چکیده
باور به ظهور حضرت مهدی(عج) و برقراری حکومت اسلامی در جهان و ایجاد عدالت همهجانبه از آیات و روایات اسلامی بهدست میآید. این باور از طرفی سبب میشود جامعه منتظر به وضعیت موجود اکتفا نکند و با ستمکاری کنار نیاید و از طرف دیگر موجب میگردد جامعه درصدد دستیابی به وضعیت بهتری باشد. بدین ترتیب، بهتدریج، آمادگیهای لازم برای ظهور حضرت فراهم میشود، بهویژه اگر این باور به دیگر جوامع نیز تسرّی یابد. این نوشته درصدد است با مطالعۀ روشهایی که باور به ظهور حضرت، موجب تحولات و تأثیراتی در جامعه منتظر میشود، مصادیق و روشهای قانونی یا رسمی و ابزاری و هنجاری آن را معرفی و تشریح کند.
مقدمه
این نوشته درصدد است روشهای اثرگذار انتظار در جامعۀ منتظر را تشریح کند. به این منظور، نخست به معرفی پدیدۀ انتظار و مؤلفههای آن و همچنین شناسایی جامعۀ منتظر میپردازد. سپس با معرفی روشهای اثرگذاری یک ایده یا پدیده در جامعه، مصادیق این روشها در جامعۀ یادشده را بررسی میکند. قلمرو اصلی نوشته، جامعۀ منتظر معتقد به امامت اثنیعشری است، ولی به تناسب بحث به جامعه منتظر در معنایی عام نیز بیتوجه نخواهد بود.
مفهومشناسی
1. تبیین انواع روشها
الف) روش هنجاری: با تعلق خاطر، وفاداری، تمایل عاطفی اثرگذار، اطاعت ناشی از باور به حقانیت، حقانیت تبدیل شده به باور درونی و آمیخته با ضمانت اخلاقی همراه است. گرچه در فرایندی طولانی، احساس تعلق عاطفی و مسئولانه نسبت به حفظ و دفاع از قواعد در فرد بهوجود میآید و خود را بهطور درونی، پاسدار آنها میداند.
ب) روش ابزاری: پیوستاری گسترده از رفتارهای مشارکتی کاملاً فعال تا کاملاً منفعل را دربر میگیرد. در این روش، افراد با توجه به نتایج و پیامدهای رفتاری به شرکت در رفتارهای موافقتآمیز برانگیخته میشوند. محاسبۀ نفع و ضرر مترتب بر تصمیم، تأمین نفع و فایدۀ مشخص یا همگانی، شاخص روش ابزاری است.
ج) روش قانونی یا رسمی: قواعد الزامآوری هستند که باید با آنها همنوا شد و آگاهی از الزامآور بودن آنها نقش اساسی دارد.
دو نکته را دربارۀ این روشها نباید از یاد برد:
1. این سه روش، قابل تبدیل به یکدیگرند.
2. تفکیک این سه، جنبۀ تحلیلی دارد و در سطح واقعیت، هر سه میتوانند بهطور همزمان وجود داشته باشند. برای نمونه، ممکن است در مورد فردی، بیرونیترین کنش او، موافقت قانونی و رسمی و درونیترین آن، تأیید هنجاری باشد.
همانطور که اشاره شد، وقتی فرایند و پدیدهای به هنجار تبدیل شود، روش درونی انگیزش کنترل و حتی توبیخ را در پی دارد و شخص را وادار به پیروی میکند. اشاعه و ترویج یک پدیده، انتقال آن از یک عضو گروه به بقیه در صورتی که با زمینۀ مناسب و مساعد همراه باشد، میتواند پدیده را بهصورت هنجار در آورد. البته ویژگیهای اثرگذار هنجارآور و مورد علاقه، نیاز و استقبال از بودن پدیدهای که قرار است هنجار شود و سرعت و چگونگی و زمینۀ اشاعه آن نیز تأثیر خاص خود را خواهد داشت.
بر اساس مطالب یادشده این نوشته در پی آن است که روشهای اثرگذاری انتظار را در جامعه منتظر مطالعه کند. قاعدتاً باید مصادیق روشهای هنجاری، ابزاری و قانونی معرفی و چگونگی اثرگذاری آنها تشریح شود.
2. انتظار
انتظار برای فرد و جامعه یک وضعیت است. وضعیتی که میتواند دستکم دو مؤلفۀ اساسی داشته باشد:
الف) امید و توقع دستیابی به وضعیتی بهتر؛
ب) قانع نبودن به وضع موجود.
وضع بهتر میتواند وضعیتی باشد که در آن، حق و پیروانش سربلند بوده، اقتدار یافته و غلبه داشته باشند و باطل و پیروان آن در حال اصلاح یا رو به نابودی باشند.
امیدواری به دستیابی به وضع بهتر لوازمی دارد، مانند: شناخت دقیق آن وضع در تمام ابعاد، آشنایی با شیوۀ رسیدن به آن، آشنایی با موانع و راههای مقابله با آنها.
قانع نبودن به وضع موجود نیز افزون بر تلاش برای اصلاح یا دگرگونی آن، شامل آمادگی برای این کار، داشتن برنامه و راهحل و احیاناً اقدام عملی خواهد بود. در این راستا، مطالبی مانند حقیقت، ضرورت، ابعاد، مبانی، بایستهها و پیامدهای انتظار قابل طرح است.
3. جامعۀ منتظر
بهعنوان پیشفرض _ نه مطلب مسلّم _ اینگونه فرض میکنیم که:
الف) در جامعه با کنش فرد، تجربۀ او و اعمال اجتماعی مواجه هستیم.
ب) اعمال اجتماعی به وسیلۀ عاملان انسانی انجام میشود که معرفتپذیرند.
ج) عاملان انسانی را نمیتوان به سادگی محصول فرهنگ و نیروهای طبقاتی پنداشت. آنها واجد قابلیت بازاندیشی در تعامل روزانه و دارای نوعی آگاهی ضمنی در مورد کنش خود هستند.
د) اعمال اجتماعی در راستای زمان و مکان نظمیافته، قاعدهمند و احیاناً بازخوردیاند.
هـ) در ایجاد اعمال اجتماعی که سازندۀ الگوهای قابل مشاهدهاند و آنها نیز سازنده و شکلدهندۀ جامعهاند، عمده فعالیت کنشگران معمولاً برآیند خواص ساختاری و ویژگیهای نهادینهشدۀ جوامع هستند.
و) ساختار، متکی و وابسته به فعالیت بوده و در عین حال، میانجی و پیامد فرایند ساختاری شده است.
اینک میتوانیم در جامعۀ منتظر، انتظار را یک ساختار نهادینهشده معرفی کنیم. ساختاری که این قابلیت را دارد تا تحکیم یابد، تثبیت شود، بارور گردد و ثمرات خود را نمایان سازد. در این جامعه، در راستای پدیدۀ انتظار از طرفی:
یک. قدرت تحمل در برابر ناملایمات به جهت نیرومندی ایده و پدیدۀ انتظار رشد مییابد؛
دو. در پرتو پویایی معطوف به هدف، زندگی معنیدار میشود؛
سه. به دلیل طولانی شدن دوران غیبت، درون پالایش مییابد و به درجات بالایی از خلوص میرسد؛
چهار. نیروهای نهفته و سرمایههای راکد به جریان میافتد.
از طرفی دیگر:
الف) اتحاد و انسجام اجتماعی فزونی مییابد؛
ب) تعاون و همکاری زیاد میشود؛
ج) اخلاق و حقوق مراعات میشوند.
در یک کلمه، به دلیل آماده بودن برای ظهور حضرت حجت(عج)، این آمادگی به همۀ امور مربوط به زندگی فردی و اجتماعی تسرّی مییابد و جامعه به تجلیگاه ارزشها و نمایشگاه چنین هویتی تبدیل میشود.
نکتۀ مهم در مورد اثرگذاری انتظار در جامعۀ منتظر آن است که انتظار و باروری آن در این جامعه، حالت پیوستار و تشکیکی دارد و هستۀ اولیۀ ایده و پدیدۀ انتظار با روشهایی رو به تزاید و تعمیق است. پس از توضیح و تشریح عنوان و محورهای آن، نگاهی عمیقتر به پدیدۀ انتظار خواهیم انداخت.
بنیانهای پدیدۀ انتظار
به نظر میرسد دستکم دو عامل اساسی که یکی از دیگری، مهمتر است، در پدیدۀ انتظار نقش داشته باشند:
1. تعالی معنوی و فکری بشر
انسان با توجه به نیروی تفکر و توانایی نگهداری و انتقال تجربهها همواره میتواند در مسیر رشد فکری و تعالی معنوی و اخلاقی گام بردارد و گاه این طی طریق، جهشی و باشتاب باشد. با این حال، به دلیل ظرفیتهای بسیار فراوان انسانی میتوان توقع داشت روزگاری بیابد که با توجه به فراهم بودن زمینه، با امدادهای الهی و وجود رهبری الهی، این تعالی، جهشی بسیار فراگیر داشته باشد، بهطوری که نه تنها معادل رشد تمام دورههای تاریخ بشر باشد، بلکه آنگونه که در احادیث آمده، تعالی معنوی و عقلی بشر در آن روزگار، چندین برابر کل رشد بشر در دوران حیات خود شود. شاید ضرورت عینیت یافتن این تعالی همان تجلّی اسماء و صفات الهی باشد. همانگونه که هستی، جلوهای از تجلیات اوست، این جلوه _ در مورد انسان _ قبل از مرحله قیامت کبرا میتواند در حد استعداد ممکنات ظهور و بروز تامّی بیابد. در انتظار این وضعیت به سر بردن، خود عاملی است برای تلاش مضاعف در جهت رسیدن به آن. ارتقای عقلانیت، حکمت و معرفت، بسط و کمال علم، توسعۀ دیانت، معنویت و اخلاق از جمله شاخصهای جامعۀ موعود است.
2. تحقق عدالت همهجانبه و برچیده شدن بساط ستم
عدالت در کنار تقوا، یکی از شاخصهای جوامع سالم بهویژه جوامع دینی و اسلامی است. یکی از فعالیتهای بشر در طول تاریخ، مبارزه با ظلم و ایجاد جامعه و حکومت مبتنی بر عدالت بوده و این آرمان گاه در گوشههایی از کرۀ خاکی در دورانهایی تحقق یافته است. با این حال، تحقق عدالت همهجانبه و حکومت عادلانه در کل کرۀ خاکی آن هم بهمدت بسیار طولانی، امید و آرزویی است که هیچگاه عملی نشده است.
پدیدۀ انتظار حاصل این آرمان است که ارادۀ خداوند متعال بر این تعلق گرفته است که چنین وضعیتی محقق شود. درست است که بشر همواره فکر میکند شاید خود بتواند این کار را انجام دهد، ولی تا به حال موفق نشده است. بهنظر نمیرسد بدون رهبری الهی، امدادهای خاص غیبی، فرا رسیدن زمان مناسب و فراهم شدن زمینۀ مساعد هم بتواند این کار را انجام دهد. سرنگونی حکومتهای ظالم، تحقق وحدت و صمیمت، زوال تبعیض، گسترش رفاه عمومی، صلح جهانی، تأمین حقوق انسانها، تحقق عدالت فراگیر و جهانی، وفور نعمت، ارتقای سطح معیشت، ریشهکن شدن فقر، گسترش امنیت، توسعۀ آبادانی، ارتقای صنعت و فنآوری، صیانت و سلامت محیط زیست تحقق رضایت جهانشمول نیز از مشخصات جامعۀ موعود است.
همانطور که اشاره شد، عامل نخست، اساسیتر از عامل دوم و عامل دوم، مقدمۀ عامل اول و زمینهساز آن است. به عبارت دیگر، عامل دوم به خودی خود، ارزشمند است، ولی نسبت به عامل اول حالت مقدّمی دارد؛ زیرا تحقق عدالت، امنیت، رفاه، صلح و صمیمیت، زمینه مساعدی است برای تعالی اخلاقی، معنوی، عقلی و فکری، نه بهعکس و نه آنکه دو هدف، مستقل در عرض و کنار یکدیگر قابل طرح باشند. در واقع، میتوان گفت این دو عامل همان عوامل اساسی بعثت انبیاست و فایدۀ آفرینش انسان نیز محسوب میشوند.
بنابراین، دو عامل یادشده، زیربنای پدیدۀ انتظار است. به دلیل وجود این عوامل، بشر تا حدودی بهطور فطری و بیشتر در پرتو تربیت دینی و فراگیری آموزههای دینی بهویژه اسلام، همیشه در جستوجوی رسیدن به وضعیتی آرمانی و ایدهآل است.
نکتۀ اساسیتر در این باره آن است که طبق آموزههای دینی، پدید آمدن جامعۀ موعود، دو مؤلفه دارد که مؤلفه نخست آن در دست بشر است. یعنی با اینکه تصمیمگیرنده، خداوند متعال است که هر گاه اراده کند، این کار انجام میشود، ولی فراهم آوردن زمینۀ مساعد آن بهدست بشر است. پس انسانها باید دست به دست هم دهند و زمینه اجرایی شدن این خواست الهی را فراهم کنند. آمادگی روحی و عملی، پرورش انسانهای زبده، توانا و صالح، مأیوس شدن از اینکه خود بشر بدون امدادهای الهی بتواند این وضعیت را فراهم آورد و دعا و درخواست از خداوند متعال برای تحقق این شرایط از جمله مهمترین عوامل زمینهساز است.
ملاحظه میشود که منتظران باید برای ترویج ایدۀ انتظار در عالم بسیار تلاش کنند تا فرهنگ جهانی مساعدی پدید آید و بهتدریج، زمینهها و شرایط فراهم شود.
مناسبات انتظار و جامعۀ منتظر
از آنجا که ایده و پدیدۀ انتظار در این نوشته بهعنوان باور و پدیدهای دینی در جامعۀ منتظر مطرح است، این مطلب بهعنوان مصداقی از مناسبات دین و جامعه قابل طرح است. میتوان گفت باورهای دینی از چند جهت در حیات اجتماعی اثرگذار است:
1. پدید آوردن برخی شعایر و مناسک که خود، بعدی از حیات اجتماعی را رقم میزنند و احیاناً نهادهایی را پدید میآورند؛
2. پدید آوردن نهادهای دینی (بهطور مستقیم)؛
3. اثرگذاری بر قشربندی اجتماعی و منزلت اجتماعی اقشار و گروهها و هرم قدرت اجتماعی.
با مصداقیابی این مناسبات در جامعۀ منتظر در تعامل با پدیدۀ انتظار همراه با در نظر گرفتن اقسام روشهای مورد اشاره در ابتدای نوشته میتوان بهطور مبسوط روشهای اثرگذاری انتظار در جامعۀ منتظر را تشریح کرد. البته بهنظر میرسد پیش از ارائۀ این مطلب، همانند معرفی بنیانهای انتظار باید ویژگیهای جامعۀ منتظر نیز تبیین شود.
ویژگیهای جامعۀ منتظر
برای جامعۀ منتظر که در انتظار آمدن و ظهور رهبری الهی به سر میبرد، رهبری که در قید حیات است و در حیات اجتماعی انسانها حضور دارد _ گرچه بهصورت ناشناخته _ حجت الهی بر انسانهاست، واسطۀ فیض و برکات و هدایتهای الهی برای انسانها، بلکه سراسر هستی است، چند ویژگی آشکار قابل ذکر است:
1. ایجاد و تعمیق روابط متقابل بین رهبر و مردم
بین رهبری جامعۀ در انتظار و مردم، روابط گسترده و عمیقی وجود دارد. در وجهی کلی، نوعی عشق، محبت و احترام عمیق از طرف جامعه نسبت به رهبر و متقابلاً نوعی صمیمیت، شفقت و عنایت از طرف رهبر نسبت به جامعه ابراز میشود.
رهبر جامعۀ منتظر، حضرت حجت(عج):
الف) از طریق موارد زیر به یاد افراد جامعه است:
1. نظارت بر احوال مردم؛
2. شریک غم و شادی آنان بودن؛
3. دعا برای جامعه بهویژه دوستداران خود؛
4. آمین گفتن به دعای دوستان خود؛
5. عیادت برخی بیماران جامعه؛
6. شرکت در تشییع جنازه برخی افراد؛
7. همسفر و همسفره شدن با برخی و ابراز محبت.
ب) از این راهها به جامعه و افراد آن کمک میرساند:
1. برآوردن حاجات و خواستههایی که به مصلحت است (باذن الله)؛
2. دفاع از جامعه هنگام آسیبها و خطرهای جدی؛
3. هدایتها و راهنماییهای ویژه؛
4. فریادرسی درماندگان و مضطرین.
ج) از طریق دیدار حضوری با برخی افراد واجد شرایط که یا خود حضرت به دیدارشان میروند یا آنها توفیق تشرّف به محضر حضرت پیدا میکنند.
متقابلاً از طرف جامعۀ منتظر و افرادش، این روابط به اشکال گوناگون و فراوانی ابراز میشوند از جمله:
1. ابراز عشق و علاقه نسبت به حضرت حجت(عج)؛
2. انتظار فرج او و دعا برای ظهورش؛
3. اظهار اشتیاق نسبت به دیدارشان؛
4. تشکیل مجالس به یاد او همراه با ذکر فضایل و مناقب حضرت؛
5. اندوه و گریستن در فراق او؛
6. انجام امور خیر به نیابت از او مانند خواندن نماز، طواف، زیارت پیامبر و امامان(ع)؛
7. دادن صدقه برای تداوم سلامتی او و رفع کسالت احتمالی از او؛
8. خوشحال کردن دوستداران او؛
9. تجدید بیعت متوالی و متناوب با او.
تحکیم و بسط چنین روابطی از طرف جامعۀ منتظر در پی شناخت هرچه بیشتر حضرت حجت(عج)، آشنایی با صفات و ویژگیهای او و علایم ظهور، مقدمات ظهور و چگونگی یاری کردن به حضرت تشدید میشود و متقابلاً بذل شفقت و عنایت حضرت را بیشتر خواهد کرد.
تداوم و تعمیق این روابط دوجانبه، با توجه به اینکه حضرت، جانشین پیامبر عالیقدر اسلام(ص)، اسوۀ انسانیت، حجت خداوند متعال و دارای عالیترین درجۀ کمالات انسانی است، موجب تعالی هرچه بیشتر جامعه و افراد آن میشود، مشابهتهای جامعه را به رهبر خود فزونی میبخشد و یکی از بهترین راههای تعالی معنوی و اخلاقی جامعۀ منتظر است. میزان این تعالی و کمال در جامعۀ منتظر هنگام مقایسۀ آن با جوامعی بیشتر نمایان میشود که عملاً خود را از چنین الگوهایی محروم کردهاند و از این روابط دوجانبه بیبهرهاند؛ مانند جامعهای که صرفاً درصدد است _ به پندار خود _ با اجرای آموزههای دینی بهگونهای خود را به آنها آراسته گرداند. روشن است وقتی جامعهای افزون بر اجرای آموزهها، واجد روابط متقابل با رهبران الهی و تجسمبخش آموزهها باشد، علاوه بر تأثیرات دوجانبه و رهبری و تربیت عملی، دعاهای رهبر و عنایات او و هدایتهای الهی از طریق او سبب تعالی پرشتاب جامعۀ منتظر خواهد شد.
2. پرورش افراد صالح و توانا بهعنوان یاوران خاص حضرت حجت(عج)
برخورداری انبیا و اولیای الهی از یاورانی کارآمد، استوار، نستوه و جان بر کف، حقیقتی انکارناپذیر است. نقش یاوران در موفقیتهای انبیای الهی مانند حضرت موسی، حضرت عیسی، پیامبر اسلام(ع) و در مورد امامان شیعه؛ حضرت امام حسن، حضرت امام حسین و حضرت امام صادق (ع) در منابع دینی یادآوری شده است.
چنین سنتی در مورد حضرت حجت(عج) نیز جاری است و حضرت با یاوران خاصش فعالیت خود را آغاز خواهد کرد.
به دلیل پدیدۀ انتظار و لزوم آمادگی و پرورش افراد زبده و زمینهساز و پا به رکاب، بهطوری که هر آن، حضرت ظهور کند، بتوانند در سریعترین زمان ممکن در خدمت حضرت باشند، جامعۀ منتظر عموماً و افراد معینی از آن بهطور خاص، درصدد کسب آمادگیهای لازم هستند؛ آمادگیهای فکری _ اعتقادی و روحیهای _ رفتاری.
با توجه به آنچه در برخی احادیث آمده است، چنین آمادگیهایی در مناطقی مانند قم، ری، یمن و طالقان علیالقاعده باید بیشتر باشد. گروههایی محکم و استوار با درجۀ بالایی از ایمان و روحیۀ جهادی دارای تشکلهایی اداری، سیاسی، نظامی و اطلاعاتی که بتوانند در سریعترین زمان ممکن، بیشترین کارآیی را داشته باشند.
طبیعی است چنین افرادی از جامعۀ منتظر سر برمیآورند و چنین زمینههایی در آن جامعه وجود دارد. پالایش درون، رشد نیروی مقاومت در برابر ناملایمات، مراقبت دایمی، احساس حضور در پیشگاه حضرت، سلامت اخلاقی، منحل نشدن در فساد پیرامون، پایداری در برابر رهبریهای ناسالم، مقابله با تحریف و تخریب و آسیبهای وارد بر پدیدۀ انتظار و جامعۀ منتظر از جمله اموری است که در گروه یاوران آشکار و مشهود خواهد بود.
این زمینهسازان و یاوران خاص علاوه بر آنکه محصول و برآیند جامعۀ منتظر هستند، در آن جامعه اثر میگذارند و موجبات تعالی بیشتر آن را فراهم میکنند.
3. پویایی و متکامل بودن جامعۀ منتظر
نتیجۀ وجود دو ویژگی پیشین، از طرفی، تحقق جهتگیری خاص جامعۀ منتظر به سمت اهداف متعالی است که در نهایت، این جامعه پس از ظهور حضرت حجت(عج) به آن سمت حرکت خواهد کرد. از طرفی دیگر، جامعۀ منتظر، پویایی و تکامل بسیار پرشتابتر در مقایسه با جوامع سالم و پویایی غیرمنتظره داشته باشد. دلیل این مطلب روشن است. وقتی جامعهای از دل و جان به وضعیت آرمانی خود (جامعۀ جهانی حضرت مهدی(عج)) معتقد بود، درصدد شناخت کامل و دقیق آن برمیآید، راهها و مراحل رسیدن به آن را شناسایی و موانع را برطرف خواهد کرد.
بدین ترتیب، هدفمندی و ایدهآل را نصب العین خود قرار دادن، در کنار عوامل پیشین همراه با امدادهای الهی سبب حرکت پرشتابتر جامعه بهسوی کمالات و آرمانهای مطرح در جامعه پس از ظهور خواهد شد.
راهها و چگونگی تأثیر انتظار
همانگونه که اشاره شد، باور به ظهور حضرت مهدی(عج) و تشکیل حکومت عادلانۀ جهانی در پدید آوردن برخی شعایر و مناسک و ایجاد برخی نهادهای دینی و قشربندیها و منزلتهای اجتماعی اثرگذار است.
الف) در ناحیۀ شعایر و مناسک، از جمله مواردی که باور به انتظار ایجاب میکند در جامعۀ منتظر در نظر بگیریم، عبارتند از:
1. گرامی داشتن ایام و اعیاد و مناسبتهای منسوب به حضرت حجت(عج) مانند نیمه شعبان، روزهای جمعه و ... ؛
2. مقرون ساختن تمامی جلسات و مجالس دینی به یاد و نام حضرت و ذکر فضایل و مناقب و معرفی او و دستکم در ابتدا و انتهای جلسه؛
3. تهیه برنامههای ترویجی صوتی و تصویری مستند، متقن و جذاب دربارۀ زندگینامۀ حضرت، اهداف ایشان، روش کار حضرت، معرفی دقیق و کامل ویژگیهای ظاهری و سیمایی حضرت؛
4. معرفی حضرت بهصورت مکتوب برای سطوح فرهنگی و فکری گوناگون جامعه به سبکهای متعدد در رسانههای تصویری جدید، کتابها و ... ؛
5. فراوان کردن نام حضرت در شهرها، مناطق مسکونی، شغلی، خیابانها، دانشگاهها، مساجد، پارکها و ... بهطوری که با ورود هر تازهوارد به جامعۀ منتظر، نام حضرت و معرفی او از گوشه گوشۀ جامعه نمایان باشد؛
6. تخصیص اوقاف و منابع مالی معینی جهت هزینه کردن برای بزرگداشت حضرت در اشکال مختلف و هرچه بیشتر زنده نگهداشتن یاد و نام و آوازۀ او؛
7. شناساندن حضرت به جهانیان از طریق رسانههای همگانی و اعزام تیمهای تبلیغی و کارآمد و ... ؛
این موارد و نظایر آن در ابتدا بهصورت ترویجی و با روشهای قانونی و رسمی طرح میگردد و بهخاطر نیاز و توجه فطری اکثریت انسانها به آیندهای روشن، همنوایی رفتاری آنها را موجب میشود و بهتدریج، توجه به حضرت حجت و استمداد از او حالت هنجار پیدا خواهد کرد. بهعبارت دیگر، معمولاً روشهای ذکرشده، سیری از رسمی به هنجاری خواهند داشت. در این مورد نیز تشکلهای رسمی (دولتی و غیردولتی) در ترویج و معرفیهای اولیه میتوانند با تکیه بر مفید بودن و مزایای توجه به آیندۀ روشن، زمینۀ هنجاری شدن ایدۀ انتظار را فراهم کنند. کارآمدی بالا و پاکی نیت و انگیزۀ مجریان برنامههای مربوط به حضرت حجت در توفیق بهتر و بیشتر آنها تأثیر فراوانی خواهد داشت. آنچه اهمیت دارد، توجه به سیر حرکت روشها در جوامع عادی است؛ زیرا مراعات آنها کار را سهلتر خواهد کرد.
ب) در ناحیۀ اثرگذاری انتظار در نهادهای اجتماعی به ذکر دو مورد بسنده میشود:
1. تشکیل حزب منتظران: با فراهم بودن زمینۀ پرورش یاوران خاص حضرت در جامعۀ منتظر، تأسیس چنین حزبی بسیار آسان مینماید. این حزب غیردولتی با اهداف مشخص و جهانی در مورد پرورش یاوران حضرت و ترویج ایدۀ انتظار و زمینهسازی ظهور انجام وظیفه خواهد کرد. چنین حزبی درصدد کسب پایگاه و نفوذ اجتماعی برای آمادهسازی تودهها در جهت یاری به حضرت برخواهد آمد. این حزب میتواند پیشرفتهترین آموزشهای نظامی و اطلاعاتی را دریافت و آمادگی یاریرسانی همهجانبه به حضرت را در خود تقویت کند. بودجه این حزب میتواند از طریق دریافت حق عضویت از اعضا و کمکهای افراد و جمعیتهای نیکوکار تأمین شود. نکته مهم در مورد این حزب آن است که باید این حزب زیر نظر سازمان مراجع فعالیت کند؛ زیرا همانطور که اینک اشاره میشود، نهاد دیگری که باید در جامعۀ منتظران و در پرتو ایدۀ انتظار تأسیس شود، سازمان مراجع دینی است.
2. تشکیل سازمان مراجع دینی: با توجه به احادیث معتبر، در زمان غیبت کبرا، فقهای واجد شرایط و اسلامشناسان دارای صلاحیت به عنوان نواب عمومی حضرت در کنار دیگر فعالیتهای خود، همراه با داشتن بازوی نیرومند حزب منتظران، بخشی از مدیریت وقت، امکانات و تواناییهای خود را مصروف آمادهسازی جامعۀ منتظر خواهد کرد. این نهاد، عالیترین نهاد رسمی غیردولتی در جامعۀ منتظر برای ساماندهی همۀ برنامههای مربوط به آمادهسازی و تعالیبخش جامعۀ منتظر است. با توجه به تواناییهای مراجع دینی و شایستگیهای معنوی، اخلاقی و مدیریتی ایشان، کسب کامیابیهای اساسی در آمادهسازی جامعۀ منتظر بسیار طبیعی و مسلّم مینماید. درست است که هر تشکلی ممکن است با مشکلات و موانعی مواجه شود، ولی بهنظر میرسد با وجود پاکینیت و تواناییهای عالی در چنین نهادی، موانع به راحتی برطرف شوند.
همانگونه که اشاره شد، حزب منتظران، برخاسته از متن جامعۀ منتظر و اعضای آن از تمامی اقشار جامعه با سازماندهی و مدیریتهای مردمی خواهد بود. چنین حزبی با توجه به نظارت عالی سازمان مراجع دینی میتواند دقیقترین و کاملترین برنامههای آموزشی را برای جامعۀ منتظر به اجرا در آورد. انتظار میرود با گذر زمان و شکلگیری فعالیتها، کارآمدی آنها رشد پرشتابی بگیرد و بهتدریج، از موانع کاسته شود و شعاع فعالیت حزب حتی جوامع غیراسلامی را نیز پوشش دهد. آنچه میتواند در این بخش، امیدبخش باشد، عنایت الهی و توجه خاص خود حضرت در کنار زمینههای مساعد در تمامی جوامع بشری برای داشتن تصویری از جامعۀ آرمانی است.
مطالب زیادی دربارۀ این دو نهاد میتوان ذکر کرد که تأمل و مجال بیشتری میطلبد. با توجه به روشهای ذکرشده میتوان گفت روش قانونی و رسمی در اینجا نیز در آغاز کار، بیشترین نقش را خواهد داشت. تشکیل این دو نهاد در جامعۀ منتظر، در کنار دیگر نهادهای اجتماعی، ساماندهی جدیدی را ایجاب میکند واکنشهای مختلفی را برخواهد انگیخت. طبیعی است به مرور زمان _ همانگونه که در اعمال اجتماعی و زمانبندی بودن و مکانمند بودن آنها اشاره شد _ با گسترده شدن فعالیت آنها و حتی سرایت آنها به دیگر جوامع، وقتی افراد ببینند همراهی با این نهادها مفید است، از این نهادها استقبال خواهد شد. بهتدریج، نوبت به روشهای هنجاری و پیدا شدن تعلقخاطر و احساس تعهد نسبت به همراهی و همکاری با برنامههای آنها خواهد رسید.
این نوشته میخواهد این نکته را مطرح کند که هر فرد و گروه اجتماعی بهطور طبیعی با توجه به اعتقادات خود در ابتدا به اینجا خواهد رسید که باید بخشی از وقت، امکانات و تواناییهای خود را در مسیر پدیدۀ انتظار به کار گیرد و در مرحلۀ بعد، حیات فردی و اجتماعی خود را بهگونهای سامان دهد که صبغۀ انتظاری داشته باشد که همان صبغۀ الهی است.
در چنین موقعیتی، افراد و گروهها برای پذیرایی و استقبال از حضرت حجت(عج) آمادهترند و با گسترش و توسعه چنین وضعیتی به دیگر جوامع میتوان انتظار داشت روزبهروز زمینه برای استقبال و همنوایی و همدلی با حضرت و برنامههای او بیشتر فراهم شود.
همانطور که اشاره شد، با توجه به تفکیک نشدن این روشها در سطح واقعیت، برنامههای یادشده در بعد مناسک و شعایر، با دو نهاد ایجادشده ارتباطی تنگاتنگ خواهد داشت و مناسبات دو جانبهشان سبب خواهد شد جامعۀ منتظر در راستای کسب آمادگی شتاب بیشتری پیدا کند.
در چنین جامعهای، هر نهاد یا سازمانی به تناسب قرب و بعد آن با آرمانهای مهدویت کسب منزلت خواهد کرد. وقتی سازمان مراجع دینی بهعنوان سازمان نواب حضرت انجام وظیفه کند، طبیعی است بالاترین منزلت اجتماعی و در همان حال، بیشترین تعهد و مسؤلیت اجتماعی را خواهد داشت. هنگامی که حزب منتظران بهعنوان یاوران زبدۀ حضرت در زمینۀ آمادهسازی جامعه فعالیت میکنند منزلت رفیع آنان همگام با تعهد بسیار زیاد اجتماعیشان خواهد بود.
سازمان مراجع دینی میتواند با استناد به منابع و مآخذی که در اختیار دارد، برنامۀ بلندمدتی را طراحی کند که با پیمودن هر مرحله از مراحل آن، جامعۀ منتظر به درجۀ آمادگی بیشتری دست مییابد و به قلۀ آمادگی و همراهی حضرت نزدیکتر میشود. از وظایف نهاد و حزب منتظران، یارگیری بیشتر و ایجاد شرایطی خواهد بود که دستهدسته بر اعضای حزب منتظران افزوده شود.
یادآوری
سزاوار است به این مطلب توجه شود که از پایان غیبت صغرا و شروع غیبت کبرا تا به حال، قرون فراوانی سپری شده است و شاید تا ظهور حضرت قائم(عج) قرنهای بسیار بیشتری نیز بگذرد و حضرت ظهور نکند. در احادیث سفارششده است که ظهور را نزدیک بدانیم و دعا برای تعجیل ظهور حضرت را از برنامههای جامعۀ منتظر قرار دهیم، ولی در کنار این امور، این احتمال وجود دارد که به دلیل فراهم نشدن شرایط اجتماعی، ظهور به این زودیها رخ ندهد. از طرف دیگر، نسلهای متوالی با نصب العین قرار دادن انتظار همراه با پرورش یاوران زبده، آمادگیهای همهجانبه را کسب کنند، و سرانجام با حالتی از اندوه و رنج از دنیا بروند. پیامد این وضعیت چه خواهد بود؟ آنگونه که در برخی احادیث آمده است، شاید این وضعیت سبب شود برخی دچار تردید شوند.
به نظر میرسد در کنار تقویت ایمان و درخواست از خداوند متعال که دچار تردید نشویم _ بهویژه کسانی که به حالت روحی و آمادگی نسلهای پیشین و انتظار آنان توجه میکنند _ شاید بتوان مسئلۀ انتظار و آمادگی برای ظهور و در عین حال، انجام فعالیتهای عادی و معمولی زندگی اسلامی را به مضمون این آموزههای دینی تنظیر و تشبیه کرد که «اعمل لدنیاك کأنّك تعیش ابداً و اعمل لأخرتك کأنّك تموت غداً». هدف از این تشبیه _ و نه استدلال _ آن است که از طرفی، فرد و جامعۀ منتظر باید چنان شوق، آمادگی و بیقراری برای ظهور و آمدن حضرت و همراهی با او داشته باشد که گویی الآن ظهور میفرماید. از طرف دیگر، برای انجام وظایف زندگی اسلامی عادی بهگونهای زندگی و برنامهریزی کند که گویا به این زودیها معلوم نیست ظهور کند. هنر جمع بین این دو امر آن است که قابل تشبیه به همان آموزۀ یادشده است.
به عبارت دیگر، روال عادی حیات اجتماعی در جامعۀ اسلامی بهگونهای نیست که پدیده انتظار در آن خللی ایجاد کند، بلکه بهعکس این پدیده:
1. حالت انگیزش قوی نسبت به انجام فرایض و ترک محرمات و آشنایی و عمل به وظایف اجتماعی ایجاد میکند.
2. موجب میشود در کنار عوامل دیگری که سبب توجه بیشتر به خداوند متعال میشوند و در فعالیتهای زندگی صبغۀ الهی ایجاد میکنند، عامل مساعد دیگری در همان راستا دست به کار شود؛ زیرا به انتظار رهبر الهی بودن و همنوایی با او سبب مشابهت بیشتر انسان به او میشود. پس توجه به او طریقی است برای توجه به جلوۀ تام الهی.
3. سبب میشود همراه با آمادگیهای اجتماعی و کسب تواناییهای همهجانبه در جهت حفظ و تقویت اعتلا و عزت جامعۀ اسلامی ناشی از آموزههایی چون وَ أَعِدُّوا لَهُم مَااستَطَعْتُم مِن قُوَّةٍ وَ ...، این آمادگیها و کسب تواناییها از طریق پدیدۀ انتظار نیز مضاعف شود.
4. اقتضا دارد برای تلاش به منظور بهبود اوضاع و دستیابی به وضعیت متعالیتر در آینده، انگیزشی چند برابر داشته باشیم.
5. سبب میشود در برابر ستم و تبعیض و هر گونه گناه اجتماعی و فردی بیاعتنا نباشیم و در حد توان با آنها مبارزه کنیم.
ملاحظه میشود اگر ایدۀ انتظار بدون تحریف و تخریب، از آسیبها مصون بماند و بتواند جایگاه و نقش خود را در جامعۀ منتظر به دست آورد، نسبت به وضعیت عادی جامعه و فعالیتهای آن، نقش راهنمایی و انگیزش بسیار تقویتکنندهای خواهد داشت. همچنین سبب تلاش مضاعف جامعه و حرکت پرشتابتر اعضای آن به سوی تعالی خواهد شد. شاید حتی رنج و اندوه ناشی از انتظار و احتضار و جان به جانآفرین تسلیم کردن با چشمهای منتظر نیز این مزیت را داشته باشد که تا آخرین لحظۀ حیات، ایمان و باور به خداوند متعال و حضور منجی منتخب از سوی او در جهان پایدار باشد. به هر حال، به نظر میرسد هنر جمع بین انتظار و انجام وظایف زندگی اجتماعی متأثر از آموزههای اسلامی، پویایی جامعۀ منتظر را تقویت کند.
نتیجه
باور به آمدن امام دوازدهم و حجت خداوند متعال و جانشین پیامبر برای تشکیل حکومت اسلامی جهانی و برقراری عدالت همهجانبه موجب میشود جامعهای که این باور بهصورت زنده و شاداب در آن مطرح است، در سطح فردی و اجتماعی، تلاش مضاعفی را برای آمادگی حضور در چنین جامعهای و زمینهسازی شرایط برای آن انجام دهد. این تلاش مضاعف علاوه بر ارتقای سطح معنوی، اخلاقی و فکری جامعه سبب میشود جوامع دیگر نیز متأثر از این وضعیت و با توجه به شرایط مساعد، گرایش بیشتری برای همراهی با پدیدۀ انتظار از خود نشان دهند. بدین ترتیب، به تدریج، اوضاع جهانی برای ظهور حضرت حجت(عج) مساعد شود. روشهای قانونی، ابزاری و هنجاری، راههایی بودند که از گذرگاه آنها، صورتهای مختلف این اثرگذاری بهصورت شعایر و مناسک، نهادهای دینی خاص و اثرگذاری در اقشار جامعۀ منتظر به اختصار بازگو شدند.
منابع
1. آناتومی جامعه، فرامرز رفیعپور، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول، 1378ش.
2. الاحتجاج، ابومنصور احمد بن علی طبرسی، مشهد، نشر مرتضی، 1403ق.
3. بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404ق.
4. تحفالعقول، حسن بن علی حرانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
5. الخرائج و الجرائح، قطبالدین راوندی، قم، مؤسسۀ الهادی، 1409ق.
6. قیام و انقلاب مهدی(عج)، مرتضی مطهری، قم، انتشارات صدرا، چاپ پانزدهم، 1374ش.
7. الغیبة للحجة، محمد بن ابراهیم نعمانی، تهران، مکتبة الصدوق، 1397ق.
8. کتاب الغیبة، محمد بن حسن طوسی، مؤسسة معارف اسلامی، 1411ق.
9. کمال الدین و تمام النعمة، محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، قم، دارالکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1368ش.
10. مجلۀ انتظار، ش 1 - 7.
11. مجلۀ علوم اجتماعی دانشکدۀ ادبیات دانشگاه مشهد، سال اول، ش5.
12. معجم احادیث المهدی(عج)، علی کورانی، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیة، 1411ق.
13. منتخبالاثر، لطفالله صافی گلپایگانی، قم، سیدة المعصوم، چاپ اول، 1419ق.
14. یوم الخلاص، کامل سلیمان، تهران، آفاق، چاپ سوم، 1376ش.