زمینهسازی آموزشی و پرورشی برای ظهور مهدی موعود(عج)
کاظم عظیمی
چکیدهزمینهسازی آموزشی و پرورشی برای ظهور مهدی موعود، مهمترین وظیفه اندیشمندان شیعه در عصر حاضر به شمار میرود؛ زیرا این موضوع، زیربنای دیگر شاخههای زمینهسازی (سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و...) است.
گنجاندن آموزش اصول مهدویت و شاخههای آن در برنامه درسی دورههای ابتدایی، متوسطه و دانشگاه و بهرهبرداری از دستاوردهای فنآوری اطلاعات در شبکه جهانی اینترنت، ظرفیت بالایی برای زمینهسازی آموزشهای اصیل و عمیق مرتبط با مهدویت در جهان پدید میآورد. در این میان، با معرفی الگوی عملی از ویژگیهای مهم فرد صالح میتوان برای ظهور مصلح زمینهسازی کرد.
کلیدواژگان
مهدویت، ظهور، زمینهسازی، آموزش و پرورش.
مقدمه
چند سالی است که محافل علمی، آموزشی و پژوهشی شیعیان به زمینهسازی برای ظهور مهدی موعود(عج) توجه بیشتری نشان دادهاند. با این وصف، باید دانست ظهور حضرت مهدی(عج)، تابعی از خواست و تلاش محبان و منتظران است. پس اگر منتظران چشم به راه فراهم شدن تمام اسباب و لوازم ظهور آن حضرت از ناحیه خداوند و فرا رسیدن امدادهای غیبی باشند، اشتباهی بزرگ و خطایی نابخشودنی است. در این میان، زمینهسازی آموزشی و پژوهشی، پایه اساسی عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، مردمی و نظامی زمینهسازی برای ظهور به شمار میرود؛ زیرا از سویی، معطوف به آموزش معارف مهدویت، زمینهسازی و انتظار است و از سوی دیگر، به دنبال تربیت مهدییاوران و صالحان منتظر است. این بحث به زمینهسازی آموزشی معارف مهدویت و زمینهسازی در همه گروههای سنی و دورههای تحصیلی آموزش و پرورش و آموزش عالی نظر دارد و میکوشد با بهرهگیری از جدیدترین شیوههای آموزشی، لوازم کمکآموزشی و ارتباطات و فنآوری اطلاعات به ویژه اینترنت، گامی بلند در عرصه آموزش مبانی اصیل و عمیق مهدویت در سطح جهان بردارد. به این ترتیب، با تبیین الگوی شخصیتی منتظرِ صالحِ زمینهسازِ ظهورِ مصلح، دلهای منتظر و جانهای مشتاق و ارادههای پولادین برای یاری بقیه الله الاعظم بسیج میشود.
درباره موضوع این مقاله، تلاشهای مشابهی صورت گرفته است که از آن جمله میتوان به این موردها اشاره کرد: درآمدی به فلسفه و نظام آموزش و پرورش زمینهساز ظهور نوشته مهدی موسوی؛ راهکارهای تربیتی زمینهساز ظهور (برگرفته از احادیث) نوشته علینقی فقیهی و همکاران؛ آموزشهای مرکز آموزش مجازی مهدویت (mahdaviat.org). توجه اصلی این تحقیقات و فعالیتها به ترتیب، معطوف شده است به ضرورت اهتمام دولت به تدوین نظام آموزش و پرورشی بر اساس آموزه مهدویت؛ فراهم ساختن شرایط رشد شخصیت افراد و فرهنگسازی مهدوی و آموزش مبانی ابتدایی مهدویت و شناخت منجی در ادیان شرق و غرب. مباحث نظری و مبانی مسلّم و پذیرفته شده مهدویت، نقطه کانونی این پژوهشهاست و با توجه به دستاوردهای جدید از موضوع آموزش و پرورش مهدوی غفلت شده است.
در این مقاله قصد داریم با استفاده از روش استدلالی، فرضیههای زیر را مطرح و سنجش کنیم:
فرضیه اول: ضروری است آموزش اصول مهدویت و شاخههای آن در برنامه درسی دورههای ابتدایی، متوسطه و دانشگاهی کشور گنجانده شود.
فرضیه دوم: دستاوردهای فنآوری اطلاعات در شبکه جهانی اینترنت، ظرفیت بالایی را برای آموزشهای اصیل و عمیق مرتبط با مهدویت و زمینهسازی در سراسر کره خاکی فراهم کرده است. محبان و منتظران باید این رهآورد دنیای مدرن را برای تبیین و ترویج موضوع مهدویت و زمینهسازی به کار بگیرند.
فرضیه سوم: معرفی الگوی عملی از ویژگیهای مهم فردِ صالحِ زمینهسازِ ظهورِ مصلح اهمیت دارد تا محبان و منتظران بتوانند خود را هر چه بیشتر به آن ویژگیها نزدیک کنند.
چارچوب نظری تحقیق
الف) فلسفه و اصول تعلیم و تربیت
انسان در جهان آفرینش، محور همه تلاشهاست، در حالی که کمتر به سعادت و کمال وی توجه میشود. رشد انسان به سوی مراتب بالاتر سبب تکامل و پیشرفت و افزایش سطح رفاه و آرامش وی خواهد شد. در رشته تعلیم و تربیت، این موضوع به تفصیل بررسی میشود تا روشها و ابزارهای حرکت انسان به سوی قلههای پیشرفت و ایفای نقش خلیفةاللهی وی به تمام معنا مشخص شود.
تعلیم و تربیت انسان، رشتهای جداافتاده از دیگر معارف بشری نیست، بلکه «فلسفه تعلیم و تربیت رشتهای است که در آن، [از] اساس تعلیم و تربیت، رابطه تعلیم و تربیت با دیگر رشتههای معرفت انسانی، روشهای تربیتی و نحوه برخورد با مسائل و مشکلات تربیتی ... بحث ... میشود.» (شریعتمداری، 1391: 109) در این چارچوب، مسیر صحیح حرکت انسان و جامعه انسانی به صورت علمی و عملی ترسیم میشود و زمینه شکوفایی هر چه بیشتر تواناییها و استعدادهای وی فراهم میآید.
صاحبنظران تعریفهای گوناگونی برای تعلیم و تربیت بیان کردهاند که به برخی از آنها اشاره میکنیم. برای نمونه، جان دیویی، فیلسوف بزرگ تعلیم و تربیت معاصر معتقد است: «تعلیم و تربیت عبارت است از دوباره ساختن یا دوباره سازمان دادن تجربه به منظور اینکه معنای تجربه گسترش پیدا کند و فرد را برای هدایت و کنترل تجربیات بعدی بهتر، قادر سازد». (دیویی، 1339: 89) پرفسور برودی نیز با تأکید بر کنترل یادگیری در جریان تعلیم و تربیت معتقد است که « تعلیم و تربیت عبارت است از کنترل یادگیری که جنبه ایدهآلی دارد و مربی میخواهد آنچه را که فرد باید بیاموزد، در وی رشد دهد. بنابراین، آن دسته از یادگیریها که تحت کنترل قرار دارند، مورد بحث تربیتی است». Broudy, 1981: 41))
کونور، یکی دیگر از صاحبنظران تعلیم و تربیت با تأکید بر شناخت اجزای تعلیم و تربیت معتقد است که «تعلیم و تربیت از این امور تشکیل شده است: الف) یک دسته تکنیک یا روش در انتقال معلومات، مهارتها و گرایشها؛ ب) یک دسته تئوریها که اجرای تکنیکها را تأیید میکند؛ ج) یک دسته از ارزشها یا آرمانهایی که در انتقال معلومات، مهارتها و گرایشها منعکس شدهاند.» O’Conor, 1966: 5)) البته دونالد باتلر معتقد است که افراد فرهیخته جامعه باید نقش مؤثرتری در فرآیند تعلیم و تربیت ایفا کنند: «تعلیم و تربیت، فعالیت یا کوششی است که در آن، افراد مسنتر اجتماع انسانی یا آنهایی که بیشتر رشد کردهاند، با افراد کمرشدتر برخورد میکنند تا رشد بیشتری را در آنها به وجود آورند و از این راه به پیشرفت زندگی انسانی کمک کنند». (Butler, 1957: 10)
با توجه به نقش مهم دین و مذهب در تربیت انسان، تعریفهایی نیز با تأکید بر نقش آن در تعلیم و تربیت ارائه شده است. برای مثال، دکتر علی شریعتمداری که از پیشکسوتان حوزه تعلیم و تربیت اسلامی به شمار میرود، معتقد است: «تعلیم و تربیت عبارت است از مفاهیم، نظریهها و قواعد نسبتا کلی که مبتنی بر تعالیم دینی و تحقیقات روانشناسی، جامعهشناسی، فرهنگی و نظریات مربیان بزرگ و دانشمندان تعلیم و تربیت است.» (شریعتمداری، 1391: 11) در این تعریف، به همه عوامل و عناصر مهم و اثرگذار توجه شده است.
جایگاه برنامهریزی و نظارت و راهنمای آموزشی
هر نظام سیاسی و اجتماعی برای دستیابی به اهداف خود باید اصول و مبانی ارزشی و اعتقادی جامعه را راهنمای حرکت خود قرار دهد تا آموزش و پرورش به شیوه بهتری پیگیری شود. به عبارت دیگر، «بسیار حایز اهمیت است که افراد ذیربط در برنامهریزی، پس از مشخص شدن باورها، روشی را اتخاذ کنند تا با توجه به مأموریتها و پندارههای شناسایی شده، اولویتها مشخص شود» (کافمن و هرمن، 1387: 91) و نسبت به تحقق آنها برنامهریزی لازم صورت گیرد و امکانات مادی و معنوی برای دستیابی به آن بسیج شود.
برنامهریزی، مهمترین اصل برای تحقق اهداف هر مجموعه کوچک یا بزرگ است و اگر این موضوع درباره نهادی گسترده مانند آموزش و پرورش مطرح شود، اهمیت آن چند برابر خواهد شد. البته در دهههای اخیر، دیدگاهها و روشهای تکاملیافتهتری در موضوع برنامهریزی ارائه شده است که یکی از بهترین آنها برنامهریزی استراتژیک است. «برنامه استراتژیک، فرآیندی پویاست که با دورنگری نسبت به واقعیات و موقعیتهای موجود، راهبردها و تاکتیکهای مؤثری برای رسیدن به فردای بهتر ارائه میدهد. این نوع برنامهریزی متکی به مشارکت همه دستاندرکاران آموزشی در تعریف اهداف و رسالتها و ارائه کمک و الگوهای عملی برای دستیابی به هدفهای مورد نظر است.» (همان: 25) به طور کلی، تفکر سیستمی یکی از پایههای برنامهریزی آموزشی صحیح به شمار میرود.
ارتقای کیفیت آموزشی شاخص برنامهریزی صحیح آموزشی است و از آموزش و پرورش و فعالیتهای جانبی آن انتظار میرود آن را برآورده سازد. « ... کیفیت آموزشی دربردارنده دو مؤلفه است که عبارتند از: محیط یادگیری که خود، بازتابی است از ترکیب دروندادها و فرآیندهایی [که] بر عملکرد دانشآموزان تأثیر میگذارد. عملکرد دانشآموزان نیز به وسیله هدفهای یادگیری و تعیین استانداردهای برتر در مقیاس ملی ... و در کلیه مقاطع آموزشی سنجیده میشود.» (مشایخ، 1391: 45) این دو عامل بر یکدیگر تأثیر همپوشانی دارند و قدرت و ضعف یکی از آنها، تأثیر مشابهی را در دیگری بر جای میگذارد. البته تحقق کیفیت بالای آموزشی در یک نظام آموزشی و پرورشی، صرفا به عوامل گفته شده وابسته نیست، بلکه عوامل دیگری مانند «تعریف هدفهای یادگیری روشن و تدوین استانداردهای عملکرد برای دروس مشترک پایه از یک سو و حصول توافق جمعی بازیگران آموزشی درباره هدفهای آموزشی و استانداردها از سوی دیگر از جمله روشهای پیشنهادی برای افزایش کیفیت آموزش است.» (همان: 75) لازمه افزایش کیفیت آموزشی و تحقق اهداف آموزشی، وجود سامانه دقیق و قدرتمند نظارت و راهنمایی آموزشی است که به هدایت و جهتدهی فعالیتهای نیروی انسانی و استفاده هر چه بهتر از امکانات و ابزارهای آموزشی منجر خواهد شد. نظارت و راهنمایی آموزشی عبارت است از «کوششهای مسئولان منتخب مدرسه برای راهنمایی و هدایت معلمان و دیگر کارکنان آموزشی در اصلاح وضع آموزشی و روشهای تدریس که مستلزم تحریک، رشد و پیشرفت حرفهای معلمان، انتخاب هدفهای آموزشی و تجدید نظر در آنها، مواد آموزشی، روشهای تدریس و ارزیابی آنهاست.» (Good , 1973:30 ) تداوم و استمرار این نوع از نظارت و راهنمایی، عامل تحقق اهداف آموزشی و پرورشی در یک نظام آموزشی خواهد بود.
بعد از اسناد بالادستی و ملی یک نظام آموزشی در هر کشور، سنگینترین وظیفه بر عهده مدیران و کارشناسان واحد نظارت و راهنمایی آموزشی قرار دارد. به همین دلیل، «در جوامع پیشرفته، مدیران و رهبران آموزش و پرورش، متخصصان تعلیم و تربیت، برنامهریزان آموزش، محققان تربیتی و معلمان و راهنمایان آموزشی از کسانی هستند که وظیفه ایجاد تغییرات و اصلاحات در برنامههای آموزشی و انطباق این برنامهها را با نیازها و انتظارات دانشآموزان و جامعه و هماهنگی آموزش و پرورش با جامعه بر عهده دارند» (نیکنامی، 1389: 41) که در نتیجه، علاوه بر تحقق اهداف بلند آموزش و پرورش، انسانهای سالم، خلاّق، کارآفرین و انعطافپذیر وارد جامعه میشوند.
تکنولوژی آموزشی و تعلیم و تربیت
در دنیای حاضر، روشهای آموزش به موازات فنآوری اطلاعات و ارتباطات در حال تغییر است و کارشناسان آموزشی پیوسته تلاش میکنند با استفاده از جدیدترین فنآوریها و روشهای نوین برای آموزش، سرعت یادگیری و میزان دوام آن را در فراگیران افزایش دهند. این موضوع در حوزه فعالیت تکنولوژی آموزشی میگنجد که طبق دیدگاه شورای ملی تکنولوژی آموزشی انگلستان، تکنولوژی آموزشی عبارت است از: «توسعه، کاربرد و ارزشیابی نظامها، متون و مواد آموزشی به منظور بهبود فرآیند یادگیری انسان.» (رضوی، 1388: 40) این تعریف بیانگر آن است که روشهای آموزش و ابزارهای آن در آموزش و شیوه انتقال مفاهیم اهمیت بالایی دارد؛ چون متون و منابع یادگیری تا زمانی میتوانند بر مخاطب اثر بگذارند که از طریق رسانه و ابزار مناسب منتقل شوند. به این ترتیب، نقش مهم انتخاب رسانه آموزشی روشن میشود. «در زمان انتخاب رسانه باید اطمینان یافت که رسانه منتخب با اهداف رفتاری و آموزشی هماهنگی دارد و تجارب، ترجیحها، علایق و توانمندیها و شیوه یادگیری فراگیران ممکن است روی نتایج بهکارگیری رسانههای آموزشی تأثیر داشته باشد.» (محسنی زنوزی، 1386: 82 _ 83) پس کارشناسان تکنولوژی آموزشی باید به خصوصیات اخلاقی، شخصیتی، اعتقادی، خانوادگی، جغرافیایی و طایفهای مخاطب یا فراگیرنده در انتخاب رسانه و روش آموزش توجه کنند.
یکی از پیشرفتهای رخ داده در زمینه تکنولوژی آموزشی، تلاش کارشناسان این بخش در سراسر جهان با اولویت کشورهای توسعهیافته برای بهرهبرداری گسترده از دستاوردهای فراوان عرصه فنآوری اطلاعات و ارتباطات ICT در امر آموزش است. هایدگر، فیلسوف بزرگ آلمانی درباره تعریف فنآوری معتقد است: «فنآوری به هر دانش نظامیافتهای گفته میشود که بر تجربه یا نظریه عملی مبتنی باشد و توان جامعه را در تولید کالا و خدمات افزایش دهد.» (هایدگر، 1375: 92) پس از اختراع اینترنت در دهه 1970 قرن بیستم و فراگیر شدن آن در دهه 1990، اشتراکگذاری و انتقال اطلاعات از همه مناطق کره خاکی به آسانی امکانپذیر شد و بر همه جنبههای زندگی بشر اثر گذاشت.
اهمیت رابطه فنآوری اطلاعات و آموزش مربوط به هدف آموزش است که انسان به عنوان یادگیرنده در آن مطرح میشود؛ زیرا پیشرفت نیروی انسانی در هر عرصهای اثرگذار است. بیشک، تربیت انسانهای بزرگ نویدبخش رخ دادن تغییرات بزرگ در جهان خواهد بود. بنابراین، «استفاده از فنآوری اطلاعات در حوزه تعلیم و تربیت، ایده جدیدی است که ... نسبت به دیگر کاربردهای آن مانند صنعت و اقتصاد از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چرا که در این حوزه، موضوع، نه یکی از جنبههای زندگی آدمی (مثلا بعد اقتصادی)، بلکه خود انسان و تربیت اوست»؛ (ضرغامی، 1387: 80) یعنی جان، ذهن و شخصیت انسان که به وسیله آن، شرایط خود، خانواده و جامعه را تغییر خواهد داد.
توجه به فنآوریهای نوین اطلاعاتی ارتباطی و اینترنتی به معنای آن نیست که ما همه دستاوردهای آن را در زمینه آموزش و روشهای آن بپذیریم. باید دانست کارشناسان آموزش و پرورش، آموزشهای مجازی _ اینترنتی را به طور کامل تأیید نمیکنند، بلکه نوع محتوا و روش ارائه در میزان اثربخشی این آموزشها نقش مهمی دارد؛ چون «در تجربه واقعیت مجازی، بدن حضور ندارد و عدم حضور بدن باعث میشود تجربه مجازی همانند تجربه واقعی، کامل نباشد و برخی ابعاد آن حذف شود و این باعث میشود که احساس تعهد و وظیفه از میان برود.» (همان: 37) پس آموزشهای نوظهور مجازی _ الکترونیکی علاوه بر مزایایی مانند سهولت دسترسی، دایمی بودن و رایگان بودن، معایبی هم دارند که باعث کاهش بازدهی میزان یادگیری میشود.
اکنون نوبت به تعریف آموزش اینترنتی، آموزش مجازی و آموزشی الکترونیکی میرسد. «آموزش الکترونیکی به مفهوم آموزش راهاندازی شده با اینترنت است که میتواند مواردی نظیر: ارائه مطالب درس در قابهای چندگانه، مدیریت آموزشی و شبکههای مرکب از فراگیران، کارشناسان و تهیهکنندگان مطالب را دربر گیرد.» (علیاحمدی و قلیزاده، 1382: 159) در سالهای اخیر، این نوع آموزش در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه گسترش فراوانی داشته است و دانشگاه مجازی، دانشگاه برخط و مدارس هوشمند از بهترین نمونههای آموزش الکترونیکی در عرصه شبکه جهانی اینترنت هستند که امکانات و فرهنگ جدیدی را به حوزه تکنولوژی آموزشی وارد کردهاند.
اکنون با استفاده از روش استدلالی، فرضیههای این پژوهش را میسنجیم:
فرضیه اول: ضروری است آموزش اصول مهدویت و شاخههای آن در برنامه درسی دورههای ابتدایی، متوسطه و دانشگاهی کشور گنجانده شود.
اختصاص واحد درسی برای هر موضوع در دورههای مختلف آموزشی، دلایل و ضرورتهای خاص خود را دارد که نهادینهسازی آموزش و معرفی منبع معیار برای آموزش هر موضوع، مهمترین مورد آن به شمار میرود. فرهنگسازی برای مهدویت و شاخههای آن اقتضا میکند ارائه واحد درسی مهدویت در دورههای تحصیلی مختلف به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش و وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری برسد؛ چون «یکی از اصول مهمی که باید در طراحی آموزشی مورد توجه قرار گیرد، تهیه و تنظیم محتوای آموزشی است.» (شعبانی، 1385: 183) منابع درسی مورد نیاز باید با توجه به اهمیت موضوع و شرایط فکری _ فرهنگی مخاطبان تهیه و تألیف شود و وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری باید به تربیت معلمان و مدرسان معتقد و متخصص واحدهای درسی مهدویت در همه مقاطع تحصیلی توجه کنند. در صورت تحقق چنین شرایطی، میتوان انتظار داشت کودکان با اصول و مبانی مهدویت آشنا باشند؛ نوجوانان، فروع و شاخههای آن را بشناسند و دل و جان خود را به آن بسپارند و جوانان و بزرگسالان همه توان خود را برای زمینهسازی ظهور و حضور حجت خدا در میان مردم به کار گیرند. گام اول در تحقق اهداف آموزشی مربوط به مهدویت آن است که وزارت آموزش پرورش و علوم، تحقیقات و فنآوری افزودن واحد درسی «گل نرگس» برای دوره ابتدایی، «خورشید مغرب» برای دوره دبیرستان و «مهدییاوران» را برای دوره دانشگاه به تصویب برسانند تا زمینه آموزش آن در مدارس و دانشگاهها فراهم شود.
در کتابهای درسی مقاطع مختلف تحصیلی به موضوع مهدویت اشاره شده است که در جای خود قابل قدردانی است، اما به نظر میرسد مطالب کلی و تکراری موجود در آنها دیگر جوابگوی ابهامها و پرسشهای نسل جدید و تبلیغات و انحرافهای موجود در دنیای غرب و شرق در برابر موضوع منجی و آخرالزمان نیست. اختصاص واحدهای درسی به خودی خود موجب تغییر گفتمان در نسلها نخواهد شد مگر آنکه محتوای کتابها و دروس مهدویت بر اساس معیارهای علمی و نیازهای واقعی و از منابع معتبر شیعی تهیه شود.
پیشنهاد میشود محتوای درس «گل نرگس» در دوره ابتدایی باید با محوریت داستانهای کوتاه مصور در زمینه معرفی جایگاه اهل بیت، معنای غیبت، منجی و آخرالزمان تهیه شود. محتوای درس «خورشید مغرب» در دوره دبیرستان نیز بهتر است به معرفی علمی مفاهیم اساسی مهدویت مانند: فلسفه آخرالزمان، ماهیت انتظار، تعریف و عناصر زمینهسازی همراه با ارائه تمرین عملیاتی و کاربردی بپردازد. درس «مهدییاوران» در دوره دانشگاه نیز باید مفهوم زمینهسازی و شاخههای آن مانند: سیاسی، اقتصادی، فردی، خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی، هنری، روانشناسی و نظامی و روشهای کاربردی آن را بررسی کند.
گفتنی است تا وقتی تدریس واحدهای درسی مهدویت و زمینهسازی به معلمان و مدرسان معتقد و متخصص در مسائل مهدویت و شاخههای آن سپرده نشود، صرف وجود آنها در برنامه درسی نتیجه چندانی نخواهد داشت؛ چون ویژگیهای شخصیتی معلم و روشهای آموزشی وی موجب ایجاد شور و شعور در دانشآموز و دانشجو میشود. «معلمان کارآمد به سرعت میتوانند با دانشآموزان خود ارتباط برقرار کنند و دارای کلاسی سازمانیافته، مطلوب و پربارند.» (گلاور و برونینگ، 1377: 13) ضروری است با انتخاب افراد برگزیده و آموزش آنها و تجهیزشان به امکانات و تکنولوژی نوین آموزشی، در این زمینه تدبیری اندیشیده شود.
فرضیه دوم: دستاوردهای فنآوری اطلاعات در شبکه جهانی اینترنت، ظرفیت بالایی را برای آموزشهای اصیل و عمیق مرتبط با مهدویت و زمینهسازی در سراسر کره خاکی فراهم کرده است. محبان و منتظران باید این رهآورد دنیای مدرن را برای تبیین و ترویج موضوع مهدویت و زمینهسازی به کار بگیرند.
انسان معاصر در زمینه امکانات اطلاعاتی _ ارتباطی، زمینهها و فنآوریهایی در اختیار دارد که در طول تاریخ کمسابقه است. فنآوریهایی نظیر اینترنت، ایمیل و تلفن همراه با سرعت و دقتی که در ایجاد ارتباط و انتقال اطلاعات دارند، عرصه بسیار گستردهای را برای افزایش فعالیتهای بشر و ارتباطات دایمی فراهم آوردهاند. بیل گیتس، مدیر شرکت بزرگ مایکروسافت معتقد است: «رایانه، ابزاری قدرتمند برای آموزش و پرورش و دست یافتن یادگیرندگان به دنیای جدید اطلاعات، ایجاد خلاقیت و تسهیل ارتباط از راه دور است.» (فرجاللهی و ظریف صنایعی، 1388: 168) اگر برای استفاده صحیح از زمینههای ارتباطی _ اطلاعرسانی فعلی مانند: راهاندازی پورتال تخصصی مهدویت و زمینهسازی به صورت سه زبانه (عربی، فارسی و انگلیسی)، راهاندازی وبلاگ تخصصی مهدییاوران به صورت سه زبانه (عربی، فارسی و انگلیسی)، راهاندازی شبکه اجتماعی فداییان یوسف زهرا به صورت سه زبانه (عربی، فارسی و انگلیسی)، راهاندازی پورتال جامع آرماگدون: سراب صهیونیسم و استعمار به صورت سه زبانه (عربی، فارسی و انگلیسی) به منظور افشای نقشه شوم اسرائیل و غرب برای مصادره منجی و آخرالزمان، برنامهریزی و مدیریت قدرتمندی وجود داشته باشد، دستاوردهای دنیای فنآوری اطلاعات و ارتباطات در خدمت مهدویت و زمینهسازی ظهور منجی قرار خواهد گرفت.
راهاندازی وبسایت جامع مهدویت و زمینهسازی، اصلیترین فعالیت ممکن در استفاده از فضای شبکه جهانی اینترنت است که این پایگاه باید بر موضوع مهدویت و زمینهسازی در عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، دینی، معرفتی، رسانهای، اجتماعی، هنری، نظامی، امنیتی، اطلاعاتی، پشتیبانی، لجستیک، داخلی و بینالمللی تمرکز کند. در گام اول، کارشناسان و صاحبنظران باید زمینهسازی ظهور را در جنبههای مختلف بررسی کنند و آنگاه زمینه عملیاتی شدن آن را فراهم آورند تا با مدیریت قدرتمند و تقسیم کار تخصصی، امور آن بهسامان شود.
راهاندازی تالار گفتوگوی (وبلاگ) مهدییاوران نیز موجب ترویج هر چه بیشتر موضوع مهدویت و زمینهسازی در سطح داخلی و خارجی خواهد شد. «وبلاگ با داشتن خصوصیاتی چون رایگان بودن، انتشار سریع و تعاملی بودن، محیطی منحصر به فرد میسازد.» (کامیار، 1388: 15) موضوع فعالیت این وبلاگ نیز باید ثبت نام از داوطلبان کمک به یاری حضرت مهدی(عج) در سراسر جهان باشد که با داشتن نسخههای عربی و انگلیسی، علاقهمندان به ظهور را گرد آورد و با برنامهریزی به گروهبندی، سازماندهی، آموزش و تجهیز ایشان دست بزند. مردم از سراسر جهان با نقطه اشتراک ایمان به منجی و مهدی(عج) میتوانند در این مجموعه عضو شوند و فعالیتهای خود را در هر گوشه از این کره خاکی پیگیری کنند.
شیوههای یاریرسانی به حضرت ولیعصر(عج) در امر مهم ظهور نیز موضوع مهمی است که در شبکه اجتماعی فداییان امام زمان(عج) باید بررسی شود. متأسفانه، عدهای از محبان و منتظران مخلص حضرت ولیعصر(عج) معتقدند اسباب و لوازم ظهور و پیروزی حضرت مهدی موعود(عج) را خداوند با امدادهای غیبی به صورت یکباره فراهم میکند و کمک مؤمنان و منتظران نقش چندانی در این امر ندارد. نمیتوان منکر سهم امدادهای غیبی در ظهور حضرت صاحبالامر(عج) شد، ولی خداوند بدون خواست مردم، وضعیت آنان را تغییر نمیدهد. امدادهای غیبی یکی از علل پیروزی حضرت مهدی(عج) است و محبان و منتظران نیز در این امر نقش مهمی دارند. محبان و منتظران باید شیوههای یاری به آن یار غایب را از نظر علمی و عملی بررسی کنند تا ضمن استفاده از دیدگاههای متنوع آنان در سراسر کره خاکی، روشهای واقعی و نه صرفاً ذهنی برای یاری میدانی حضرت ولیعصر(عج) مشخص شود. در این صورت، مشتاقان و علاقهمندان به یاری ایشان با فعالیتهای سودمند و کارشناسیشده میتوانند در صحنه عمل از آزمون و خطا مصون باشند.
با راهاندازی پایگاه جامع اطلاعرسانی «آرماگدون: سراب صهیونیسم و استعمار» نیز میتوان فعالیتها و نقشههای شوم جبهه صهیونیسم و استعمار را برای مصادره منجی و آخرالزمان برای جهانیان شرح داد. در این پورتال ضمن تعریف حقیقت منجی و آخرالزمان در ادیان مختلف باید بهرهبرداری سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اسرائیل و امریکا از موضوع منجی و آخرالزمان در قالب طرح مباحثی مانند: جهانیسازی، دهکده جهانی، پایان تاریخ، خاورمیانه بزرگ، خاورمیانه جدید، جنگ جهانی آرماگدون با بیش از 50 میلیون کشته و نظیر آن به تفصیل بررسی شود.
فضای مجازی و اینترنت با وجود جنبههای منفی، فرصتی تاریخی و کمنظیر برای جبهه حق و محبان و منتظران زمینهسازی ظهور مهدی موعود(عج) فراهم ساخته است که با وجود مدیران فرهنگی _ دینی بصیر وآگاه، استفاده از آخرین فنآوریهای دنیای ارتباطات و اطلاعات، به کارگیری کارشناسان مجرّب رسانههای مجازی _ سایبری، استفاده از آخرین دیدگاههای علمی دانشمندان و نظریهپردازان شیعه در زمینه مهدویت و زمینهسازی، استفاده از گرافیک و طراحهای زیبا و جذاب برای سایتها، وبلاگها و انجمنها و رعایت امنیت سایبری برای جلوگیری از هک شدن سایتها و پایگاههای مرتبط میتوانند از دستاوردهای دنیای اینترنت و فضای سایبری بهره کافی ببرند و وظیفه تاریخی خود را به صورت شایسته انجام دهند.
فرضیه سوم: معرفی الگوی عملی از ویژگیهای مهم فردِ صالحِ زمینهسازِ ظهورِ مصلح اهمیت دارد تا محبان و منتظران بتوانند خود را هر چه بیشتر به آن ویژگیها نزدیک کنند.
معرفی الگوی شخصیتی از فرد صالح زمینهساز ظهور مصلح(عج) یکی از مهمترین وظایف کارشناسان و نظریهپردازان حوزه مهدویت و زمینهسازی است؛ زیرا عامل نیروی انسانی، رکن اول در حسن انجام هر کاری است. به یقین، در موضوع مهمی مانند مهدویت و زمینهسازی ظهور، نیروی انسانی کارآمد و یاران جاننثار، جدّیترین عرصه مطرح برای مهدییاوران مخلص است.
الف) ویژگیهای اعتقادی _ معرفتی
اعتقاد و باور هر فردی، علت اصلی عمل و رفتار اوست و هیچ کس را نمیتوان یافت که در میانگین کارهای خود خالی از اعتقاد و باور باشد. البته ممکن است انسان گاهی اوقات به دلیل ندانستن یا قرار گرفتن در شرایط خاصی یا دچار شدن به احساسات، کارهایی را انجام دهد، ولی حقیقت آن است که میانگین کارهای انسان ناشی از تصمیم و اراده اوست که منشأ آن هم اعتقادات و باورهای اوست. یکی از روانشناسان بزرگ میگوید: «انسان رقمزننده سرنوشت خویش است و نه قربانی آن.» (کریمی، 1379: 183) یعنی هر فردی با فکر و عمل خود، آیندهاش را بنیان مینهد. پس فرد صالح زمینهساز ظهور مصلح باید دقیقترین اعتقادات و عمیقترین باورها را نسبت به موضوع مهدویت و زمینهسازی و رسالت خطیر خود داشته باشد تا بتواند زمینه برپایی یک حکومت جهانی را در سایه شخصیت کامل و جامع حضرت صاحب الامر(عج) فراهم سازد. مهدییاوران برای کسب اعتقادات اصیل و دقیق و باورهای عمیق و پایدار باید به این امور توجه کنند:
_ ایمان به مهدویت به عنوان نظریه مترقی شیعه در تعیین سرنوشت نهایی جامعه بشری؛
_ ضرورت زمینهسازی برای ظهور مبارک حضرت صاحب الامر(عج) از جانب محبان و منتظران مخلص؛
_ اعتقاد قلبی به وجود و حضور امام دوازدهم به عنوان حجت خداوند برای اهل زمین؛
_ ایمان به شایستگی نداشتن جهانیان به ویژه شیعیان و محبان برای پذیرش وجود مبارک امام دوازدهم در حال حاضر؛
_ ایمان به ضرورت زمینهسازی مهدییاوران در همه جنبههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و هنری و کم کردن نقش امدادهای غیبی و الهی؛
_ ایمان به نقش مهم ایرانیان در زمینهسازی طبق احادیث نبوی و روایات رسیده از ائمه معصومین؛
_ ضرورت انجام دادن کارهای گروهی و جمعی و پرهیز از تکروی برای زمینهسازی.
آموزش مهارتهای مورد نیاز برای انجام هر کاری، شرط موفقیت آن است و بدون کسب مهارتهای لازم، امیدواری به موفقیت در امور و دستیابی به اهداف، سادهاندیشی است. اهمیت مهارتآموزی به آن دلیل است که دایره اطلاعات انسان محدود است و هر انسانی هر چیزی را نمیداند. مهارت آموزی در سطح فعالیتهای تخصصی اهمیت بیشتری مییابد؛ چون فاصله سطح آگاهی فرد تا اهداف مورد نظر بسیار زیاد است. در موضوع مهمی مانند زمینهسازی در جنبههای مختلف برای ظهور مهدی موعود(عج)، آموزشهای مهارتی از آن نظر اهمیت دارد که شاهد انفجار اطلاعات، گسترش دستگاههای تبلیغاتی و پیشرفت عظیم در صنایع دفاعی و نظامی هستیم. مهدییاوران نیز باید آموزشهای مهارتی زیر را فرا بگیرند:
_ دوره آموزشی اصول، اهداف و روشهای زمینهسازی ظهور؛
_ دوره آموزشی منجی و آخرالزمان در ادیان ابراهیمی؛
_ دوره آموزشی مبانی فنآوری اطلاعات و ارتباطات (ICT )؛
_ دوره آموزشی جنگ نرم و روشهای اطلاعرسانی و تبلیغات؛
_ دوره آموزشی آرماگدون، بازگشت مسیح و جنبش صهیونیسم مسیحی؛
_ دوره آموزشی مدیریت سیستمی _ استراتژیک آینده؛
_ دوره آموزشی حفاظت اطلاعات و امنیت عملیات؛
_ دوره آموزشی مهارتهای هفتگانه کامپیوتر (ICDL)؛
_ دوره آموزشی بهینهسازی سایت برای موتورهای جستوجو (SEO)؛
_ دوره آموزشی نشانههای حتمی و قطعی ظهور و وظایف منتظران.
ویژگیهای شخصیتی بنای اصلی گفتار و کردار هر انسانی است که با توجه به شرایط فکری، زندگی، خانوادگی و آموزشی فرد موجب رشد و ترقی یا سقوط و نزول وی میشود. شکلگیری شخصیت در هر انسان چهار مرحله دارد که عبارتند از:
دانش و آگاهی: گام اول در هر کاری، داشتن آگاهی و دانش درباره آن است و بدون وجود اطلاعات، هیچ هدفی قابل تحقق نیست.
پذیرش و اعتقاد: پس از کسب آگاهی، اگر آن اطلاعات با گفتمان فکری و اعتقادی فرد هماهنگ باشد، آن را میپذیرد و در غیر آن صورت، رد میکند.
تمرین و باور: فرد پس از پذیرش دانش و اطلاعات جدید و هماهنگسازی آن با گفتمان درونی _ ذهنی خود، به تمرین ذهنی دست میزند و آن را باور میکند، به طوری که آن دانش بخشی از وجود او میشود و با دل و فکر وی پیوند میخورد.
رفتار و ملکه شخصیتی: آنگاه دانش و اعتقاد در رفتار فرد جلوهگر میشود و نمادهای رفتاری آن در همه جنبههای گفتاری و رفتاری او نمایانگر میشود که همه امور به دلیل اعتقاد قدرتمند ذهنی و در پی همان باور عمیق قلبی است.
ب) بصیرت سیاسی _ مذهبی
مهدییاوران باید این ملکه شخصیتی را که ارتباط نزدیکی با میزان آگاهی ومعرفت آنان دارد، پرورش دهند و تکامل بخشند. جهان کنونی عرصه هنرنمایی سیاستمداران است؛ چون سران جبهه زر و زور و تزویر همه امکانات و تواناییهای مادی و معنوی خود را وارد میدان ساخته و با اغفال افراد عادی و بزرگان و رجال سیاسی _ اجتماعی و نخبگان، تأمین امنیت و منافع خود را سرلوحه کار قرار دادهاند. آنان در سالهای اخیر با مطرح کردن مکتبها و نظریههای جدیدی مانند: پایان تاریخ، جنگ تمدنها، جهانی شدن، خاورمیانه جدید، بازگشت مسیح و جنگ جهانی آرماگدون تلاش میکنند با انحراف موضوع مهم آخرالزمان و منجی به سمت منافع خود، افکار جهانیان را به باطل مشغول سازند. اگر مهدییاوران در این زمینه، بصیرت سیاسی _ مذهبی نداشته باشند، چگونه میتوانند یاور منجی حقیقی باشند و از خطا و اشتباه مصون بمانند؟ به نظر میرسد اقدامات زیر میتواند برای افزایش بصیرت سیاسی _ اجتماعی مهدییاوران مفید باشد:
الف _ مطالعه و دقت در فعالیتها و جنبشهای آخرالزمانی در غرب و اسرائیل؛
ب _ آگاهی از نشانههای کلی و قطعی ظهور منجی حقیقی، حضرت صاحب الامر(عج)؛
ج _ آگاهی از مبانی اعتقادی _ عملیاتی جنبش مسیحیان صهیونیسم در امریکا (ایوانجلیستها)؛
د _ تفکر درباره معنا و مصداق دجّال، سفیانی و نظیر آن به عنوان نشانههای آخرالزمان؛
هـ _ تفکر درباره نقش مهم ایرانیان در زمینهسازی ظهور؛
و _ تفکر درباره شاخههای مختلف زمینهسازی برای ظهور (سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی) و تمرکز بر یک مورد برای افزایش ضریب موفقیت؛
ز _ نقد و تحلیل حوادث جهانی _ منطقهای بر اساس معیار قرآنی و فهم جامع شیعی؛
ح _ پیروی از دستورهای ولی فقیه و مراجع تقلید در زمینه مهدویت و زمینهسازی.
ج) شجاعت و دلاوری
مهدییاوران نیک آگاهند که دشمنان آنها ظهور منجی را نمیپسندند و همه تلاش خود را برای شکست آن به کار خواهند گرفت. بنابراین، باید برای مقابله با هر گونه توطئه، حمله، سرزنش و تهدید آماده باشند که در صورت داشتن ملکه شجاعت در یاوری آخرین حجت خداوند بر اهل زمین، اهداف دشمنان نقش بر آب خواهد شد.
د) رازداری و شرح صدر
بدون رازداری هیچ کاری قرین توفیق نخواهد بود و این موضوع در زمینه مهدویت و زمینهسازی اهمیتی مضاعف مییابد؛ چه زمینهسازی ظهور منجی در سطح بینالمللی باعث تهدید استعمار نوین و کهن و استبداد داخلی است. نباید تصور شود که این دو گروه غاصب و خونریز به راحتی از قدرت و ثروت خود چشمپوشی میکنند. به همین دلیل، حفاظت اطلاعات در این زمان ارزش بالایی دارد تا برنامهها و اهداف زمینهسازان و منجی محفوظ بماند و پیروزی جبهه حق سرعت بگیرد.
هـ) جدّیت، پشتکار و ثبات قدم
دشمنان منجی و زمینهسازی در سراسر گیتی بساط قدرت و ثروت گستردهاند و امکاناتی گسترده و نوین و نیروی فراوانی دارند. آیا پیروزی منجی در برابر مخالفان و معاندان در یک شب یا یک هفته صورت خواهد گرفت و پس از آن، حاکمیت حجت خدا، ایمان، رفاه و برابری آغاز خواهد شد؟ آیا جباران و مستکبران عالم به راحتی از تاج و تخت خود دست میکشند و مطیع منجی آخرالزمان خواهند بود؟ حاشا و کلّا که پیروزی منجی جز با ایثار و فداکاری، جدّیت و ایستادگی و ثبات قدم مهدییاوران تا زمان پیروزی منجی و تسلیم یا نابودی ظالمان و جباران محقق نمیشود.
و) قدرت مدیریت سیستمی _ استراتژیک
دانش مدیریت در سالهای اخیر تحولات گستردهای را شاهد بوده است که آخرین آن، ظهور مدیریت سیستمی _ استراتژیک است؛ یعنی مدیریت با در نظر گرفتن همه عوامل پیدا و پنهان در ارتقا و افزایش بازدهی فرد / شرکت / مؤسسه در کنار بررسی آینده و شرایط مختلف داخلی خارجی مؤثر بر عملکرد فرد / شرکت / مؤسسه / سازمان. این نظریه ظرفیت بالایی در تحقق اهداف تعیین شده عامل آن دارد و مهدییاوران میتوانند از آن بهره گیرند تا زمینه ارتقای موفقیت و بهبود عملکرد و تحقق اهداف خود را فراهم کنند.
نتیجهای که از خصوصیات ذکر شده به دست میآید، آن است که از سویی، زمینهسازی ظهور مهدی موعود (عج) در شرایط و فضای عادی حاصل نمی شود و از سوی دیگر، محبان و منتظران کنونی نیز با وضعیت فعلی نخواهند توانست برای زمینهسازی ظهور مهدی موعود(عج) گامی عملی بردارند؛ چون شرایط بسیار حساس، پیچیده و دشوار است.
نتیجهگیری
هدف این نوشتار آن بود که با استفاده از روش استدلالی، ضرورت زمینهسازی آموزشی _ پرورشی برای ظهور مهدی موعود(عج) سنجیده شود. اساس طرح این موضوع، برخاسته از این اعتقاد است که ظهور و حضور مبارک منجی عالم بشریت صرفا با خواست و تلاش محبان و منتظران مخلص و از خودگذشته حاصل میشود و واگذاری اسباب و لوازم و زمینهسازی ظهور مهدی موعود(عج) به خداوند و اسباب و علل ماورایی و امدادهای غیبی، خطایی بزرگ و در نقطه مقابل انتظار فعال و پویاست.
زمینهسازی آموزشی _ پرورشی یکی از شاخههای مهم زمینهسازی ظهور و سنگبنای دیگر شاخههای زمینهسازی مانند: سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، مردمی و علمی است. مهمترین موضوعات مطرح در حوزه زمینهسازی آموزشی _ پرورشی مانند: طرح آموزشهای مربوط به مهدویت و زمینهسازی در دروس دورههای مختلف تحصیلی، استفاده از دستاوردهای دنیای ارتباطات و فنآوری اطلاعات برای آموزش و ترویج معارف مهدویت و معرفی الگو از ویژگیهای مختلف شخصیتی، معرفتی و مهارتی صالحان منتظر ظهور مصلح و مهدییاوران طرح و بررسی شد تا عرصه جدیدی برای تفکر و تلاش مؤمنان و مهدییاوران در گفتمان جامعه شیعی _ مهدوی فراهم شود.
برخی موضوعهای پیشنهادی برای پژوهش در این زمینه را میتوان چنین برشمرد:
الف _ روش علمی تربیت مهدییاوران در زمینههای مختلف؛
ب _ شیوههای صحیح آموزش برخط معارف مهدوی؛
ج _ تدوین بسته آموزشی جامع مهدویت و زمینهسازی؛
د _ ویژگیهای مدرّسان و مربیان دورههای تخصصی مهدویت و زمینهسازی؛
هـ _ روشهای جذب مهدییاوران از کشورهای خارجی؛
و _ رابطه تعلیم و تربیت اسلامی، مهدویت و زمینهسازی؛
ز _ خصوصیات مهدییاوران وزمینهسازان ظهور مبارک مهدی موعود(عج) از دیدگاه آیات قرآن، احادیث نبوی و روایات؛
ح _ نگارش کتابهای مورد نیاز آموزش مهدویت و زمینهسازی در دوره دبستان؛
ط _ نگارش کتابهای مورد نیاز آموزش مهدویت و زمینهسازی در دوره راهنمایی و دبیرستان؛
ی _ نگارش کتابهای مورد نیاز آموزش مهدویت و زمینهسازی در دوره دانشگاه.
منابع
دیویی، جان (1339). دموکراسی و تعلیم و تربیت، ترجمه: امیرحسین آریانپور، تهران: فرانکلین.
رضوی، عباس (1386). مباحث نوین در فنآوری آموزشی، اهواز: دانشگاه شهید چمران.
شریعتمداری، علی (1391). اصول و فلسفه تعلیم و تربیت، تهران: امیر کبیر.
شعبانی، حسن (1385). مهارتهای آموزشی و پرورشی، تهران: سمت، چاپ بیستم.
ضرغامی، سعید (1387). فلسفه فنآوری اطلاعات و تعلیم و تربیت، تهران، مبنای خرد.
علیاحمدی، علیرضا و حامد قلیزاده (1382). «آموزش الکترونیکی و آشنایی با ویژگیها و استانداردهای دانش مجازی»، فصلنامه مدیریت فردا، سال اول، شماره اول.
فرجاللهی، مهران و ناهید ظریف صنایعی (1388). «آموزش مبتنی بر فنآوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش عالی»، مجله راهبردهای آموزش، دوره 2، شماره 4.
کافمن، راجر و جری هرمن (1387). برنامهریزی استراتژیک در نظام آموزشی، ترجمه: فریده مشایخ و عباس بازرگان، تهران: انتشارات مدرسه، چاپ چهارم.
کامیار، مهدی (1388). آموزش وبلاگنویسی، تهران: سیمرغ، چاپ دوم.
کریمی، یوسف (1379). روان شناسی شخصیت، تهران: ویرایش، چاپ پانزدهم.
گلاور، جان. ای و راجر. اچ برونینگ (1375). روانشناسی تربیت؛ اصول و کاربرد آن، ترجمه: علینقی خرازی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، چاپ اول.
محسنی زنوزی، هاشم (1388). تکنولوژی آموزشی، تهران: انتشارات یسطرون، چاپ اول.
مشایخ، فریده (1391). دیدگاههای نو در برنامهریزی آموزشی، تهران: سمت، چاپ دوازدهم.
نیکنامی، مصطفی (1389). نظارت و راهنمایی آموزشی، تهران: سمت، چاپ دهم.
هایدگر، مارتین (1375). پرسش در باب تکنولوژی، ترجمه و شرح: محمدرضا اسدی، تهران: اندیشه.
Butler,J.Donald (1957). Four philosophies and their practice in education and religion, New York: Harper.
Broudy, H. (1981). "Philosophy of education between the yearbooks", In: Jonas F. Soltis (Ed.), Philosophy of education since mid _century. New York: Teachers College Press.
Good , c.v (Ed) (1973). Dictionary of Education , New York: MCGraw _ Hill.
O’Conor, J (1966). Introduction to the Philosophy of Education, London: Routledge & Kegan Paul PLC.