جایگاه فضای سبز در معماری مسکونی ابنیه سنتی ایران
با رویکرد به قرآن کریم و متون دینی
دکتر حسن ستاری ساربانقلی
المیرا زاهدیان
چکیدهالمیرا زاهدیان
ایرانیان با توجه به فرهنگ اسلامی و سیر بالندگی خود در محیطی مبتنی بر اصول اسلامی، کمتر موردی از عناصر زندگی خود را بدون لحاظ کردن فرهنگ و جهانبینی اسلامی بیان مینمایند که فضای سبز و مسکن نیز جدای از این امر نیست. این پژوهش با بررسی توصیفی _ تحلیلی آیات قرآن و تفاسیر موجود و نیز متون معتبر اسلامی از جمله نهجالبلاغه، نهجالفصاحه و غررالحکم و تحلیل بیست خانه، سعی دارد زوایا و مفاهیم اسلامی مرتبط با فضای سبز در معماری مسکونی ابنیۀ سنتی ایران را استخراج کند. در نهایت نتیجهای که از این مقاله استنباط میشود، نشان میدهد ایرانیان با شناخت و درک و بهکارگیری ابزاری آیات قرآنکریم و متون مذهبی تلاشی وافری را برای انطباق و بازسازی محیط زیست خود بر اساس آموزههای اسلامی داشتهاند که از جمله این موارد میتوان به طور خاص توصیفات و تصورات ارائه شده از بهشت را در فضای سبز و باغ ایرانی ملاحظه کرد. پرسشهای اصلی تحقیق بر این قرارند که شاخصههای توصیفی فضای سبز در متن قرآن کریم و متون معتبر مذهبی چه بوده است و قرآن کریم و متون معتبر مذهبی درباره عناصر فضای سبز در ابنیه مسکونی چه الگویی را ارائه میدهند؟
واژگان کلیدی
قرآن کریم، معماری اسلامی، معماری ایرانی، فضای سبز، معماری مسکونی.
مقدمه
جایگاه مسکن به عنوان رافع یکی از اولین و ابتداییترین نیازهای بشری به عنوان پناهگاه و مأمنی برای انسان انکارناپذیر است. نکته قابل توجه در کنار تأمین نیازهای اولیه بشری از باب سرپناه، ظرافت سازگاری و ارضای بعد معنوی و روحانی انسان است که این امر سبب میشود مسکن را با تمامی الحاقات آن تجلیگر باورها و اعتقادات انسانی بدانیم. از اینرو صورت زمینی مسکن به عملکردهای مورد نیاز انسان و بعد انسانی پاسخگوست و سیرت معنوی آن در صدد پاسخگویی به اعتقادات و باورهای ساکنان آن است. این جنبه از مسکن باید سازگار به وجه الهی ساکنین آن باشد که بر اساس خدامحوری شکل گرفته است (مسائلی، 1388).
انسان دینی فطرتاً دارای خواستهای انسانی است که او را به کمال الهی میرساند (مطهری، 1380، 73).
با توجه به بعد الهی مسکن سنتی و تأکید ویژه قرآنکریم و حکمت اسلامی بر ارتباط انسان با طبیعت (بقره: 266) و دستور مستقیم به نظاره انسان بر طبیعت، برای شناخت خود در عالم هستی از جمله درختان و باغات (انعام: 99) است (طوفان، 1385). در این پژوهش سعی بر این است که با بررسی آیات قرآنی و متون مذهبی به بازخوانی توصیفات بهشتی و تأثیر آن در فضای سبز و باغ ایرانی و در مقیاسی خردتر به فضای سبز در معماری مسکونی ابنیه سنتی ایران پرداخته شود. از اینرو ابتدا به بررسی توصیفات بهشتی و تأثیرات آن در شکلگیری و فرم باغات ایرانی و عناصر مهم در شکلگیری آن پرداخته و سپس به فضای سبز در معماری ابنیه سنتی ایران مانند حیاط، باغچه، گودال باغچه و... به عنوان گوشهای هرچند کوچک و خرد از همان باغ ایرانی پرداخته میشود.
بیان مسئله
اعتقادات و باورهای دینی بر شکلگیری مسکن و فضای سبز آن تأثیر گذارده و در شکلگیری مفاهیم آن نقش داشته است (همو؛ مسائلی، 1388). افزون بر آیات قرآنی، در روایات متعددی از معصومین(علیهم السلام) از جمله در نهجالفصاحه، به جنبههای مختلف فضای سبز اشاره شده است (اخوت و تقوایی، 1388؛ پورجعفر، 1387). با بررسی ابنیه سنتی ایران، مفاهیم به کار رفته در فضای سبز معماری سنتی استخراج و آن را با آیات کلامالله و احادیث اسلامی و متون مذهبی مقایسه کرده و تأثیر آموزههای اسلامی را بر آن بررسی میکنیم.
اهمیت و ضرورت موضوع
در آموزههای اسلامی، رابطه انسان و طبیعت مورد تأکید قرار گرفته است. رابطه انسان و طبیعت نشانهای از تعادل اجزای عالم وجود و قوانین حاکم بر طبیعت است. از دیدگاه این تعالیم، بین انسان و طبیعت قرابتی خاص وجود دارد؛ چراکه ماده اولیه خلقت انسان از طبیعت گرفته شده است (حجر: 26).
امروزه نگرش کمّی به مسکن و توجه به رفع کمبود آن از یک طرف و نگرش سودگرایانه به این مقوله از سوی دیگر سبب فراموشی بسیاری از نیازهای انسان و زوال کیفیتهای معماری شده است. بنابراین تفکری مجدد در چگونگی زندگی گذشتگانمان در خانههای سنتی با حیاطهای دلگشا و مصفا و با حوضهای کاشی فیروزهای، باغچههای منظم پر از گل و گیاه با درختان سر به آسمان برافراشته،
لازم مینماید.
فرضیههای تحقیق
_ به نظر میرسد فضای سبز در معماری مسکونی ابنیه سنتی ایران دارای الگویی است که آن الگوها از آموزههای اسلامی متأثر است.
_ در آیات کلامالله، فضای سبز دارای تعابیری است که در آنها باغات بهشت را توصیف میکند و به نظر میرسد این تعابیر در شکلگیری فضای سبز ابنیه مسکونی ایران تأثیرگذار بودهاند.
روش تحقیق
پژوهش حاضر به روش توصیفی _ تحلیلی و گردآوری به روش اسنادی و کتابخانهای تدوین شده که با استناد به قرآنکریم، نهجالبلاغه، نهجالفصاحه و غررالحکم و بررسی بیست خانه به عنوان نمونۀ مطالعاتی به تحلیل تأثیر اسلام بر شکلگیری فضای سبز در معماری مسکونی پرداخته میشود.
1. برخی مطالعات انجام شده در زمینه موضوع تحقیق
جدول (1): پیشینه نویسندگان ایرانی(فضای سبز)
منبع ، صفحه عنوان کار تحقیقی نویسنده محدوده زمانی
انتشارات فرهنگ جامع طراحی باغ و احداث فضای سبز روحانی، غزاله 1371
رساله دکترمعماری دانشگاه آزاد ایلام بازآفرینی نظام معماری باغ ایرانی شاهچراغی، آزاده 1378
سازمان پارکها و فضای سبز شهر تهران، دو جلد مجموعه مقالات همایشهای آموزشی و پژوهشی فضای سبز تهران - 1380
علوم محیطی، ش12، ص79-88 باغ ایرانی، مکان همبستگی شهر طبیعت منظر مورد مطالعه تهران و باغهایش ایرانی بهبهانی، هما -خسروی، فخری تابستان 1385
علوم و تکنولوژی محیط زیست، دوره دهم، ش1، ص104-112 بررسی بنیادهای فرهنگی_محیطی در عناصر کالبدی باغهای ایرانی (قبل و بعد از اسلام) بمانیان،محمدرضا-تقوایی، علیاکبر-شریف شهیدی، محمد بهار 1387
نشریه هویت، سال سوم، ش5، ص71-83 تحلیل فرایند ادراک محیط باغ ایرانی بر اساس نظریه روانشناسی بومشناختی شاهچراغی، آزاده پاییز و زمستان 1388
مأخذ جدول 1 بر مبنای پردازش و تحقیق نگارندگان
جدول (2): پیشینه نویسندگان خارجی (فضای سبز)
منبع ، صفحه عنوان کار تحقیقی نویسنده محدوده زمانی
دانشکده هنرهای زیبا، تهران سمینار معماری فضای سبز چرا نه؟ اسمیت جان، الکساندر 1373
Mage publisheres The Persian garden: echoes of paradise Khan sair et al 1998
انتشارات علمی و فرهنگی،چاپ 5 باغهای ایران و کوشکهای آن ویلبر،دونالد 1383
مأخذ جدول 2 بر مبنای پردازش و تحقیق نگارنده
جدول (3): پیشینه نویسندگان ایرانی (ابنیه مسکونی)
منبع، صفحه عنوان کار تحقیقی نویسنده محدوده زمانی
انتشارات سازمان برنامه و بودجه معاونت دفتر تحقیقات و معیارهای فنی الفبای کالبد خانه سنتی یزد قزلباش، محمدرضا-ابوالضیاء 1364
مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن الگوی ساخت مسکن در شهرهای خوزستان اهری، زهرا _ امینی، شیلا 1371
منبع، صفحه عنوان کار تحقیقی نویسنده محدوده زمانی
دانشگاه علم و صنعت ایران آشنایی با معماری مسکونی ایران گونهشناسی برونگرا معماریان، غلامحسین 1373
مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران ارگ بم، سازمان میراث فرهنگی کشور عناصر پایدار و متغیر در معماری حیاط صارمی، علیاکبر 1374
مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران ارگ بم، سازمان میراث فرهنگی کشور تحلیل موردی از خانههای قدیمی نایین و محمدیه و اصول جانه حاکم بر نحوه طراحی آنها مرادی، محمد 1374
دومین کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران سازمان میراث فرهنگی کشور، ج2 حوضخانههای کاشان امینیانآرای، سیفالله 1378
نزهت، تهران حیات در حیاط نایبی، فرشته 1381
نشریه هنرهای زیبا، ش13، ص64-77 الگویی برای تحلیل انعطافپذیری در مسکن سنتی ایران عینیفر، علیرضا بهار 1382
باغ نظر، ش6، ص72-81 بازشناسی نقش آب در حیاط خانههای سنتی ایران طوفان، سحر -
پایاننامه دانشگاه شهید بهشتی بازشناسی الگوهای منظر در معماری مسکونی ایران (حیاط خانه سنتی) طوفان، سحر زمستان 1385
مأخذ جدول 3 بر مبنای پردازش و تحقیق نگارندگان
جدول (4): پیشینه نویسندگان خارجی(ابنیه مسکونی)
منبع، صفحه عنوان کار تحقیقی نویسنده محدوده زمانی
نشر خاک، اصفهان خانه همچون نمادی از خود کوپر، کلیر 1379
انتشارات آگه، تهران مفهوم سکونت به سوی معماری تمثیلی نوربری شولتز، کریستیان 1381
اولین کنفرانس بینالمللی سکونتگاههای زاگرس Rediscovering the design concept of traditional house at costal region Elmagalfta, Aymen 1387
مأخذ جدول 4 بر مبنای پردازش و تحقیق نگارندگان
جدول (5): پیشینه نویسندگان ایرانی (متون مذهبی مرتبط با فضای سبز و معماری)
منبع ، صفحه عنوان کار تحقیقی نویسنده محدوده زمانی
نشریه هنرهای زیبا، ش29، صص39-48 باغ ایرانی تمثیلی از بهشت با تأکید بر ارزشهای باغ ایرانی دوران صفوی پورجعفر، حمیدرضا- محمودینژاد، هادی بهار 1386
فصلنامه تخصصی پژوهشهای میانرشتهای قرآن کریم، سال اول، ش1، ص83-97 بررسی حکمت عناصر منظر در بهشت قرآنی با تأکید بر سوره الرحمن پورجعفر، محمدرضا-وثیق، بهزاد 29/8/1387
منبع ، صفحه عنوان کار تحقیقی نویسنده محدوده زمانی
دوفصلنامه صفه، سال 18، ش48، ص13-17 باغهای چهارگانه ترجمان باورهای مقدس، نمونه موردی فین منصوری، سیما بهار و تابستان 1388
علوم و تکنولوژی محیط زیست، دوره یازدهم، ش3، ص103-112 احیای باغهای ایرانی با استفاده از مبانی حکمی فرهنگ اسلامی انصاری، مجتبی-پورجعفر، حمیدرضا-قوایی، علیاکبر-علیزاده، امین- محمودینژاد، هادی پاییز 1388
بینات، سال شانزدهم، ش63، ص12-23 بررسی مفهوم و موارد استفاده از درخت در قرآن اخوت، هانیه- تقوایی، علیاکبر -
نشریه هنرهای زیبا، ش37، ص27-38 نقشه پنهان به مثابه دستاورد باورهای دینی در مسکن سنتی کویری ایران مسائلی، صدیقه بهار 1388
فصلنامه تحقیقات فرهنگی، دوره سوم، ش2، ص1-25 تأثیر فرهنگ دینی بر شکلگیری خانه: مقایسه تطبیقی خانه در محله مسلمانان، زرتشتیان و یهودیان کرمان معماریان، غلامحسین-کمالیپور، حسام - هاشمی طغرالبحری، مجید تابستان 1389
مأخذ جدول 5 بر مبنای پردازش و تحقیق نگارندگان
جدول (6): پیشینه نویسندگان خارجی(متون مذهبی مرتبط با فضای سبز و معماری)
عنوان کار تحقیقی نویسنده محدوده زمانی
دو فصلنامه اسلام پژوهشی، ش1، ص51-80 هنر و معماری و قرآنی گرابر، الگ
ترجمه: رضایی هفتادر، حسن پاییز و زمستان 1384
سخنرانی در تهران پیشنهاد یونسکو جهت احیای باغهای گیاه شناسی کشورهای عربی تحت تأثیر مبانی زیباشناسی و علمی فرهنگ اسلامی باغهای قرآن کریم گویید ولیچاردی 26/4/2006
- Garden of paradise, the history and design of the Grate Islamic Brooks, John Weidenfeld and Nicolson -
مأخذ جدول 6 بر مبنای پردازش و تحقیق نگارندگان
2. بهشت از دیدگاه ادیان الهی
بهشت مکانی است که ارواح نیکوکار در آن به سعادت جاوید میرسند. این دیدگاه از ابتدای تاریخ با بشر بوده و مهمترین تفکرات وی درباره حیات پس از مرگ را به خود اختصاص داده است. بهشت در ادیان الهی به صورت زیر تعریف شده است:
1. بهشت آدم: همه ادیان الهی، انسان را موجودی رانده شده از بهشت (بهشت امتحان) میدانند و او را به بهشت موعود وعده دادهاند. بهشت آدم را در اعتقاد اسلامی غیر از بهشت موعود (آخرت) میدانند و معتقدند در آسمان بوده و نه در قسمتی از کره زمین و در حقیقت نوعی بهشت برزخی بوده است.
2. بهشت در دین یهود: در دین یهود تنها از بهشت آدم نام برده است؛ چنانکه آورده شده است: بهشت زمینی از دیدگاه یهود جایی است که خدا انسان را در آن آفرید و پس از خوردن میوه ممنوعه توسط انسان از این باغ عدن اثری نماند (لیگیری، 1335).
3. بهشت در دین مسیحی: مسیحیت معتقد است خداوند انسان را معصوم و کامل آفرید، ولی بر اثر خوردن میوه ممنوعه توسط آدم و حوا، دروازه ملکوت آسمان بر روی همه فرزندان آدم بسته ماند و حتی پیغمبران بنیاسرائیل پس از مرگ تا ظهور عیسی مسیح در قسمتی از برزخ یا اعراف قرار داشتند و به ملکوت آسمان راه نیافتند. با حلول عیسی به قالب انسانی، او با تحمل رنج و شکنجه و شهادت، گناه اصلی یا گناه آدم را واخرید کرد و پس از این است که ارواح بشری به بهشت یا جهنم راه خواهند یافت. در انجیل در دو جا از آسمان به صورت فردوس نام برده شده و با این ترتیب این نظر که بهشت در آسمان است، تأیید شده؛ اما بهرغم این مطلب در عالم مسیحیت تصویر روشنی از بهشت ارائه نشده است.
4. بهشت در دین اسلام: قرآن کریم در 386 آیه با بهکارگیری کلمات مترادف بهشت (جنة، الجنة، جنات، جنتین، حدائق) و اجزای آن (النهار، العیون و ...) به معرفی بهشت پرداخته است که در 81 مورد بهشتهای زمینی و 36 مورد بهشت در دنیای آخرت را توصیف کرده است و 4 مورد از توصیفات بهشتهای زمینی و اخروی با هم مشترکاند. ذکر این نکته نیز لازم است در بیشتر آیاتی که باغ و بهشت دنیوی توصیف شده، به قدرت و حکمت خدای متعال و دل نبستن به جهان مادی اشاره شده است.(پورجعفر، 1388، 307).
در بیشتر این آیات، بهشت باغی مصفا با نهرهای جاری عنوان شده است. در ادامه به ذکر نامهای بهشت در قرآن کریم پرداخته میشود تا امکان بررسی تطبیقی تشابه اسمی میان باغهای ایرانی و بهشت در قرآن کریم فراهم گردد.
3. نامهای بهشت در قرآن
درباره نامهای بهشت در قرآن کریم میتوان به اسامی خاص و عام اشاره کرد که در بیشتر تفاسیر از هفت یا هشت بستان بهشتی نام برده شده که عبارتاند از جنت فردوس، جنت عدن، جنت نعیم، درالخلد، جنت المأوی، دارالسلام و علیون (علیین) که هر کدام مراتب و درجات متفاوت دارند و به مهمترین آنها اشاره میشود:
الف) باغ ارم
در آیات 7 و 8 سوره فجر آمده است:
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ * الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ؛
صاحب [بناهايى چون] تيرکهاى بلند، که مانندش در شهرها ساخته نشده بود.
در تفاسیر، داستان بهشت ارم را _ که یکی از افسانههای معروف قدیمی عرب است _ روایت کردهاند.
در تاریخ مازنداران نیز در اینباره آمده است:
گویند واضح باغی است مشهور به ارم و برخی برآناند که ارم، باغ شداد است که چون هود پیغمبر توصیف بهشت الله تعالی کرد، وی در عوض بساخت. بنابراینکه شداد از احفا ارم است این باغ را اضافت بدو کرده، ارم میگویند. (گیلانی، 1352)
ب) دارالسلام
در قرآن کریم این نام دوبار تکرار شده که عمدتاً دو معنا برای آن ذکر گردیده است:
الف) سلام نام خداست و «دارالسلام» به معنای خانه یا سرای بهشت است.
ب) سلام از نظر معنوی دور بودن از آفات ظاهری وباطنی و دارالسلام به معنای محلی است که در آن هیچ آفتی از قبیل مرگ، مرض، فقر، غم و اندوه ساکنان را تهدید نمیکند.
ج) جنات الفردوس
در روایتی از حضرت علی نقل شده است:
برای هر چیز اعلایی است و اعلای بهشت فردوس است.
در بیشتر تفاسیر در مأخذ کلمه فردوس اختلاف نظر هست و گاه آن را «رومی»، «سریانی»، «نبطی» و «عربی» دانستهاند. اصل آن، کلمه فارسی «پردیس»است و معرب آن «فردوس»، فردیس و جمع آن را «فرادیس» میگویند و به معنای باغ و بستانی است که دارای انواع گوناگون میوه و خاصه، انگور باشد. این تعابیر با باغ ایرانی و عناصر آن مانند کوشک و فراز و فرود باغ ایرانی هماهنگی کامل دارد.
د) روضات الجنات
روضه را به معنای چمنزار، باغهای سرسبز، باغ با طراوت و مرغزار پر از ریاحین و چشمههای روان دانستهاند که بر این اساس در مجموع «روضه» به معنای زمین سبز و خرمی است که درختان و گیاهان در آن میرویند و کلمه «جنت» زمینی درختکاری شده است و درختانش بر زمین سایه گستردهاند. بر این اساس به نظر میرسد «روضات الجنات» باغهای مشجری است که دروسط زمین سبز و خرمی را فراگرفته باشند. این تعبیر در «باغ ارم شیراز» دیده میشود (انصاری، 1367)؛ چنانکه زمین چمنی در آن قرار دارد که ارتفاع آن پایینتر از پیادهروهای اطراف است و اطراف آن را درختان فراگرفته است و دارای آلاچیقهای ورودی زیبایی است که محلی برای استراحت در هنگام شبهای تابستان است.
هـ ) جنات عدن
«عدن» در قرآن یازده بار تکرار شده است که «جنات عدن» را جایگاه پیامبران، شهدا و صدیقین و حکمای عادل دانستهاند. همچنین جنات عدن را «وسط حقیقی بهشت» دانستهاند که حصار آن یاقوت سرخ است. براین اساس این تفاسیر از بهشت و باغهای بهشتی یادآور بادگیرها در مناطق کویری و انتقال باد به حوضخانه کوشک و تمثیل آنها از این تصاویر بهشتی از زبان قرآن است (پورجعفر، 1388: 308-309).
با غور و دقت درمطالب پیشگفته چنین نتیجهگیری میشود که باغ ایرانی مجرایی به درونیترین لایه اندیشه و خیال و تعبیری حکیمانه از جهانبینی ایرانی قلمداد میشود. در جهانبینی اسلامی، طبیعت مرتبهای از سلسلهمراتب کلی وجود است و سیر در آن مرحلهای از سلوک در راه معرفت است. بر این اساس بوده است که ایرانیان تصور ذهنی خویش از بهشت را که در ازای اعمال نیک به آنها بخشیده میشده است، در باغهای سرسبز و خرم به تصویر کشیدهاند؛ چنانکه به قول زندهیاد استاد محمدکریم پیرنیا در بهشت کوثر هست و درختان و گلها و جویبارها و در باغ نیز آب روان خوش و گلهای زیبا و درختهایی که میتوان در سایه آنها آرمیده وجود دارد و این همه محصور در دیواری که مانع ورود جهنمیان به آن میشود که این مفاهیم در باغسازی ایرانی تأثیر گذار بوده است (همو: 309).
جدول (7): بررسی تعداد واژههای «فضای سبز» در قرآن کریم
تعداد مفهوم
87 بار باغ 1
1 بار باغچه 2
1 بار بوته 3
4بار بوستان 4
2 بار چمن 5
75 بار درخت 6
10 بار گیاه 7
مأخذ جدول 7 بر مبنای پردازش و تحقیق نگارندگان
4. طبعیت از دیدگاه حکمت اسلامی
با توجه به آنکه برداشت و موضع هر تمدن درباره حقایق ملکوتی از دیدگاه آن تمدن نسبت به طبیعت برداشت میشود، میتوان با بررسی مفاهیمی که در اینباره در قرآن پیشتر گفته شد و احادیث و گفتار عرفانی اسلامیای که وجود دارد به چارچوبی قابل اطمینان برای اصلاح و ارتقا طبیعت در قالبهایی مانند باغ و طراحی منظر دست یافت. مجموعه این منابع در کنار هم دانشی معرفی میکند که از منبعی قدسی مشروب شده و آن را تحت نام «حکمت اسلامی» میشناسیم. حکمت، چهار چیز یعنی «جوهر، ماده، منشأ حرکت و علت نهایی» را بررسی و بحث میکند (پورجعفر، 1387: 85).
خداوند متعال در قرآن بارها انسان را دعوت به اندیشیدن در طبیعت و عناصر آن کرده و راه سعادت او را در فهم قدسی از این عناصر ورابطه آن میداند (ذاریات: 20 - 23). در باغ اسلامی عناصر و آیات خدا از آب، باد، خاک و آتش تا آسمان، زمین، درخت و ستارگان که در قرآن از آنها به عنوان آیات الهی نام برده شده، گرد هم آمدهاند. با تفکر در این نشانهها، آدمی به تکامل انسانی میرسد و باغ با گرد آوردن آن در محیطی محصور، به جایی مناسب برای اندیشیدن در باب عالم کبیر و عالم صغیر مبدل میشود. از این منظر باغ اسلامی در حکمت، تمثیلی از بهشت ابدی تلقی میشده که در قرآن سیبار از آن با توصیف «باغهایی با نهرهای روان» که در زیر درختان آن چهار رودخانه آب و شیر و شراب پاک و عسل ناب روان است نام برده شده است (پورجعفر، 1387: 86).
5. عناصر باغ از دیدگاه حکمت اسلامی
باغ با طبیعت خود و تسلط عناصر تلطیف کننده مانند آب و درخت و آسمان که در روایات به این خصیصه آنان اشاره شده است، انسان را از تحجر دنیوی رهایی بخشیده و او را به نهاد و فطرت خود نزدیک میکند.
از اینرو آنچه درباغ انسانساز دیده میشود، نشانه قدرتی است که خدا به او داده است و لذا با نشاندن درخت و نظاره آسمان و آیینه آن در آب است که میتوان به قادر متعال توجه داشت و این همه انسان را از کبر به خضوع میرساند (نصر، 1389).
نشانه بودن عناصر تنها به کالبد آنان خلاصه نشده و روابط بین درختان و آب و خاک و گل، میان آب و آسمان و باد، تناظر و تناسب بین کوشک، حوض، محور آبی و سردر، خود از نظم هستی و نسبت مخلوقات و خالق حکایت میکند. از دیدگاه عرفان اسلامی، ترکیب، تناسب، تقارن و تسلسل در طبیعت و به تبع آن در باغ تعالی روحانی، آرامش و رشد استعدادهای انسانی را به بار میآورد (پورجعفر، 1387: 86)
جدول (7): بررسی موارد استفاده از کلمه «باغ» در قرآن کریم، تعداد تکرار کلمه 87 بار
نمونه نتایج مفهوم
نساء: 13؛ مائده: 12؛ سبأ: 16؛ رحمن: 54-62؛ زمر: 74؛ رعد: 4 توصیف ویژگیهای مادی بهشت باغ
اعراف: 19؛ بقره: 35 توصیف داستان حضرت آدم
كهف: 40-39-35-33-3؛ سبأ: 24؛ رحمن، 46؛ نمل: 60 توصیف داستان
ق: 9؛ انعام: 99 توصیف نعمتهای زمینی
مأخذ جدول 7 بر مبنای پردازش و تحقیق نگارندگان
جدول (7): بررسی موارد استفاده از کلمه «باغچه» در قرآن کریم، تعداد تکرار کلمه 1 بار
نمونه نتایج مفهوم
نبأ: ۳۲ توصیف ویژگیهای مادی بهشت باغچه
مأخذ جدول 7 بر مبنای پردازش و تحقیق نگارندگان
جدول (7): بررسی موارد استفاده از کلمه «بوستان» در قرآن کریم، تعداد تکرار کلمه 4 بار
نمونه نتایج مفهوم
آل عمران: ۱۳۶؛ نساء: ۱۲۲؛ مائده: ۶۵؛ دخان: ۵۲ توصیف ویژگیهای مادی بهشت بوستان
مأخذ جدول 7 بر مبنای پردازش و تحقیق نگارندگان
6. درخت از دیدگاه حکمت اسلامی
خاک در خود جوهری دارد که میتواند بذری خرد را به درختی تنومند مبدل سازد و این درخت با آنکه پای بستۀ خاک است، سر بر آسمان دارد و هر لحظه به تکامل میرسد و سرانجام باز به خاک برمیگردد. در این مطلب، درخت، هم معاد را در دنیای خاکی نشان میدهد و هم نشانه معاد حقیقی آخرت است (از خاک برآمدیم و درخاک شدیم). در همینباره درخت سبز، نماد بیمرگی و ابدی بودن و درخت برگ ریز نشانه تجدید حیات و چرخه مرگ و زندگی دنیوی است. از این دست در حکمت باغسازی اسلامی طوبی
نمونۀ ازلی است از درخت و درخت سرو نیز نمایانگر شعله جاودانی هستی است. درخت نمونه کاملی از تجمیع وحدت و کثرت است؛ چنانکه از دانهای درختی
میروید با شاخهها و ریشههای فراوان که در پایان چرخه دوباره به وسیله دانه، میوه خود به زمین برمیگردد:
درختی گرد و از آب و از خاک
که شاخش بگذرد از جمله افلاک
(پورجعفر، 1387، 86)
جدول (7): بررسی موارد استفاده از کلمه «بوته» در قرآن کریم، تعداد تکرار کلمه 1 بار
نمونه نتایج مفهوم
رحمن: ۶ توصیف ویژگیهای مادی بوته
مأخذ جدول 7 بر مبنای پردازش و تحقیق نگارندگان
جدول (7): بررسی موارد استفاده از کلمه «چمن» در قرآن کریم، تعداد تکرار کلمه 2بار
نمونه نتایج مفهوم
اعلى: ۴ یادآوری قدرت خدا و آفریدههای او چمنزار
یوسف: ۱۲ توصیف داستان چمن
مأخذ جدول 7 بر مبنای پردازش و تحقیق نگارندگان
جدول (7): بررسی موارد استفاده از کلمه «درخت» در قرآن کریم، تعداد تکرار کلمه 75 بار
نمونه نتایج مفهوم
بقره: ۲۵؛ آلعمران: ۱۵؛ حج: ۱۴؛ ابراهیم: ۲۳ توصیف ویژگیهای مادی بهشت درخت
اعراف: 22 - 20 -19؛ بقره: 35؛ طه: 71 توصیف داستان حضرت آدم
قصص: 30؛ اسراء: 60 توصیف داستان
دخان: ۴۳؛ صافات: ۶۲ توصیف ویژگیهای مادی جهنم
لقمان: 27؛ واقعه: ۷۲؛ ابراهیم: ۲۴ یادآوری قدرت خدا و آفریدههای او
رحمن: 6؛ رعد: ۴؛ نحل: ۱۱ توصیف نعمتهای زمینی
مأخذ جدول 7 بر مبنای پردازش و تحقیق نگارندگان
جدول (7): بررسی موارد استفاده از کلمه «گیاه» در قرآن کریم، تعداد تکرار کلمه 10 بار
نمونه نتایج مفهوم
رحمن: ۱۲ توصیف ویژگیهای مادی بهشت گیاه
قمر: ۳۱ توصیف داستان
انعام: ۹۹؛ اعراف: ۱۰ یادآوری قدرت خدا و آفریدههای او
یونس: ۲۴؛ نوح: ۱۷؛ نبأ: 17 توصیف نعمتهای زمینی
مأخذ جدول 7 بر مبنای پردازش و تحقیق نگارندگان
7. هندسه در باغ از دیدگاه حکمت اسلامی
هندسه باغ اسلامی مشتمل بر دو محور عمود برهم است. در اندیشه کهن، عالم وجود به چهار بخش که چهار رود آن را از هم جدا میکردند، تقسیم میشد. قالب هندسی باغ از تسلط تقارن هندسی و تقارنجوی آن حکایت میکند. این خردورزی ریاضی از دیرباز در معماری منظر بینالنهرین و ایران جای خود را باز کرده است. تضاد بین رشد ارگانیک درختان، بوتهها و گلها با هندسه راست گوشه باغ، هندسه طبیعت را خاطرنشان میسازد. این نسبتها بهگونهای است که با نشان دادن تسلط عمدی انسان (خلیفة الله) بر طبیعت هندسهای راست گوشه را ارائه میکند. این مطلب نشانه توجه به انسان درطرح بندیها و نمادپردازی هندسی آن است. این ترکیب را میتوان به گونهای دیگر در نقش گیاهان کاشیکاریها و زمینه هندسی آنان دید. هندسه ارگانیک گیاهان و اقلیدسی محورها، نشانه هندسه حاکم بر عالم کبیر و انعکاسی از ذات خداوند و عدالت وی در جهان است. هندسه اسلامی علاوه بر بیانی ریاضی و ترکیبات پیچیده جبری با حس شهودی نیز آمیخته است و نهتنها از خصوصیات اقلیمی تأثیر پذیرفته است که با ملزومات فرهنگی و حکمی نیز یگانه شده است (پورجعفر، 1387: 87).
8. باغ در متن سوره رحمن
سوره رحمن از متشکلترین سورههایی است که در باب توصیف باغ اخروی، توصیفاتی را در خود دارد. از اینرو شناخت معنای آیات و تفاسیر آن از مهمترین منابع برای شناسایی چگونگی بهشت است. در این سوره به طور مشخص از آیه 46 تا پایان توجهی ویژه بر شرح بهشت دارد. لذا از باقی آیات صرفنظر شده و تعدادی از آیات به صورت برگزیده مورد تحلیل قرار میگیرد (همو: 89).
در آیه 64 کلمه مُدْهَامَّتَان از واژه دهمه به معنای سبز پررنگ است؛ به طوری که از شدت سبزی رنگش متمایل به سیاهی شده باشد. در این جمله در وصف دو بهشت مذکور در آیات اولیه میفرماید:
آنقدر سبز است که سبزی و غرور درختانش به نهایت رسیده است و برگها متمایل به سیاهی شد.
این رنگ نشانه طراوت و خرمی گیاهان و درختان بهشت است.
در آیه 66 به دو چشمه که دارای فوارههایی که آب آنها به شدت میجوشد، اشاره شده است. این آب هیچگاه قطع نشده و آبی که میریزد هرگز راکد نمیشود. ابنسعود میگوید: این آب میجوشد بر اولیای خدا با «مشک» و «کافور». سعید بن جبیر نیز آن را آبی از الوان الفاکهه (رنگهای میوهجات) میداند. همچنین انس بن مالک میگوید: این آب چون بارانی از مشک و عنبر بر گرداگرد بهشتیان میریزد.
مراد از درخت میوه در آیه 68، درخت خرما و درخت انار است. سعید بن جبیر از ابنعباس نقل میکند که این درخت خرما جذوعش از زمرد سبز و برگش «ذهب سرخ» و «سعف» آن کوه بهشتیان است. میوههایش هسته ندارد و آبی که پای درخت میآید در شکافهایی در زمین روان میشود. انتخاب انار و خرما در این آیه به سبب تفاوتهای زیاد اقلیمی، دارویی و شکل نهایی آنهاست.
در کتاب صحاح درباره آیه 76 میگوید:
کلمه رفرف به معنای برگهای گسترده درختان و نیز پارچه سبز رنگارنگی است که با آن مجلس آذین درست میکنند.
بعضی هم گفتهاند مراد از این کلمه بالش یا متکاست. کلمه خضر جمع اخضر (سبز) است که صفت رفرف قرار گرفته و کلمه عنصری به گفته بعضی جامدهای بافت جیره و به گفته بعضی دیگر، معنای طنفسه (نوع جامعه) و به گفته جمعی دیگر به معنای جامههای بافته از مخلوط پشم و نخ، و به گفته عدهای دیگر، به معنای دیباست. همچنین به معنای شهر پریان نیز آمده است (همو: 91).
در جایی دیگر از سوره رحمن به جنس آن نیز اشاره شده است. ترسندگان را چهار بهشت است: دو بهشت زرین و دو بهشت سیمین، پروفسور آنهماری شیمل در ذیل شرح مفهوم چهارباغ، به سوره رحمن اشاره میکند:
امروزه هنگامی که در سوره رحمن از دو نوع باغ، دو آبشار جاری و میوههایی که از هر نوع دو گونه وجود دارد و الهاماتی این چنینی که از کلمات آغازین سوره اقتباس میشود، قوه تخیل ما به ندرت دچار حیرت میشود. (Schimmel, 1994)
این ممکن است پر بیراه نباشد که طرح مربعی و چهار گوشه کوشک باغهای شاهی _ که چهارباغ نامیده شدهاند _ را تقلیدی از باغهای بهشتگونه بدانیم. این تقسیمبندی چهارخانهای اکثراً در حول کوشک یا آرامگاهی ساخته میشد که چهار آبراهه به آن منتهی میشد و با گذر جریان آب از زیر آرامگاه چنان مینمود که باغی بهشتی بر رودخانهای بنا شده است (پورجعفر، 1387: 90).
9. درختان خاص نام برده شده در قرآن
بسیاری از درختان به طور خاص در قرآن نامبرده شدهاند و بر آنها تأکید شده است. درخت نخل خرما یکی از آنهاست که بیست مرتبه در قرآن تکرار شده است. درخت انگور با معادل «عنب» 11بار درقرآن تکرار شده است. درخت انار نیز سه مرتبه در قرآن آمده است. درخت زیتون، درخت مهم دیگری است که ششبار از آن در قرآن نام برده شده و درخت سدر، درختی است که از آن چهار مرتبه در قرآن یاد شده است (اخوت و تقوایی، 1388: 22).
10. اهمیت آب در فرهنگ خاورمیانه و اسلام
در میان سومریان اولیه، باریدن باران و سیلی که پس از آن جاری میشد، به دو خدای انلیل (خدای خدایان) و انکی (خدای آب و حکمت) منسوب بود. در ایران باستان نیز آب پس از آسمان دومین آفریده از آفریدگان هفتگانهای است که اورمزد خلق کرده، اصل همه آفریدگان بهجز تخمه مردم و چارپایان مفید از آب پنداشته میشد. مصریان با احترام از رود نیل به عنوان خدای «هپی» یاد میکنند و او را به شکل انسانی که مشغول شیر دادن است تجسم میکردند. در گسترش آیین کنعانی نیز آب و هوای سوریه و فلسطین نقش پراهمیتی بازی میکند. تقریباً همه آیین کنعانی در حول این تشویش و ناامیدی ساخته شده است؛ یعنی آرزویی دور و دراز برای داشتن زمینی همواره حاصلخیز و دارای آب که همین نمود را میتوان در محل نزول وحی نیز دید.
در فرهنگ اسلامی نیز با توجه به محیط خشک عربستان و حوادث مهم تاریخ اسلام بهویژه شیعی که با این عنصر گره خورده است، میتوان حضور برجسته آب را در ایجاد نشانشناسی فرهنگ اسلامی دریافت. با توجه به نوشتههای بالا میتوان به روشنی دید که ارزشی معنوی آب در میراث بشری چنان است که آن را به خدا یا خدایانی بلندمرتبه مربوط میساختند و خلقت جهان و حیات دنیوی و اخروی نیز ابتدا با آب گره میخورد (پورجعفر، 1387: 85).
در کتب مذهبی موارد استفاده از کلمات «فضای سبز» بیشتر برای توصیفات و تشبیهات است و هیچ عبارت مستقیم و روشنی درباره طراحی فضای سبز مسکونی وجود ندارد؛ ولی تأثیرات غیرمستقیم بسیاری دارد که در معماران و ساکنان خانهها تأثیر گذاشته است.
11. بررسی نقش آب در باغ ایرانی و حیاط خانههای سنتی
نقش آب در باغهای ایرانی و حیاط خانههای سنتی در سه وجه مورد بررسی قرار میگیرد:
الف) بررسی نقش کالبدی آب
هر بنا و فضا به عنوان جزئی از فرهنگ، وظیفه دارد یک اندیشه ذهنی را از طریق فرم عینیت بخشد و این عینیت حامل پیامی به نام «هویت» است. معمار سنتی در جستوجوی نظمی بر اساس بهرهوری از مواهب طبیعی و هماهنگ با نظم حاکم بر طبیعت بوده، به دنبال آمادهسازی مکانی است که هر آنچه از مواهب طبیعی است در محدوده زیست فراهم آورد، بدون آنکه خلوت زندگی بر هم بخورد.
یکی از عناصر مهم تشکیل دهندۀ باغها و حیاطهای ابنیه سنتی، وجود آب و حوض است. حوضها از نظر فرم و شکل بسیار متنوع، گاه ششضلعی و اغلب مستطیلشکل بودهاند. غالباً حوض را در یکی از محورهای اصلی باغ یا فضای خانه احداث میکردند، به طوری که طول حوض در امتداد محور اصلی باغ یا در امتداد طول فضای منزل قرار گیرد (روحانی، 1371: 26). وجود حوض در مرکز باغ یا حیاط اشاره بر اهمیت و مرکزیت آب در هستی دارد.
ب) بررسی نقش کاربردی آب
اهمیت آب _ که در حیاتبخشی و پاکیزهسازی است _ انسان سنتی را ناگزیر از تلاش برای دسترسی همیشگی به آب روان و پاک میکرد. بر خلاف تصور عدهای، آب حوضها به مصرف آشامیدن نمیرسد، بلکه ذخیرهای است برای آبپاشی و خوابانیدن گرد و غبار باغ، حیاط و ایوان و ... (ویبلر، 1383، 36).
آبپاشی درختان اطراف کوشک و حیاط در بعد از ظهر تابستان که پیشتر مرسوم بود، به تبخیر آب و خنک کردن محیط و کاهش خشکی هوا کمک میکرد. آب در تعدیل درجه حرارت مؤثر است و هر چه سطح آب وسیعتر باشد تأثیر آن بر خود اقلیم، بیشتر خواهد بود. به طور کلی حوض در باغ و حیاط به دلیل تلطیف هوا، محلی برای وضو، همچنین شستوشو و ذخیره آب برای آبیاری باغ و باغچهها در نظر گرفته میشد. در فرهنگ اسلامی حضور آب در حوض و در دل حیاط و باغ به عنوان نماد زندگی، بهشت، پاکی و نشانه زیبایی و آبادانی است و آب گذشته از جنبه مصرفی آن، بیشتر به دلیل جنبههای نمادین آن مورد استفاده قرار گرفته است. حوض آب، نماد بهشت و زندگانی است. آموزههای اسلامی آب را به صفت طهور (پاک و پاک کننده) و مبارک و خجسته توصیف مینماید. در قرآن کریم میخوانیم:
وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّماءِ مَاءً مُبَارَكاً؛ (ق: 9)
از آسمان آبی خجسته و مایه برکت نازل کردیم.
در اسلام آب زمینهساز ارتباط با معبود بوده و شرط دخول در بسیاری از عبادات، وضو داشتن است. حضور آب در حوض حیاطهای خانههای سنتی و باغهای ایرانی فرصت مناسبی را برای انجام فرایض دینی فراهم میآورد.
ج) بررسی نقش منظری آب
از نظر تعالیم اسلامی _ چنانکه پیشتر گفته شد _ طبیعت ضمن آنکه محل زندگی انسان است، سراسر آیات الهی بوده و به عنوان منبع مهم شناخت مطرح است و آب نیز به عنوان عنصری طبیعی و از جلمه عناصری است که کیفیت حسی مکانی با مشخصات باغ یا حیاط را تشدید میکند. کمتر مکانی را میتوان تصور کرد که کیفیت فضایی و مکانی با اضافه شدن آب افزایش نیابد و بنا به گفته افلاطون «آب مایعی است که همه چیز را محقق میسازد» (طوفان، 1382: 12).
وجود حوض در مرکز باغ و حیاط، به اهمیت و مرکزیت آب در هستی اشاره دارد و بهخصوص با انعکاس آبی آسمان در دل خود، آینه تمامنمای هستی را به نمایش میگذارد و گذشته از جنبه تزئینی و مورد استفاده آن خود، مرکزی است که به تناسب و تقارن عناصر اطراف خود دامن میزند.
صدای آب نیز همیشه برای ایرانیان مطبوع و دلپذیر بوده است. نیروی جادویی آب، بیشتر از طریق منظره و صدای آن خود را بیان میکند. به همین دلیل معمولاً در دل حوضهای مستطیل شکل، فوارهای وجود داشت که به دلیل اختلاف سطح آب، به طور طبیعی آب از آن فواره میزد و منظره و آوای دلپذیر آن مایه شادی و انبساط خاطر بود (همو، 1385: 79).
12. تعریفی از مسکن سنتی
در تفکر اسلامی اصل، رسیدن به کمال مطلوب الهی است که در نهاد انسان فطرتاً وجود دارد. مسکن سنتی به علت جوابگویی به این نهاد با انسان انس دارد. از اینرو مسکن سنتی را نمیتوان تنها به لحاظ کالبدی، هندسی و فرمی توصیف کرد، بلکه معانی ورای آنها از اهمیت بیشتری برخوردارند. معماران سنتی با در نظر آوردن معانی بیشکل و تجسم بخشیدن به آنها درقالب اشکال معماری تصورات خود را از عالم و در نتیجه مشیت الهی در بناها و دست ساختههای خود، به منصه ظهور رساندهاند. تکتک عنصر عناصر سازنده مسکن سنتی در هماهنگی کامل با هم و همه خود در خدمت ارضای ویژگیهای درونی و فطری انسان هستند (مسائلی، 1388: 27).
حیاط و باغچه علاوه بر نقش حیاتی و کاربردی آن در مسکن سنتی، جلوهای از بهشت الهی را به درون خانه میکشاند. ساکنان خانه به سبب نظاره بر حیاط و رستاخیز سالانه درختان آن، معاد حقیقی و آخرت را فراموش نمیکنند و زیبایی و طراوت درختان و گلهای باغچه گرایش انسان به جمال و زیبایی را ارضا میکند و حوض درون حیاط، گویی آسمان را به زمین میکشاند و انعکاس آبی آسمان را به زمین میکشاند و انعکاس آبی آسمان در آب حوض و سبزی درختان در آن، گویی رقص رنگ و نور را برای ساکنان به ارمغان میآورد. همه این مسائل ما را به پژوهش درباره سیرت درونی مسکن سنتی میکشاند تا از ورای احجام و اشکال آن به معنویت درونی که در آن موج میزند پی ببریم و راههایی را که معماران سنتی با توجه به فطرت انسانی برای ارضا این نیازهای درونی بکار بستهاند را مورد بررسی قرار دهیم.
13. سیرت مسکن سنتی
انسان از دید ادیان الهی به گونهای خاص آفریده شده است و دارای فطرتی است که او را به سوی تکمیل نواقص و کمال هدایت میکند، انسان به سبب فطرتهایی که در ناحیه خواستهای انسانی اوست به کمال میرسد. خواستهای فطری انسان در ناحیه امور روحی واحساسی است که تأثیر مستقیم بر رفتارهای انسانی در رسیدن به کمال او دارد (مطهری، 1380: 60).
انسان با این مشخصات و ویژگیها نیاز به مسکن دارد، نه به عنوان سرپناه، بلکه به عنوان مکانی که در راه رسیدن به فطرت پاک نهفته درونی به او کمک کند. لذا این سکونتگاه باید دارای ویژگیهای هماهنگ با ویژگیهای فطری انسان باشد تا بتواند او را به آرامش قلبی برساند. این مکان در صورتی میتواند متصف به این صفات باشد که خود متخلق به این صفات گردد و انسان و خانواده را در این جهت هدایت کند. خانه به عنوان ظرف زندگی انسان و خود زندگی، باید خود دارای ویژگیهای فطری باشد تا بتواند انسان را به تأمل کردن و اندیشیدن وادارد.
در ادامه تحلیل سیرت پنهان و درونی مسکن سنتی به مهمترین ویژگیهای درونی و فطری انسان که عبارتاند از: گرایش به حقیقت جویی و رسیدن به کمال، گرایش به خلاقیت و ابداع، گرایش به خیر و فضیلت، گرایش به جمال و زیبایی و گرایش به عشق روحانی و پرستش پرداخته میشود (مسائلی، 1388: 30-31).
الف) گرایش به حقیقتجویی و رسیدن به کمال
به تعبیر وساس، سکنیٰ گزیدن یعنی «در آنِ واحد تعلق خاطر یافتن به مکانی خاص که میتواند مزرعهای سبز یا خیابانی خاکستری باشد و تصرف خانهای که در آن قلب شکوفا شده و مغز به اندیشه درمیآید.» وی در ادامه میگوید:
هنگامی که به واسطه مکان هویت مییابیم، خود را پیشکش طریقی از هستی در جهان میکنیم. بدین ترتیب سکونت از ما و از امکنه ما خواستههایی دارد، از ما ذهنی باز طلبیده و از مکانها میخواهد، تا امکانات قابل ملاحظهای را برای هویت بخشیدن ارائه نماید. (شوارتز، 1381: 16)
اما از دید این مقاله، انسان از مکان هویت نمییابد، بلکه درون او یک هویت الهی و روحانی مستتر است و معمار سنتی با شناخت این هویت درونی سعی در ساختن بنا دارد. او کوشیده است به طور مستقیم اشارهای به سوی مبدأ و مقصد انسان داشته باشد و بنایی بسازد که بیش از طبیعت تفکر برانگیزد و در این راه الگوهای مختلفی ارائه کرده است (مسائلی، 1388: 27).
یکم. ایجاد مرکزیت
معماران سنتی در ضمیر خود به نقطهای واحد چشم دوخته بودند و مطلوبی یگانه داشتند. این مطلوب را در مرکز و قلب خانه با ایجاد یک بدنه منظم و متقارن به منصه ظهور رساندهاند. مرکز در خانه سنتی از اهمیت زیادی برخوردار است. از نظر دین اسلام مرکز، کعبه است، خانه خداست، مرکز حقیقت است؛ حقیقت الهی که از راه طریقت و تمسک به شریعت میتوان به آن مرکز نایل شد. از اینرو معمار سنتی سعی داشته الگوی مثالی را که مقدس هم باشد بیان کند. حیاط را به عنوان مرکز انتخاب کرده که از یک قاعده مربع یا مستطیل نزدیک به مربع (نماد زمین) تشکیل شده و بالای آن باز به سوی آسمان یا به تعبیر دیگر سقف آن گنبد آسمان (نماد رسیدن به عرش الهی) است. در زیر گنبد آسمان، بهشت را بر اساس آنچه در اعتقاداتش به او وعده داده شده: جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَداً (نساء: 57) میساخته است. در این بهشت، از درخت (نماد زندگی و شادابی) و آب (نماد پاکیزگی و طهارت) استفاده شده؛ آب که مظهر پاکیزگی و آیینه آسمان به شمار میرود، در مرکز و اطراف آن فضای سبز قرار گرفته است (همو: 30).
دوم. ایجاد نظم در اطراف مرکز
با وجود این مرکز، اجزای به ظاهر متفاوت و پراکنده، همسو و همساز و اجرای واحد میگردند و به کمال متعالی نزدیک میشوند. حیاط در مرکز خانه بیان رمزگونه آن حقیقت ازلی است و در اطراف آن اجزای خانه با نظمی خاص و متعالی قرار گرفتهاند. بزرگترین و مهمترین دامنه مجموعه بر روی محور مرکزی حیاط (محور متقارن) قرار داشته و وحدت بین اجزا را به نمایش میگذارد. برای هر جزء در این جبهه، معادلی در جبهۀ دیگر وجود دارد و این نظم و تقارن نما را به سکون و آرامش میرساند که القا کنندۀ کمال متعادل است (همو).
در عین حال، این حیاط و فضاهای اطراف آن به مرکز نظر میکنند و چشم خود را به پاکیزگی و پاکی و همچنین به زندگی در فضای سبز بهشتی روشن میکند. نظم حیاط خانه سنتی نمادی است از کمال و با حرکت و گردش خود در جهت کعبه، کمال نمادین را تبدیل به کمال الهی و دینی میگرداند و نمادی از عالم با جهت دین میشود. از اینرو هماهنگی جهتگیری خانههای سنتی با خواستهای فطری انسان باعث به وجود آمدن معماری سازنده و بالنده میشود (همو: 31).
ب) گرایش به خلاقیت و ابداع
هر انسان بر اساس فطرت اولیۀ خود تا اندازهای توانایی خلاقیت و ابداع دارد. خلاقیت مانند قوای عقل و منطق جزئی از «احسن تقویم» یا «نیکوترین صورت» که انسان بر اساس آن آفریده شده است (لویی مشیون، 1380: 61). در سوره نمل خداوند ویژگی صنع خود را با کلمه «اتقان» آورده است؛ آنجا که میفرماید:
صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي اتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ. (نمل: 88)
بنابراین صنعتگر یا معمار باید به پیروی از خدای خود خلق کند، جان بخشد و صورت دهد و همچنین خلاقیت و هنر خود را با اتقان به کمال برساند. به تعبیر دیگر، باید ماحصل کار او با صفات خداوندی هماهنگی داشته باشد تا همانند «احسن تقویم» یا مثال نیکوترین صورت که انسان است شود. زمانی هنر به کمال میرسد که در راه خدا و خلق او به کار برده شود و نیز زمانی «فی سبیل الله» است که معانی نهفته در آن برگرفته از تعالیم و قوانین الهی باشد. یکی از این تعالیم اسلامی، ایجاد محرمیت و بستن دید نامحرمان است. معمار سنتی نیز با توجه به این اصل به طراحی مسکن سنتی اقدام میکند. از اینرو مسکن سنتی محرمیت را با خلق فضای جدید به نام هشتی در ورودی خانه و بر اساس ایجاد حرمت برای ساکنان و واردشوندگان ایجاد میکند. او ویژگی تفکیک بیرونی و اندرونی و همچنین انحراف دید درِ ورودی را برای ایجاد مفهوم حجاب و محرمیت برمیگزیند و خلق میکند. او با طراحی هشتی در ابتدای ورود عرصه عمومی بیرون خانه را از عرصه خصوصی درون خانه، با رعایت بسته بودن دید نامحرمان، کاملاً مجزا میکند در این فضا با ایجاد سکوهایی در بدنه هشتی، مهمانان غریبه و نامحرمان، پذیرایی اولیه میگردند و در صورت تمایل دعوت به بخش بیرونی از طریق راهروی شکسته، با حفظ حریم اندرونی، میشوند.
یکی دیگر از مصداقهای محرمیت و ایجاد آرامش روانی، طرح خانههابه صورت درونگر و رو به درون است. در اینگونه خانهها امکان اشراف و احاطه از بیرون خانه به درون آن منتفی میگردد و همچنین مرکز خانه و حیاط مرکزی از سر و صدای کوچه و فضاهای عمومی اطراف در امان میماند. این نوع تفکیک و استقلال خانه از محیط پیرامون، خود باعث به ارمغان آوردن آرامش به درونی میگردد (مسائلی، 1388: 31-32).
ج) گرایش به جمال و زیبایی
یکی دیگر از اصول و مبانی مسکن سنتی حب جمال و زیبایی است که فطرتاً در وجود انسان نهفته است. انسان مظهر صفات و اسماء الهی است: وَلِلهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنَى (اعراف: 180) و همه حقایق اسماء و صفت الهی به حکم آیۀ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّهَا (بقره: 31) به او تعلیم داده شده است. بنابراین زیبایی که یکی از صفات خداوندی است جزو صفات فطری انسان میشود و میتوان ادعا کرد که انسان زیباست و فطرتاً دوستدار زیبایی است. انسان همچنین دوست دارد نمود زیبایی را در آنچه خلق میکند ببیند. انسان ساختههای خالق را در طبیعت میبیند و بر اساس توصیه خدای خود در آن به تفحص و کاوش میپردازد و سپس به حکم خواستهای فطری خود زیباییهای طبیعت را میگیرد و در معانی نهفته در ساخته خود به منصه ظهور میرساند (همو: 34)
معمار سنتی به زیبایی ظاهری بسنده نمیکند، بلکه با گذر از آن به سوی مراحل عالیتر زیبایی که زیباییهای معنوی است سیر مینماید؛ از اینرو زیبایی در اینگونه معماری از نوعی معرفت معنوی برخوردار است که در مخاطب خود اثر روحانی و معنوی پدید میآورد. زیبایی در مسکن سنتی منتج از عوامل گوناگون است که یکی از آنها هندسه و تناسب است.
هندسه و تناسب: معماران سنتی با توسل به هندسه و با درک و تجسم فضایی و نیز آگاهی از کمّ و کیف آن، تناسبات و ابعاد را تعیین و ساختار اصلی خانه سنتی را ایجاد میکردند. این هندسه در ساختار آشکار بنا به صورت خطوط و تناسبات صورت بنا را ترسیم میکرد، ولی در باطن اشاره و رمز آن حقیقت معنوی پنهان بود.
زیبایی در مسکن سنتی در شیوه بیان و صورت و شکل آن با استفاده از خطوط، رنگ و طرحهای هندسی به منصه ظهور میرسد و در ورای این شکلها و هندسه، معانی باطنی مستتر است که موجب سیر و رسیدن به حقیقت نهفته در آن میشود. معمار سنتی بهشت و زیبایی بهشت را با استفاده از هندسه وارد اندرون و قلب خانه میکند تا مورد شهود و تعقل انسان ساکن شود. بر روی دیوارهای اطراف این بهشت روزنههایی، به مثابه تابلویی که بیننده حق انتخاب تصویر را دارد ایجاد میکند. به تعبیر دیگر، انسان ساکن خود دید و منظر و زیبایی درون خانه را با انتخاب نوع درخت و محل کاشت آن و ارتباط هندسی باغچه با آب و حوض خلق مینماید. این بهشت زمینی نشانی از زیبایی بهشت آسمانی دارد. طراحی آن با مدد از هندسه نقشآفرینی میکند و بهشت زمینی را با نظم و انضباط، الهی میسازد. در اینجا برحسب قدر و بضاعت خود صورت هندسی خانه را با معنای باطن مورد نظر هماهنگ میسازد و این همسازی است که زیبایی را خلق میکند (همو: 34-35).
14. بررسی حیاط به عنوان مقیاسی خردتر از باغ
حیاط مرکز و قلب خانه است و وجود حیاط مرکزی در خانههای سنتی ایران نمودی از درونگرایی است. درونگرایی یکی از ویژگیهایی است که درجه اهمیت به باطن را در مقابل توجه به ظاهر متجلی میسازد و در اصل بر عالم غیب تأکید دارد و تفسیری بر یکی از صفات الهی (باطن) است (نایبی، 1381: 46). در این میان آنچه مهم است اینکه: در زندگی فرد مسلمان تأکید بیشتر به ابعاد درونی و معنوی در مقایسه با ابعاد بیرونی و مادی صورت میگیرد. تأکید بر شخصیت فرد در اسلام اعضای خانواده او را منزل یا حرم و منسوبان مقدس او محسوب کرده و این مفهوم نمادین در خصوصیترین عرصه زندگی او در حیاط یا قلب خانه سنتی ظاهر میشود. این ویژگی خانه سنتی، حیاط را در مرتبهای بالاتر از مفهوم فضای باز، قرار میدهد. (قزلباش، ابوالضیاء، 1364: 24).
حیاط، مکانی مناسب برای ارتباط با عناصر طبیعی و از جمله آب است.
آب به صورت پنهان و آشکار مهمترین نقش را در شکلدهی بافت سنتی به عهده دارد. هنگامی که آب روان قنوات از اعماق بسیار پایین نمیگذرد، راه حل دیگری مورد استفاده میگیرد. در این حالت، صورت آشکار میگیرد و در مرکز صحن حیاط اصلی ظاهر میشود (همو: 28).
حوض و آبنما در حیاط خانههای ایران اهمیتی بسزا داشته و دارد. یکی از عناصر مهم تشکیل دهنده حیاطها، وجود آب و حوض است. حوضهای حیاطهای سنتی از نظر شکل و فرم بسیار متنوع، گاه ششضلعی، دوازدهضلعی و اغلب مستطیل شکل بودهاند. غالباً حوض را در یکی از محورهای اصلی فضای خانه احداث میکردند، به طوری که طول حوض در امتداد طول فضای منزل قرار گیرد (روحانی، 1371: 26).
حیاط مرکزی که پیش از اسلام به دلایل گوناگون مورد استفاده بود بعدها به عنوان بیانی از احساس مسلمانان نسبت به فضا و بهخصوص فضای معنوی معنا یافته و بعدها در فرهنگ معماری اسلامی از نظر کاربردی و از لحاظ سمبلیک به اوج خود رسیده است. مرکزیت در اسلام، نمادی از «وحدت وجود» بوده و پایه و اساس بازتاب کیفیتی است که در بطن آن «وحدت» نهفته است. بنابراین در بیان وحدت و انعکاس آن از طریق مرکزیت، فضاهای پر و خالی هر یک به گونهای به کیفیات فرمی فضایی، مجهز میشوند و در این میان حیاطهای مربع و مستطیل شکل، سمبلی از ثبات و پایداری میشوند و زمانی که در مرکز قرار میگیرند به عنوان عنصری نظم دهنده به معماری و مکان عمل کرده و قطبی میشوند که فضاهای اطراف را تحت تأثیر خود قرار میدهند (طوفان، 1385: 77).
در حیاطهای مرکزی خانههای سنتی، وجود حوض آب و پوشش گیاهی باغچه به نحوی است که رطوبت هوا را داخل منزل بالا میبرد. آب موجود در حوض حیاط، رطوبت و عطر حاصل از گیاهان و گلهای باغچه، در مجموع منظومهای هماهنگ از کاربریهای زیستمحیطی را فراهم میآورند. در معماری سنتی ایران، حیاط، هسته مرکزی، فضایی با نظم هندسی، دروننگر، مستقل، مرکزمحور، سرگشوده و باز به آسمان است (همو، 1382: 12).
در حیاط خانهها از حوض برای انعکاس زیبایی محیط و نمایش مضاعف زیبایی آفریده شده توسط معمار استفاده میشده است. به طور کلی آب در استخرهای بزرگ، به دلیل تیرگی و انعکاس آن مورد پسند و تحسین ایرانیان بوده است.
سطوح حوضهای ایرانی اغلب قدری بالاتر از سطح حیاط قرار داشت و نوعی آبرو در اطراف آن تعبیه میکردند که مقدار اضافی آب را به خارج میریخت؛ چون این حوضها همواره لبریز بود؛ از فاصله کوتاه، پهنهای از آب را مشاهده میکرد که به نظر نامحدود میآمد؛ چرا که آب ساکن به دلیل سطح منعکس کنندهاش، انسان را به تأمل وادار میکند. چنین آبی، آرام اما شکننده است و کوچکترین نسیمی میتواند مفهوم بصری آن را در هم بریزد. آب ساکن اشاره به ثبات، آرامش، صلح و آشتی دارد (همو: 13).
معمار سنتیگرا با عشق، الگوهای آسمانی را در حیاط خانه به منصه بروز میرساند؛ آنجا که حیاط با چشمۀ آب در میانش به مانند باغ محصوری که چارچوبی از مرکزش جاری است، تمثیل بهشت است؛ زیرا قرآن از باغهای نعیم و سعادت سرمدی (جنات نعیم) که در آن چشمهها میجوشند و یک یا دو چشمه درهر باغی که اقامتگاه حوریان بهشتی (ارواح مطهره، حورعین) است سخن میگوید. اقتضای جنت این است که مستور و سری باشد؛ چون با دنیای باطنی و مقرروان مطابقت دارد. خانه مسلمان با حیاط داخلی محصورش از چهار جانب یا باغ محصورش که در آن چاهی یا چشمهای هست باید مشابه این جهان باشد (بورکهات، 1376: 147).
نتیجهگیری
ایرانی هرگز تعامل خود با محیط زیست را جدای از فرهنگ و دین خود ندیده است و بر همین اساس است که محیط زیست را جلوهای از جمال خداوندی و ابزاری برای تزکیه نفس و تعالی روحانی قرار داده است. نتایج تحقیق حاضر بر این نکته تصریح دارد که ایرانی در طول تاریخ، باغ را تمثیلی از بهشت و باغهای بهشتی دانسته است و در حیاط نیز که مقیاس خردتر از باغ ایرانی است از همین اصول و مفاهیم استفاده کرده است. در عصر حاضر نیز لازم به نظر میرسد در طرحریزی و احداث فضای سبز در ابنیه مسکونی ایرانی این مفاهیم علوی مورد استفاده قرار گیرد و از تقلیدهای بیمنطق از فضای سبز غربی که هیچگونه همخوانی با ساختار فکری و فرهنگی ایران ندارد پرهیز شود.
منابع
اخوت، هانیه، علیاکبر تقوایی، «بررسی مفهوم و موارد استفاده از درخت در قرآن»، بینات، سال شانزدهم، ش63، پاییز 1388ش.
امینیانآرای، سیفالله، «خانههای قدیمی کاشان»، مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران (ج3)، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، 1374ش.
انصاری، مجتبی، اصول طراحی معماری اسلامی سنتی (پایاننامه کارشناسی ارشد معماری)، تهران، دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس، 1367ش.
انصاری، مجتبی؛ محمدرضا پورجعفر، علیاکبر قوایی، امین علیزاده، هادی محمودینژاد، «احیای باغهای ایرانی با استفاده از مبانی حکمی فرهنگ اسلامی»، علوم و تکنولوژی محیط زیست، دوره یازدهم، ش3، پاییز 1388ش.
ایزدی، شهریار؛ نصرالله کسراییان، زندگی جدید _ کالبد قدیم (گزیدهای از بناهای با ارزش تاریخی)، تهران، وزرات مسکن و شهرسازی، 1372ش.
بورکهات، تیتوس، هنر مقدس، ترجمه: جلال ستاری، تهران، انتشارات سروش، 1376ش.
پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، تصحیح، ترجمه و شرح: علیاکبر میرزایی، قم، نشر صالحان، 1387ش.
پورجعفر، حمیدرضا؛ هادی محمودینژاد، «باغ ایرانی تمثیلی از بهشت با تأکید بر ارزشهای باغ ایرانی دوران صفوی»، نشریه هنرهای زیبا، ش29، تهران، بهار1386ش.
پورجعفر، محمدرضا؛ بهزاد وثیق، «بررسی حکمت عناصر منظر در بهشت قرآنی با تأکید بر سوره الرحمن»، فصلنامه تخصصی پژوهشیهای میانرشتهای قرآن کریم، سال اول، ش1، 1387ش.
خوانسارى، جمالالدین، شرح غرر الحكم، بیجا، بینا، بیتا.
روحانی، غزاله، طراحی باغ و احداث فضای سبز، تهران، انتشارات فرهنگ جامع، 1371ش.
شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتی، قم، انتشارات سید جمالالدین اسدآبادی، 1379ش.
شوارتز، نوربرگ، مفهوم سکونت به معماری تمثیلی، ترجمه: محمود امیریاراحمدی، تهران، انتشارات آگاه، 1381ش.
طوفان، سحر، «بازشناسی نقش آب در حیاط خانههای سنتی ایران»، باغ نظر، ش6، تهران، پاییز 1388ش.
____________ ، بازشناسی الگوهای منظر در معماری مسکونی ایران (حیاط خانه سنتی) (کارشناسی ارشد)، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، 1385ش.
قزلباش، محمدرضا؛ فرهاد ابوالضیاء، الفبای کالبدخانه سنتی یزد، تهران، انتشارات سازمان برنامه و بودجه معاونت دفتر تحقیقات و معیارهای فنی، 1364ش.
گیلانی، علی، تاریخ مازنداران، تصحیح و تحشیه: منوچهر ستوده، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، 1352ش.
لویی مشیون، ژان، «هنر، طریق ذکر»، مقالات اولین کنفرانس بینالمللی هنر دینی، تهران، انتشارات سروش، 1380ش.
لیگیری، دانته، بهشت (کمدی الهی)، ترجمه: شجاع الدین شفا، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1335ش.
مرکز اسناد و تحقیقات دانشکده معماری و شهرسازی شهید بهشتی، گنجنامه، دفتر چهارم: «خانههای اصفهان»، تهران، انتشارات میراث فرهنگی کشور، 1377ش.
مسائلی، صدیقه، «نقشه پنهان به مثابه دستاورد باورهای دینی در مسکن سنتی کویری ایران»، نشریه هنرهای زیبا، ش37، تهران، بهار 1388ش.
مطهری، مرتضی، فطرت، تهران، انتشارات صدرا، 1380ش.
معماریان، غلامحسین؛ حسام کمالیپور؛ مجید هاشمی طغرالبحری، «تأثیر فرهنگ دینی بر شکلگیری خانه: مقایسه تطبیقی خانه در محله مسلمانان، زرتشتیان و یهودیان کرمان»، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، دوره سوم، ش10، تابستان 1389ش.
نایبی، فرشته، حیات در حیاط، تهران، انتشارات نزهت، 1381ش.
نصر، طاهره، تجلی حکمت در باغ ایرانی، شیراز، نشر رخشید، 1389ش.
ویلبر، دونالد، باغهای ایران و کوشکهای آن، ترجمه: مهیندخت صبا، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ پنجم، 1383ش.
Schimmel, Annemarie, the Empire of Great Mughals: History, Art and Culyure, reaction books, 1994.