ملی را بر اساس اصول خاصی که بر سر آن با هم به توافق رسیده‌اند، محقق سازند.
از سویی دیگر، دین اصل وحدت‌بخش و زمینه‌ساز هم‌بستگی است، که اگر نبود، اختلاف‌های فردی تنازعات سیاسی گروه‌های سیاسی و اجتماعی، انسجام جامعه را از میان می‌برد. دین به گروه‌ها و انسان‌ها، جهت می‌دهد تا برای رسیدن به قدرت سیاسی از ابزارهای مشروع استفاده کنند و جامعه را به یک نظام اعتقادی مشترک فراخوانند و قدرت را نه هدف، بلکه ابزاری برای تکامل و «یگانگی» می‌داند. بنابراین، به تعبیر «دورکیم» از طریق مشارکت در مناسک و مراسم مذهبی، قدرت اخلاقی جامعه آشکار و احساسات اجتماعی تقویت می‌شوند. پس دین به عنوان مجموعۀ ارزش‌ها و هنجار‌ها و باور‌ها، نقش مهمی در «هم‌بستگی اجتماعی» دارد.
اسلام و هم‌بستگی اجتماعی
اسلام در پی آن است که انسان‌ها بر اساس تأمین مصالح مادی و معنوی‌شان، با هم متحد شوند و جامعۀ واحدی را تشکیل دهند. اسلام تلاش دارد که بر محوریت دین حق، اتحاد تحقق پیدا کند؛ لذا در قرآن آمده:
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّـهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا؛
و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد، و پراكنده نشويد.
در اسلام ارزش هم‌بستگی، به محوریت حق و مصالح معنوی است:
وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِمَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولئِكَ لَـهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ؛
و چون كسانى مباشيد كه پس از آن‌كه دلايل آشكار برايشان آمد، پراكنده شدند و با هم اختلاف پيدا كردند، و براى آنان عذابى سهمگين است.
قرآن منشأ اصلی تفرقه را تفرقه در دین معرفی می‌کند. بنابراین، هم‌بستگی از لوازم دعوت به صراط مستقیم است:
وَأَنَّ هذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَلَاتَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ؛
و [بدانيد] اين است راه راست من؛ پس، از آن پيروى كنيد. و از راه‏ها [ى ديگر] كه شما را از راه وى پراكنده مى‏سازد پيروى مكنيد.
پس دین اسلام، جامعه را به سوی هم‌بستگی دعوت می‌کند:
وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً مَاأَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلكِنَّ اللّـهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛
و ميان دل‌هايشان الفت انداخت، كه اگر آن‌چه در روى زمين است همه را خرج مى‏كردى نمى‏توانستى ميان دل‌هايشان الفت برقرار كنى، ولى خدا بود كه ميان آنان الفت انداخت، چرا كه او تواناى حكيم است.
ولایت، مبنای وحدت
پذیرش ولایت خدا و رسول اکرم(ص)، سرچشمه «وحدت و یگانگی» و مودت میان مسلمانان است. ولایت اولی الامر، در واقع ادامۀ ولایت الهی و تسلیم شدن در برابر اوامر الهی است.
قرآن در موارد گوناگون، به‌ویژه در طرح توحید و نفی شرک، بر نقش محوری ولایت تأکید کرده است. تعبیر «حزب‌الله» از صریح‌ترین تعبیرها برای پذیرفتگان ولایت الهی، گواه بر آن است:
إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّـهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ ‏* وَمَن يَتَوَلَّ اللّـهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللّـهِ هُمُ الْغَالِبُونَ؛
ولىّ شما، تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آورده‏اند: همان كسانى كه نماز برپا مى‏دارند و در حال ركوع زكات مى‏دهند * و هر كس خدا و پيامبر او و كسانى را كه ايمان آورده‏اند ولىّ خود بداند] پيروز است، چرا كه [حزب خدا همان پيروزمندانند.
آموزه‌های اسلام درباره انسجام اجتماعی مسلمانان، همواره بر رفع اختلاف و تمسک به عروة الوثقی تأکید دارد. هم‌چنین مسلمانان را از تنازع و تفرقه به مسیر مستقیم فطرت و توحید سوق می‌دهد. اعتصام به حبل الله، پایه و اساس وحدت مسلمانان معرفی شده است: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّـهِ جَمِيعاً وَلَا تَفَرَّقُوا.
امت اسلامی، «امت واحده» است: وَإِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ‏.
ائمة اطهار(علیهم السلام) در سیره و رویۀ خود، همواره مسلمانان را به اتحاد و هم‌بستگی دعوت و مؤمنان را به شرکت در جماعت عامۀ مسلمین تشویق و ترغیب می‌کردند. آنان تفرقه را عامل هلاکت جامعه می‌دانستند. امام کاظم(ع) عامل هلاکت جامعه را «فراق الجماعة» (فاصله گرفتن و جدایی از جامعه و جماعت) بیان می‌کنند.
انتظار و هم‌بستگی اجتماعی
هر جامعه‌ای همواره در پی عوامل هم‌نوایی و استحکام نظم اجتماعی است و عوامل اختلاف را طرد می‌کند. در مکتب تشیع، «فرهنگ انتظار» به‌منزلۀ فراتئوری است که به همۀ ابعاد فردی و اجتماعی توجه کرده و گروه‌ها و احزاب را جهت‌دهی و به هم‌بستگی اجتماعی راهنمایی و تشویق می‌کند.
با فراگیر شدن این فرهنگ در جامعه، نه‌تنها بر تعداد منتظران عاشق مهدی(عج) افزوده می‌شود، بلکه پذیرش ارزش‌های مهدوی نیز همگانی می‌گردد، زیرا هم‌نوایی فرآیندی است روانی ـ اجتماعی که با کمک آن شخص، همان نگرش‌ها و ارزش‌ها را می‌پذیرد که دیگر افراد صاحب نفوذ و گروه‌های سیاسی ـ اجتماعی در محیط اجتماعی و پیرامونش پذیرفته‌اند.
انتظار فرج نیز امت اسلامی را بر اساس مهرورزی و اخوت اسلامی به سوی سعادت اجتماعی در سایۀ تشکیل حکومت واحد جهانی سوق می‌دهد و بر تعمیق روحیۀ تعاون و انسجام می‌افزاید. تلاش و سازندگی‌های ناشی از انتظار فرج در زندگی عمومی جامعه تأثیر بسیار مثبت دارد؛ زیرا تربیت افراد و تجهیز آنان، جامعه را به سوی آرمان‌های متعالی پیش می‌برد و حرارت و جان تازه‌ای به منتظران می‌بخشد و روحیۀ پایداری و مقاومت را بالا برده در نتیجه، آسایش نسبی برای همگان فراهم می‌آورد.
فرهنگ انتظار، راه‌بردی است امیدبخش و سازنده که با دعوت مؤمنان به ظهور منجی مصلح و عدالت‌گستر الهی، بشر را به حکومت واحد جهانی آن مصلح عدالت‌گستر و وحدت دینی، وحدت نظام، وحدت قانون و وحدت جامعه بشری هدایت می‌کند.
انتظار موعود در ادیان الهی، امری فطرتی تلقی شده که از جمله در زبور داوود(ع) در کتاب‌های عهد قدیم و عهد جدید حضرت موسی و عیسی(علیهما السلام) و در کتاب زند زرتشت پیامبر و کتاب آسمانی هندوان (باسک) و در باورهای بوداییان و دیگر مذاهب گوناگون به همین جهت (فطری بودن) ذکر شده و در قرآن کریم نیز وعده داده شده است.
مهم‌ترین اثر انتظار موعود در ادیان الهی، تجلی توحید و آثار سیاسی و اجتماعی ناشی از آن است. از جمله اموری که تجلی توحید را در ظهور مهدی(عج) روشن می‌سازد، آن است که اهداف توحیدی الهی، مانند وحدت حکومت، نظام، قانون، دین و جامعه به وسیلة آن حضرت تحقق می‌یابد.
انتظار در جنبه‌های گوناگون حیات انسانی، آثاری ژرف می‌گذارد و بیشترین اثرگذاری آن در بعد تعهد‌ها و مسئولیت‌های اجتماعی و احساس دیگرخواهی و انسان‌دوستی، عینیت می‌یابد. انسان منتظر پیوندی گسست‌ناپذیر با اهداف و آرمان‌های امام منتظَر و موعود خود دارد و در آن راستا گام برمی‌دارد. به این ترتیب، هم‌سان و هم‌سوی آن اهداف حرکت می‌کند و همه جهت‌گیری‌ها و گرایش‌ها و گزینش‌هایش در آن چارچوب قرار می‌گیرد. از آن‌جا که سنّت و سلوک رفتار امامان معصوم(ع) همواره دعوت به هم‌بستگی بوده است، سزاوار است که مریدان نیز همان راه را ادامه دهند.
با اعتقاد به مهدی منتظَر و حرکت در چارچوب اهداف حکومت واحد جهانی حضرت، منتظران ظهور، خاصه دولت زمینه‌ساز، باید در جهت رضای حضرت، مشی نمایند و انسجام جامعۀ منتظر را جزو مسئولیت‌های اجتماعی و از لوازم جدایی‌ناپذیر آن بدانند و از هر عمل سیاسی که به هم‌بستگی خللی وارد کند بپرهیزند.
بشر در سایۀ انتظار، خواستار آن است که خیانت‌ها و جدایی‌ها از جامعه رخت بربندد. تضاد‌های سیاسی خودساخته، محو گردند و کرۀ خاکی را خانه‌ای واحد قرار دهند. جامعۀ بشری، چون اعضای یک خانواده، نسبت به هم دل‌سوزی داشته باشند. حکومت در چارچوب مقررات واحد مذهبی و نظام واحد سیاسی عادلانه برقرار باشد؛ حکومتی که مروج وحدت، تعاون، همکاری و مهرورزی است.
پس انتظار، عاملی برای زمینه‌سازی جهت ایجاد، تحول، خودسازی و جامعه‌سازی است، و چشم‌داشتی به تعمیم انقلابی عظیم، با تکیه بر تلاش و کوششی است که در سایۀ آن، برادری، استقرار حق و عدل و وحدت در اندیشه، عمل و پیش‌رفت به سوی سعادت بشری متصور است.
انتظار و یگانگی هنجاری
با توجه به آیات و تأکیدات قرآن بر نبود تفرقه و هم‌چنین سنت و سیرۀ عملی نبوی(ص) و ائمه اطهار(علیهم السلام)، دعوت به وحدت و انسجام و لزوم حفظ آن، تنها یک توصیۀ اجتماعی و نیاز مقطعی و تاکتیک سیاسی و اقدام عملی برای حفظ منافع مشترک نیست، بلکه تلاش برای حفظ وحدت و پرهیز از تفرقه، واجب عینی است که ریشه در اعتقاد به وحدانیت الوهی دارد. به تعبیر جامعه‌شناسی، وحدت، هنجار پذیرفته شده‌ای از سوی مسلمانان به شمار می‌رود و اسلوب و متد رفتار پیامبر(ص)، مؤید آن است. از میان برداشتن اختلاف قبیله‌های اوس و خزرج، ایجاد مسجد برای نماز جماعت و جمعه، پیمان اخوت بین مهاجر و انصار و... همه، نمونه‌هایی از وجود و پذیرش این هنجار اجتماعی است که به هم‌نوایی مسلمانان می‌انجامید.
در دوران غیبت حضرت ولیّ‌عصر(عج) نیز زمینه‌سازی تشکیل حکومت واحد جهانی از وظایف منتظران است. هم‌چنین برای آمادگی اجتماعی جامعه باید آموزه‌های منجی جهانی، فراگیر شود و شعاع نفوذ این اندیشه نه‌تنها در دل‌ها، بلکه در جوامع، گسترده و منتشر گردد؛ بینش‌ها اصلاح شود، و همه خود را برای رسالت عظیم تشکیل دولت بزرگ اسلامی مهیا کنند.
انتظار و یگانگی فرهنگی
هر اجتماع، متشکل از افرادی است که با رفتارهای نظام‌یافتۀ خود در جهت دست‌یابی به آرمان‌های مورد نظر، نهادهای گوناگونی را شکل می‌دهند که با هم، پیوندی تکوینی و ضروری برقرار می‌کنند.
در انقلاب جهانی موعود نیز آرمان‌های جهانی و ایده‌آل‌های مهدوی، در جان منتظران در قالب باور و معرفت نوینی که به هستی پیدا می‌شود، جوانه می‌زند و از آن پس در قلمرو و آرمانی خاص، مراتب ظهور و بروز خود را تا مرحلۀ حذف نظام تفرقه و تنازعات سیاسی موجود و تحقق حکومت جهانی حضرت ولیّ‌عصر(عج) ادامه می‌دهد.
از آن‌جا که وحدت و انسجام افراد در رفتارهای فردی و اجتماعی، بر اساس آرمان‌ها و هدف‌های آن شکل می‌گیرد و آرمان‌ها خود نیز تابع نحوۀ ‌شناخت افراد نسبت به انسان و جهان است، انسجام و در نتیجه قدرت و اقتدار نیروی مذهبی بر اساس معرفت مذهبی پدیدار می‌شود.
بنابراین، باید جهان‌بینی واحدی بر جامعه حاکم باشد تا انسجام پولادین و وحدتی خلل‌ناپذیر در جامعه پدید آید تا امت واحده به معنای واقعی کلمه تحقق یابد. با توجه به این اصل، باید برنامه‌ای جامع بر جامعه حاکم باشد تا وحدت اجتماعی ماندگار گردد.
در این‌جا در دو حوزه بحث می‌کنیم:
1. مهدی موعود(عج)، منادی وحدت
حضرت حجت(عج) مأموریت دارد که ریشۀ نفاق و تفرقه را از بن برکند و مفاسد را از میان بردارد. پراکندگی‌ها را به وحدت و جمع مبدل سازد و نظام اجتماعی را بر اساس قوانین دین اسلام، انتظام بخشد و سروسامان دهد. حال که حضرت مهدی(عج) الگوی وحدت است و به سوی وحدت دعوت می‌کند، دولت زمینه‌ساز نیز باید در جهت آن آرمان‌ها، زیرساخت‌های حکومتی را پایه‌ریزی نموده و فرهنگ انتظار را سرلوحۀ فعالیت‌های خود قرار دهد.
اللّهمّ إنّا نرغب إلیک فی دولة کریمة تعزّ بها الإسلام و أهله و تذّل بها النفاق و أهله.
2. تشکیل حکومت واحد
جهان در عصر مهدوی از هم‌بستگی و ارتباط وسیعی بهره‌مند است. به‌گونه‌ای که ارتباط افراد آن صمیمی و بی‌غلّ و غشّ است و دولت اسلامی با بهره‌گیری از قانون قرآن و به‌کاربستن دقیق آموزه‌های آن، بر زمین استقرار می‌یابد. امام مهدی(عج) وحدتی واقعی بر اساس اصول توحید، پی‌ریزی می‌کند و همۀ انسان‌ها را در زیر شعار یگانه و دین واحد گرد هم می‌آورد.
بنابراین، شیعه همواره در آماده‌باش برای تشکیل حکومت جهانی واحد، تحت رهبری حضرت ولیّ‌عصر(عج)، در انتظار به سر می‌برد. از همین روست که در تمام فعالیت‌های خود، باید این هدف را مدنظر قرار دهد.
پس انسجام و یگانگی فرهنگی به وسیلۀ دعوت حضرت ولیّ‌عصر(عج) به اتحاد و با تشکیل حکومت واحد جهانی، تحقق پیدا می‌کند. اهل‌بیت(علیهم السلام) در روایات بر این موضوع تأکید کرده‌اند. در روایتی از امیرالمؤمنین(ع) چنین نقل شده است:
یا مالک بن ضمرة! کیف أنت إذا اختلفت الشّیعة....؟ فقلت یا أمیر المؤمنین! ما عند ذلک من خیر؟ قال: الخیر کلّه عند ذلک یا مالک! عند ذلک یقوم قائمنا... ثمّ یجمعهم علی أمر واحد؛
ای مالک بن ضمره! چگونه خواهی بود، هنگامی که شیعه اختلاف کنند؟ گفتم: یا امیر المؤمنین! در این زمان خیری نیست؟ حضرت فرمود: تمام نیکی در این روزگار است. ای مالک! در این زمان قائم ما قیام می‌کند و همه را بر محور یک عقیده گرد هم می‌آورد.
آثار هم‌بستگی اجتماعی بین گروه‌های سیاسی ـ اجتماعی
انتظار فرج جهت‌دهندۀ قدرت در میان گروه‌های سیاسی ـ مذهبی است و آنان را به سوی امت واحده می‌کشاند. افراد جامعه را نیز با وجود علاقه‌ها و سلیقه‌های گوناگون، به یک‌دیگر نزدیک می‌کند. از عمده‌ترین آثار می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. کارآمدی و تثبیت نظام سیاسی اسلام
در جامعه، هرچه انسجام و یک‌پارچگی بین افراد و گروه‌های سیاسی ـ مذهبی بیشتر باشد، آن نظام و جامعه از ثبات و کارآمدی بیشتری بهره‌مند است.
وحدت اسلامی بر توان‌مندی و استحکام جامعه در مواجه با دشواری‌ها، بحران‌ها و برخورد با دشمنان خارجی می‌افزاید؛ قرآن کریم تأکید می‌کند که وحدت مایۀ استواری و نیرومندی، اما اختلاف، سبب شکست و سستی و از کف دادن قدرت و قوت است.
2. تعاون و همکاری
در سایۀ هم‌گرایی میان گروه‌ها و افراد جامعه، روحیۀ تعاون و همکاری برخاسته از فرهنگ و آموزه‌های انتظار، بیشتر فراگیر و نهادینه می‌شود. انتظار، افراد امت اسلامي را به سوي وضعيت آماده‌باش هميشگي براي پيوستن به سپاه وليّ‌‌عصر(عج) و كسب آمادگي كامل برای جان‌بازي و فداكاري در راه تثبيت تسلط حضرت بر اوضاع و گسترش قلمرو حكومت وي فرامي‌خواند. بنابراین، بر تعمیق روحية تعاون و انسجام و هم‌بستگي مؤمنان می‌افزاید.
3. استقلال، عزت و اقتدار کشور
راه‌کار تضمین استقلال و عزت هر کشور، تابعی از هم‌بستگی افراد آن جامعه است. جامعه‌ای که فرهنگ انتظار در آن نهادینه شده باشد و گروه‌های سیاسی، خود را موظف به زمینه‌سازی ظهور امام زمان(عج) بدانند و قدرت را نیز وسیله و ابزاری برای تشکیل امت واحده بدانند، همه در راه عزت و آبادانی آن در تلاش خواهند کرد. هم‌چنان که در دعای عهد در هر بامداد با امام خود عهد می‌بندند که آرمان‌ها و اهداف حضرت را پی‌گیری کنند و در جهت استقلال و عزت جامعۀ مسلمانان از هیچ کوششی دریغ ننمایند.
مردم در سایۀ اتحاد و هم‌بستگی می‌توانند موانع را از سر راه خود بردارند و به مقصود و اهداف متعالی برسند. حضرت علی(ع) می‌فرماید:
هیچ ملتی دربارۀ انجام کاری با هم متحد نشد، جز این‌که نیرو گرفت و قدرت پیدا کرد و هیچ ملتی از این قدرت، بهره نگرفت، مگر این‌که خداوند گرفتاری آنان را برطرف کرد و آنها را از بلای ذلت نجات داد و معالم و نشانه‌های دین را به آنها نمایاند.
4. ظلم‌ستیزی و مهرورزی
فرهنگ انتظار، آموزۀ ظلم‌ستیزی و دشمن‌ستیزی را در مؤمنان بارور می‌کند و در موارد گوناگون به آن اهتمام می‌ورزد. در مقابل، در میان افراد جامعۀ اسلامی و گروه‌های سیاسی، مهرورزی را ترویج می‌دهد. به همین سبب، یک‌پارچه و منسجم می‌شوند و مسیر ارتباط و دوستی با دشمنان را برای رسیدن به قدرت سد می‌کند.
پس وحدت اسلامی، فراهم‌کنندۀ قدرتی حقیقی است که پس از خداوند متعال، می‌تواند تکیه‌گاه استواری برای مسلمانان در رویارویی‌های فرهنگ‌ها باشد. انسجام اسلامی در پرتو فرهنگ غنی انتظار، می‌تواند زمینه‌های رشد و پیش‌رفت را در تمامی جنبه‌های مادی و معنوی فراهم سازد. بنابراین، سرمشق بودن و توانایی دیدگاه اسلامی را بر حل مشکلات اجتماعی اثبات می‌کند.
مسئولیت‌های دولت زمینه‌ساز ظهور
1. جامعه‌پذیری گروه‌های سیاسی ـ مذهبی
جامعه‌پذيري يا اجتماعي شدن، فعاليتي است که انسان بدون شخصيت خاص و بدون هويت خاص را که فردي غيراجتماعي و فاقد ويژگي مشخصي است، به فردي اجتماعي، داراي شخصيت مشخص و هويتي متمايز از ديگران تبديل مي‌کند. امروزه، از عمده‌ترين مسائلي که مورد توجه قرار مي‌گيرد، بحث جامعه‌پذيري يا به عبارتي، آشنا کردن افراد يک جامعه با ارزش‌ها، هنجارها، قوانين و آداب و رسوم آن جامعه است. هر قدر جامعه‌پذيري در يک جامعه بهتر و موفق‌تر صورت گيرد، يگانگي اجتماعي بيشتر و در پی آن انسجام اجتماعي مستحکمي میان مردم به وجود می‌آيد. در نتيجه، افراد بهتر می‌توانند به اهداف از پیش تعيين شده خويش دست يابند و به اين ترتيب، جامعه به سوي توسعة پايدار حرکت مي‌کند. از اين روست که فعاليت جامعه‌پذيري و تمام بخش‌هاي آن، يعني منابع، مکانيسم‌ها و محتواي آن حایز اهميت است.
پس جامعه‌پذیری، فرآیندی است که انسان‌ها از راه آن، شیوه‌های زندگی را فرامی‌گیرند، شخصیت می‌یابند و آمادگی عمل‌کرد در جامعه را به دست می‌آورند. انسان‌ها از راه درونی ساختن فرآیند اجتماعی شدن، یاد می‌گیرند که چگونه باید نیازهای زیستی بنیادی‌شان را به شیوه‌ای از نظر اجتماعی مقبول، برآورده سازند.
جامعه‌شناسان، چند چیز را از عوامل اجتماعی شدن برشمرده‌اند: خانواده، مدرسه، گروه هم‌سالان و رسانه‌های همگانی اجتماعی کردن، فرآیندی است که در آن، افراد جامعه، ارزش‌ها، عقاید و الگوهای فکری و عملی جامعه خویش را فرامی‌گیرند. انتظار فرج، امید به آینده، پایان ظلم و ستم و سیاهی‌ها، ختم نابرابری‌های اجتماعی، از میان رفتن نظام طبقاتی و فراگیر شدن عدالت، از آرزوهای بنیادین معتقدان به ادیان آسمانی است. در تفکر و اندیشه اسلام نیز انتظار فرج قائم آل محمد(عج)، عامل تحرک و پویایی جامعه در سطح بین‌المللی و جهانی است. لازمه عدالت اجتماعی، چه در بعد سیاسی یا اقتصادی آن، این است که حکومت و همه قواعد و برنامه‌هایش، برخاسته از متن اجتماع و به دور از تبعیض باشد که زمینه‌های تحقق این نوع عدالت را رفتار حکومت و برنامه‌ریزان و همین‌طور رفتار شهروندان معین می‌سازد و در آن امنیت، عزت و علو مسلمانان دنبال می‌گردد.
جامعه‌پذیری از دو دیدگاه قابل توجه است:
1. عینی: از دیدگاه جامعه‌ای که بر فرد اثر می‌گذارد. جامعه‌پذیری عینی، فرآیندی است که به موجب آن، دولت منتظر باید فرهنگ انتظار را نشر دهد، به‌گونه‌ای که بر اساس نظریه سرایت، واکنش‌ها در جامعه سرایت کند تا انتظار از حالت فردی درآمده و جمعی و فراگیر شود. بسترسازی این عمل نیز از وظایف مهمی است که متوجه علما و مسئولان فرهنگی است.
2. ذهنی: از دیدگاه فردی که به تأثیر جامعه پاسخ می‌دهد. فرد خود را با محیط اجتماعی ـ فرهنگی مورد نظر، سازگار می‌کند و ارزش‌های پذیرفته شده این فرهنگ را در خود نهادینه می‌سازد. همان‌گونه که امام راحل فرمود که وجود امام زمان(عج) را بر خویش ناظر می‌بیند و خویشتن را متعهد می‌داند که در آن راستا حرکت کند.
ثمرۀ این عدالت اجتماعی، عدالت فرهنگی، اقتصادی و قضایی خواهد بود؛ ولی توجه به عدالت اجتماعی در حکومت مهدوی باعث نخواهد شد که عدالت سیاسی فراموش شود، بلکه با توجه به مفهوم روي‌كرد به سیاست در دکترین مهدویت، عدالت سیاسی روي‌كردی غایت‌گرایانه و فضیلت‌گرایانه است. بر اساس آموزه‌های دینی، سعادت، غایت حرکت انسان است و بنیادی است شرعی و اخلاقی که در آن مساوات، عدالت عام، تشریعی و... دنبال می‌شود. سعادت، خود الگویی برای توسعۀ سیاسی در جامعۀ مهدوی نیز دارد. از آن جمله می‌توان به مشارکت سیاسی فعال و معتقد و توسعۀ سیاسی عدالت‌محور اشاره کرد.
2. کنترل اجتماعی
جامعه‌پذیری با کنترل اجتماعی و نظارت، رابطة مستقیمی دارد. چنان‌چه نظارت ضعیف باشد، به بی‌تأثیری یا کم‌تأثیری فرآیند اجتماعی کردن می‌انجامد. وجود نظارت، منجر به تأثیر عمیق بر فرد در واکنش‌های فردی و اجتماعی می‌گردد.
در فرهنگ انتظار نیز شخص منتظر، امام زمان(عج) را شاهد و ناظر بر اعمال خود می‌بیند و خود را متعهد می‌کند که اعمال خویش را هم‌سو با حضرتش کند. انتظار فرج در جامعه، موجب وحدت خواهد شد و آن‌چه اين وحدت را خدشه‌دار كند، اعم از کج‌روی و ناهنجاري منتظران، طرد مي‌شود.
دسته‌ای از جامعه‌شناسان، ريشه کج‌روی و ناهنجاري‌ها را در جامعه جست‌وجو مي‌كنند و نه افراد. بنابراین، در پی راه‌حل‌هايي هستند تا از ارتكاب روزافزون کج‌روی و جرايم جلوگيري كنند. آنان معترفند كه مجازات و شكنجه، جلوی ارتكاب جرايم را نگرفته است و آموزش، در كنترل و مهار جرايم نقش اصلي را دارد.
برخي ديگر از جامعه‌شناسان، براي تبيين عوامل مؤثر بر رفتار انحرافي بر اساس اجتماعي شدن نارسا، معتقدند كه يكي از شيوه‌هاي برخورد با موضوع انحراف، تبيين نتيجه نارسايي‌هاي موجود بين فرهنگ و ساختار اجتماعي جامعه است. جامعه نه فقط به لحاظ فرهنگي، هدف‌هاي مجاز و معيني است، بلكه افزون بر آن، به لحاظ اجتماعي نيز ابزارهاي تأييدشده‌اي براي رسيدن به آن اهداف است. هرگاه فرد به اين وسايل دست پيدا نكند، احتمال بروز رفتار انحرافي و کج‌روی در او وجود خواهد داشت. در نتيجه، هم‌بستگي جامعه از میان مي‌رود.
اگر فرهنگ انتظار به‌طور صحيح در مدارس و مؤسسه‌های علمي و آموزشي و به‌طور كلي، در جامعه تبليغ و نهادينه شود و ارزش‌هاي آن از حوزۀ نظري به متن جامعه منتقل گردد، جامعۀ منتظر می‌تواند نهادها و ساختار خود را متناسب با فرهنگ غني انتظار، سامان بخشد و نظام اجتماعي خود را با انتظار، هم‌سو و و همراه سازد. چنین جامعه‌ای ابزارهاي رسيدن به جامعۀ موعود و مطلوب را در اختيار افراد قرار می‌دهد؛ آرمان‌هاي انتظار در اجتماع نهادينه مي‌شود و با پيش رفتن به سوي هم‌بستگي، تفرقه از جامعه رخت برمي‌بندد. برای نمونه، يكي از آموزه‌هاي انتظار، رعايت عدالت و اجراي قوانين به صورت عادلانه براي همه است که از آرمان‌هاي موعود مهدوي به شمار می‌آید. حضرت علی(ع) مي‌فرمايد:
الحادي عشر من وُلدي هو المهدي الّذي يملأ الأرض عدلاً و قسطاً كما ملئت جوراً و ظلماً؛
یازدهمین فرزند من، مهدی است؛ او کسی است که زمین را از عدل و داد پر می‌کند، پس از آن‌که از ستم و ظلم پر شده است.
احساس عدالت اجتماعي، انگيزۀ مناسبي براي جلوگيري از ارتكاب جرم و ناهنجاري است. پس با گسترش فرهنگ انتظار در جامعه، مي‌توان به هم‌نوايي رسيد؛ زیرا اگر ارزش‌هاي متعالي آن فراگير شود و منتظران، گروه اکثریت در جامعه باشند، ارزش‌هاي انتظار نيز فراگير و هم‌نوايي به‌ دست مي‌آید. هم‌نوايي، فرآيندي است رواني ـ اجتماعي كه با آن، شخص همان نگرش‌‌ها، كردارها و عادات و آداب زندگي و انديشه‌اي را مي‌پذيرد كه افراد مسلط در محيط اجتماعي پيرامونش پذيرفته‌اند. بنابراین، هنجارها و مدل‌هاي رفتاري غالب، زمینه هم‌نوايي را فراهم مي‌سازد. كنترل اجتماعي نيز كه در جهت رعايت ارزش‌هايي يك‌سان و رفتاري مشابه اعمال مي‌شود، عامل مهمي در ايجاد هم‌نوايي است.
پس انتظار، تعهدآفرين و تحرك‌بخش است و منتظران را به تكاپو و تلاش وامي‌دارد تا در برابر جامعه، احساس مسئوليت داشته باشند و زمينه‌هاي ناهنجاري ديني را از میان ببرند. دولت زمینه‌ساز ظهور هم با نظارت بر رفتار افراد و تهيه ابزارهاي لازم جهت سالم‌سازي محيط اجتماعي، انجام دادن ناهنجاري را دشوار می‌كند تا هزينه ناهنجاري زياد شود و كسي به این کار رغبت نداشته باشد. در مقابل، هنجارهای مهدوی را در جامعه نهادینه و در جهت تثبیت آن، برنامه‌ریزی می‌کند. پس همه باید به وظايف خويش در قبال امام زمان(عج) وفادار باشيم تا به سعادت ديدار برسيم.
حضرت مهدی(عج) می‌فرماید:
لو أنّ أشياعنا ـ وفّقهم الله لطاعته ـ علی اجتماع من القلوب في الوفاء بالعهد عليهم، لما تأخّر عنهم اليمن بلقائنا و لتعجّلت لهم السّعادة بمشاهدتنا علی حقّ المعرفة و صدقها منهم بنا.
نتیجه
مشخص شد که انسجام اجتماعی، فرایندی چند بُعدی است و از یگانگی فرهنگی و هنجاری و ارتباطی و کارکردی، تشکیل شده است. بنابراین، انسجام ساخت‌های اجتماعی مستلزم نظامی از ارزش‌ها و عقاید است که منعکس کننده و نمادی کنندۀ ساخت جمع است.
انتظار فرج نقش مهمی در انسجام اجتماعی گروه‌های سیاسی ایفا می‌کند. اگر فرهنگ انتظار ـ که امری فطری است و در اسلام و به‌ویژه تشیع بر اهمیت آن تأکید شده ـ به‌گونه‌ای صحیح در مراکز علمی، آموزشی، مدارس و به‌طور کلی در جامعه تبلیغ و نهادینه شود و ارزش‌های آن از حوزۀ نظری به متن جامعه منتقل گردد، جامعه منتظم می‌تواند نهادها و ساختار خود را متناسب با آن سامان بخشد و نظام اجتماعی خود را با انتظار هم‌سو و همراه سازد.
بر اساس هنجارهای مهدوی، گروه‌های سیاسی خود را متعهد به آرمان‌های مهدوی دانسته و سیره وحدت‌گرایی را الگوی خود قرار می‌دهند و برای تشکیل حکومت جهانی، به ‌سوی هم‌نوایی اجتماعی مهدوی حرکت می‌کنند.
دولت زمینه‌ساز باید برای نهادینه کردن فرهنگ انتظار به چند نکته توجه داشته باشد:
یکم. برنامه‌ای منظم، جامع و راه‌بردی را برای خود تعریف کند که در آن، اهداف، مسیر حرکت و سیاست‌گذاری‌ها بر اساس دکترین انتظار طراحی شود.
دوم. در مرحلۀ اجرا نیز با تخصیص منابع و تشکیل کارگروه‌های لازم، با همکاری حوزۀ علمیه قم، در هر بخش و وزارت‌خانۀ مربوطه، نظارت و کنترل مستمری بر فعالیت‌های مهدوی داشته باشد.
سوم. با نشر و گسترش نظام ارزشی مهدویت و مشخص کردن معیارها برای جامعه، در جهت تقویت باور جامعه به هنجارهای مهدویت و نهادینه شدن انتظار، از فقر فرهنگی در این زمینه کاسته و زمینۀ آسیب‌ها و در دام افتادن را به ‌روی فرصت‌طلبان ببندد و با تشکیل کارگروه آسیب‌شناسی، فعالیت‌های هر کارگروه را همواره نقد و بررسی کند و در راستای پیش‌گیری از فنابخشی به فرهنگ انتظار اجتماعی بکوشد.
https://ayandehroshan.ir/vdccapq082bqx.la2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما