عادت کردن به خواندن دعای عهد در هر بامداد و توجه به مضامین و «آموزههای اجتماعی» آن اگر در جامعه همچون «رسمهای اجتماعی» بر اثر تکرار فراوان و تثبیت کنشهای متقابل اجتماعی فراگیر شود، آموزههایش که سراسر درس زندگی سعادتمندانه است، تحقق مییابد و جامعه مؤمنان بنابر «خودآگاهی» و «عملگرایی» به وظایف خویش آشنا میشوند و عمل مینمایند. امام صادق(علیه السلام) در این باره میفرماید:
هر کس بخواهد از یاران قائم شود، باید منتظر باشد و باید در حال انتظار به پرهیزکاری و خوهای پسندیده عمل نماید که هرگاه بمیرد و قائم(علیه السلام) را درک نکند، پاداش او همچون کسی خواهد بود که دوران حکومت حضرتش را درک کرده باشد.
در این نوشتار برخی از آموزههای دعای عهد را همچون وفای به عهد و تعهد داشتن، عدالتخواهی، مهرورزی، اصلاحطلبی و... برشمردیم که همگی هویت فردی اجتماعی منتظرانی را نشان میدهد که از «خداجویی» و «ولایتمداری» و «معرفت» آنان نشأت گرفته است.
تقدیم به او که آیینة پرستش حق ازلی است آنگاه که به نماز میایستد، و طنین وحی پیامبران در گفتار او، چون به موعظه مینشیند، فریادش قرون را در مینوردد و شمشیر خشمش فرعونیان را برای ابد در هرم نابودی دفن میکند.
او که قیامش، همسنگ قیامت است و ظهورش مظهر دیانت.
همو که ژرفای معنای ناشناختة خلافت انسان را بر جهانیان آشکار میسازد؛
وجودش آیت بزرگ خداست و غیبتش تفسیر غیب و ظهورش مبشر معاد و قیامش تفسیر تعهد و جهاد، کلامش تاویل قرآن و نگاهش تمّوج دریای مهیر پیامبران بر گمشدگان.
مقدمه
تنها «درمان» دردهای بشر، رو آوردن به اسلامی است که در آن «امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)» به روشن، مطرح باشد و همه دعوتها و کوششها و خروشها، برای احیاء تعالیم «کتاب خدا و عترت(علیهم السلام) پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم)» قرار گیرد.
دعوت به «مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)» و مطرح کردن نام و نقش و اثر او در جهان هستی و جهان اسلام، وظیفه فرد و گروه خاصی نیست؛ زیرا «مهدویت» اصلی عمیق و ریشهدار از اصول اسلامی به شمار میرود؛ «اعتقاد به مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)» تنها نشانگر یک باور اسلامی نیست، بلکه افزون بر آن، عنوانی است برای خواستهها و آرزوهای همة انسانها با کیشها و مذاهب گوناگون، و بازده الهام فطری انسان است که «روز موعود» را در «انتظار» است؛ «انتظار فرج» و در خواست ظهور حضرت، توصیه و ترغیب شد. تا مؤمنین همواره چشم به راه او باشند و این تشویق تحقق همان پیوستگی روحی و وابستگی وجدان منتظران ظهور و رهبرشان است و در این راستا ادعیه نقش کلیدی را ایفا میکنند، یکی از این ادعیه که سراسر آموزههای اجتماعی دارد؛ «دعای عهد» است که در آن «تجسم یافتن مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)» تحرک تازهای به «منتظران» میبخشد و روح «مهر ورزی» را در دل و جان شیفتگان حضرتش، پرورش میدهد و او را به «عدالت خواهی» و «ظلم ستیزی» وا میدارد تا برای نایل شدن به رضایت دوست خود را با «گروه مؤمنین» پیوند زند و چون «جهانی» بیندیشد و با مستضعفین «همدردی» کند و با «تداوم» «دعای عهد» در هر «صبحگاه»، آن را نه تنها در خود «نهادینه» کند بلکه «جامعه» را نیز با «فرهنگ انتظار» همراه کند.
«آموزههای اجتماعی» آن را ترویج کند و زمینه را برای تعجیل ظهورش فراهم نماید.
در این راستا ما با بررسی فرازهای این دعای شریف، درصدد آنیم تا بیابیم که «انتظار» امری جمعی است بطوری که این دعا که علیالظاهر به صورت فردی خوانده میشود و امری شخصی است، سراسر «درس اجتماعی» است که به برخی از آنها اشاره میکنیم. شرح و توضیح ادعیه نیز بنا به فرموده اما راحل(رحمه الله) وظیفهای خطیر و مهم است: «از ائمه هدی(علیهم السلام) ادعیهای وارد شده است که مضامین آنها را باید تامل کرد و آنهایی که اهل نظر هستند، اهل معرفت هستند بر آنها شرح کنند، آنها را به مردم ارائه بدهند، اگر چه هیچ کس نمیتواند آن چیزی که به حسب واقع هست، شرح کند.»
ضرورت بحث
«نهادینه کردن» فرهنگ و ارزشهای متعالی در جامعه، بخصوص در میان جوانان و نوجوانان، از مباحث مهم در عصر کنونی است؛ به گونهای که آنان اصول و آرمانهای اصیل اسلامی را فرا گیرند و خود را متناسب با آن فرهنگ، اجتماعی کنند. این فرآیند جز از طریق ارتباط مؤمنان با هم اتفاق نمیافتد؛ زیرا اجتماعی شدن، فرآیندی است که به وسیله آن انسان مبتدی از طریق تماس با انسانهای دیگر به تدریج به معارف آگاهی مییابد و با شیوههای رفتاریی فرهنگ و محیط معنی آشنا شود.
اگر جوانان بدانند که امثال «دعای عهد» تنها در خواست و نیاز شخصی نیست بلکه سراسر درس زندگی، مهرورزی، عدالت خواهی، تعهد، ایثار و... است، شیفته آنها میشوند؛ زیرا همواره انسانها درباره رفتار خویش کنجکاوانه و درباره عوامل مؤثر در آن، واکنش نشان میدهند. معتقدیم که «عادت» بر این ارزش دینی (خواندن دعای عهد در هر صبح)، هم از جهت «ترویج فرهنگ مهدویت» برای جامعه «آرمان خواه مهدی» و هم از لحاظ «جامعه پذیری نسل جوان» و پذیرش ارزشها و هنجارهای متعالی اسلامی اهمیت خاصی دارد. نتیجه، آن فرد با «پویایی»، «تحول خواهی»، «ایثار» و با این «عهد» و «پیمان» خویشتن را برای «اصلاح» جامعه و پیوستن به «یاوران» حضرت مهیا میکند که در نظام ارزشی اسلامی، «بالاترین» جایگاه برای هر مؤمنی به شمار میآید؛ زیرا جایگاه اصلی در منزلت فرهنگ اسلامی با «گروه مؤمنان» است.
هدف
هدف این مقاله، آشنایی با «آموزههای اجتماعی» دعای عهد است که مؤمنان را به تلاش برای «اصلاح امور» تحت «نظارت» حضرت ولی عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به نقش آفرینی وا میدارد.
این دعا «پیوند فرد» با «گروه مرجع» را اثبات و فرد را برای مهیا کردن امور و جامعه پذیری فرهنگ مهدوی در جامعه موظف میکند. این فرد نه تنها خود را برای «خدمت رسانی» به حضرت مهیا مینماید بلک «دیگر خواهی» او «تعهد اجتماعیاش» را شکوها میکند و با استمرار از باری تعالی برای رسیدن به آن «آرمانهای بزرگ»، به «عمل گرایی» و انجام وظیفه خویش اهتمام میورزد.
اهمیت دعا
دانشمندان غیر مسلمان نیز به اهمیت، آثار و ارزش دعا معترفند و دعا را عامل حرکت و از ضروریترین نیازهای بشر بر میشمرند و آن را دوای درد حتی در امور جسمی میدانند.
دعا امری فطری، ضروری و از اخلاق انبیای بزرگ الهی به شمار میآید که زمینه شایستگی گرفتن عطای حق را فراهم میکند.
دعا در قرآن و حدیث
قرآن مجید با دستور به دعا استکبار و خودداری از به جا آوردن آن را باعث سقوط در جهنم بر میشمرد:
«وَقَالَ رَبُّكُمْ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ»
الف: گشایش کارها در پرتو دعا
قرآن دعا را عامل گشایش کارها، نجات از هم و غم و رنج میداند:
«قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنْ الشَّاكِرِينَ * قُلْ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ»
... خداوند شما را نجات میدهد...
ب: دعا، ویژگی صالحان
قرآن دعا را کاری پسندیده و نماد بندگان صالح بر میشمرد و آنان را در همه شئون حیات با این واقعیت عالی همراه و هم آهنگ معرفی میکند.
«إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ»
ایشان همواره در کارهای خیر و به سرعت اقدام میکردند و در حال بیم و امید ما را میخواندند و پیوسته برای ما خاشع بودند.
ج: دعا و جلب توجهات الهی
«قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ»
بگو پروردگارم ارجی برای شما بر نمیشمرد، اگر دعا شما نباشد.
د: دعا و اجابت آن
«وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِي إِذَا دَعَانِي فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ»
... من نزدیکم، دعای دعا کننده را به هنگام که مرا میخواند، پاسخ میگویم ... .
هـ: دعا، اسلحه مؤمن
پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) درباره دعا میفرماید:
الدعاء سلاحُ المؤمن و عمود الدّین و نور السماوات و الأرض.
و: دعا، درمان هر دردی
ابو عبدالله(علیه السلام) درباره خواند دعا میفرماید:
علیک بالدّعا فإنّه شِفاء من کلّ داء؛
آری، دعا درمان هر دردی است، وقتی دل به حضرت محبوب توجه کند، جان، آیینه اوصاف معشوق میگردد، آدمی در رحمت را از هر سو به سوی خود باز ببیند و قلب بر اثر اتصال، مالامال از امید گردد، روح قدرت و تسلّط مییابد و به هنگام هجوم دردها به وسیله دعا و درخواست از محبوبش دفع بلا و شفای مرض را میخواهد و محبوب هم وی را شفا میدهد.
حضرت دعا برای فرج بقیةالله الاعظم(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را نیز چنین سفارش نمودهاند:
و أکثروا الدّعا بتعجیل الفَرَج؛
برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید.
اهمیت دعای عهد
برای اهمیت این دعا حدیثی از امام صادق(علیه السلام) را نقل میکنیم:
مَن دَعا إلی الله أربعین صباحاً بهذا العهد کان مِن اَنصار قائِمنا و إنَ ماتَ أخرجَهُ الله إلیه مِن قبره و أعطاه الله بکُل کَلِمةٍ ألفَ حَسَنةٍ و مَحا عَنه ألف سیئة...؛
هر کس چهل صبحگاه این دعا را را بخواند، از یاوران حضرت قائم(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) خواهد بود و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خدای تعالی او را زنده خواهد کرد تا در رکاب آن حضرت جهاد نماید و به شماره هر کلمه از آن هزار حسنه برایش نوشته میشود و هزار کار بد از او محو میگردد.
مهمترین آثار مداومت بر این دعا عبارتند از:
1. ثواب کسانی را خواهد داشت که در زمان ظهور برای امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) خدمت میکنند؛
2. تجدید عهد، مایه ثبات، کمال محبت، اخلاص و ایمان انسان میشود؛
3. مایه توجه خاص، جلب نظر و رحمت کامل آن حضرت به انسان میگردد؛
4. باعث نهادینه شدن آموزههای دعا از جمله مهرورزی، جهانی اندیشیدن و عدالتخواهی میشود.
نگاهی گذرا به دعای عهد
«دعای عهد» از دعاهای مشهور به شمار میرود که خواندن آن در دوران غیبت حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، سفارش بسیار شده است.
این دعای شریف، شامل درود خاصّ، خوانندة دعا، نیز از سوی تمامی مردان و زنان مؤمن در شرق و غرب جهان (خشکی و دریا) و نیز پدران، مادران و فرزندان به پیشگاه حضرت ولی عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است. سپس «عهد»، پیمان و «بیعت» با آن حضرت را تجدید میکند و پایداری بر این پیمان را تا روز قیامت بیان مینماید. آنگاه دعا کننده از خداوند در خواست میکند که اگر مرگش فرا برسد، درحالی که حضرت ظهور نکرده باشد، پس از ظهور او را دوباره به دنیا بازگرداند و به یاری آن حضرت سعادتمند نماید. سپس از خدا تقاضای دیدار حضرت را بیان میدارد و به دعا برای تعجیل ظهور و فرج، برپایی حکومت حقه، سامان یافتن جهان، زنده شدن حقایق دینی و اهل ایمان میانجامد.
مفاهیم
الف: آموزههای اجتماعی
1. آموزههایی که معطوف به زندگی، روابط و پدیدههای اجتماعی است. مشخصه آن این است که ناظر به مسائل اجتماعی است؛
2. مجموعهای از شناختهها و اندیشههایی که افراد جامعه نسبت به خود، دیگران، دنیای اجتماعی، پدیدها و روابط آنها دارند.
بنابر تعاریف بیان شده از مبانی جامعه شناسی، منظور «درسها و شناختهایی است که در اجتماع منعکس میشود و به زندگی افراد جهت میدهد.»
ب: دعای عهد
امام صادق(علیه السلام) با بیان دعای عهد توصیه کردهاند که مؤمنان در هر صبحگاه بر آن مداومت نمایند و آثار مهمی نیز برای آن بیان کردهاند.
این دعا در کتب ذیل آمده:
1. مفاتیح الجنان، ص1061؛ 2. زاد المعاد، ص488؛ 3. البلد الامین، ص124؛ 4. المصباح، ص729؛ 5. مصباح الزائر، ص455؛ 6. باب السعادة، ص214؛ 7. الصحیفة الصادقیه، ص204.
یادآور میشویم که دعای عهد غیر مشهور با مضامین متفاوت نیز در کتب ذیل آمده:
1. مهج الدعوات، ص398؛ 2. بحارالانوار، ج95، ص337؛ 3. نجم الثاقب، ص782.
ج: آموزههای اجتماعی دعای عهد
درسها و شناختهای مؤثر، عمیق، منطقی و مفید در دعای عهد آمده که علاوه بر سازندگی فردی، آثار اجتماعی نیز دارد.
به عبارت دیگر، دعا نه تنها در نهادینه کردن ارزشهای والای فردی مداخله دارد، در سازندگی اجتماعی نیز نقش ایفا میکند؛ زیرا عادت به خلق و خوهای پسندیده، زمینه را برای شکلگیری هویت فرهنگی اجتماعی فراهم میآورد و تداوم دعای عهد در هر صبحگاه باعث چنین تأثیری میشود.
د: عهد و بیعت (تعهد و پایبندی به یک موضوع یا یک عمل)
لغتشناسان از جمله، خلیل بن احمد از لغویان مشهور قرون اولیه اسلام و فیومی در بیان واژه بیعت مینویسند:
البیعة الصفقة علی ایجاب البیع و علی المبایعة و الطاعة؛
دست به دست یکدیگر دادن برای معامله و برای اطاعت.
1. راغب اصفهانی که تبحر و تخصص در شناخت واژگان قرآن دارد، درباره واژه بیعت چنین مینویسد:
«بایع السلطان»، یعنی این که فرد به ازاء خدماتی که سلطان انجام میدهد، پیروی و اطاعت از وی را میپذیرد.
پس بیع و بیعت هم ریشه و مفهومی نزدیک به هم دارند.
2. ابن خلدون نیز مینویسد:
بیعت، یعنی پیمان بستن به فرمانبری و اطاعت؛ بیعت کننده با امیر خویش پیمان میبندد که در امور خود تسلیم نظر وی باشد، با وی به ستیز بر نخیزد و تکالیفی که بر عهده وی میگذارد اطاعت کند، خواه دلخواه او باشد یا نباشد.
بیعت کردن و مبایعت به معنای هم عهدی و عقد بستن با یکدیگر به کار میرود.
پس بیعت با امام را نیز چنین بیان میدارند:
تصمیم قلبی محکم و ثابت بر اطاعت امر ایشان و یاری کردن او با نثار جان و مال.
جهانی اندیشیدن
... اللهم بلغ مولانا الامام الهادی المهدی القائم بامرک صلوات الله علیه و علی آبائه الطاهرین عن جمیع المؤمنین و المؤمنات فی مشارق الارض و مغاربها و سهلها و جبلها و برّها و بحرها و عنی و عن والدی من الصلوات ...؛
خدایا برسان به مولای ما امام هادی، مهدی، قائم به امر توـ صلواتت را بر او و بر پدران پاکش از همه مؤمنان و مؤمنات در شرق و غرب عالم، در دشتها و کوهها و در دریا و خشکی است و از طرف پدر و مادرم ... .
دین اسلام، دینی جامع و جهانی است که تشریعات آن برای همه و هدایت جمیع زن و مرد غنی و فقیر، سیاه و سفید، شهر و روستایی و کلیه طبقهها در سراسر گیتی از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب محسوب میگردد. بنابراین، فرد در اوایل دعای عهد با درود و سلام به پیشگاه مقدس حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) از طرف و نیابت همه مؤمنان (چه زن و چه مرد) در سراسر جهان هستی، ابراز ارادت مینماید. این آموزه دعای عهد، مقدمهای برای حکومت جهانی حضرت است تا مؤمنان حتی در دعا کردن هم به فکر هم باشند، زمینه حکومت جهانی را فراهم نمایند، افق دید خویش را گسترده کنند و جهانی بیندیشند. پس اسلام آیین تمام مردم جهان و دین جامعه بشری به شمار میرود.
قرآن کریم نیز زمامداری جهانی آن حضرت را بشارت داده است:
«وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمْ الْوَارِثِينَ»؛
آری این وعده الهی به شمار میآید و دنیا به سمت آن عصر درخشان در حرکت است. سیر زمان و گردش دوران هر دم بشر را به روزگار وصل دوست نزدیکتر میسازد و به همه مستضعفان نوید میدهد که حکومت جهانی حضرت به فریاد آنان میرسد و منتظران ظهور را برای جهانی اندیشیدن مهیا میکند تا به حکومت واحد جهانی عدالتگستر برسند:
«جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقاً»؛
عهد وبیعت
اللهم انی اجدد له فی صبیحة یومی هذا و ما عشت من ایّامی عهداً و عقداً و بیعة له فی عنقی لا أحول عنها و لا أزول أبدا...؛
پروردگارا، من در امروز صبح و در تمام عمرم با او تجدید عهد میکنم که بیعت او بر من است و از آن برنگردم تا ابد.
دعا کردن برای فرج امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) خود وفا نمودن به عهد و پیمان الهی است. این بخش از دعای عهد تجدید میثاق صبحگاهی است که انسان را تا شامگاه متوجه حضرت میکند. از سوی دیگر، امام باقر(علیه السلام) در این باره میفرماید:
اِنّ الله أخذ میثاق شیعتنا باولایة؛
خدا از شیعیان ما پیمان ولایت گرفت.
وفای به میثاق الهی واجب است، چنان که میفرماید:
«أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولاً»؛
امام صادق(علیه السلام) در تفسیر این آیه شریفه میفرماید:
ما عهد الهی هستیم، پس هر که به پیمان ما وفا کند، عهد الهی را وفا نموده و هر کس آن را بشکند، حرمت و عهد الهی را شکسته است.
این وفای به عهد، با شش امر حاصل میگردد:
1. یقین قلبی به امامت و ولایت امامان و تسلیم به آنچه از آنان وارد شده؛
2. مودّت قلبی به آنان؛
3. بغض به دشمنان ایشان و غاصبان خلافت؛
4. اطاعت و پیروی از آنان در تمام اوامر و نواهی ایشان؛
5. اظهار اعتقاد قلبی به آنان با زبان و اعضاء بدن؛
6. یاری آنان به اقتضای هر حال.
این عناوین ششگانه در دعا برای صاحب الزمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و درخواست تعجیل فرج آن بزرگواران از خداوند تحقق مییابد.
اهتمام قرآن به عهد و پیمان
«وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ»
«وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولاً»
بیشک این عهد در مفهوم گسترده همه انواع پیمان اعم از فطری، عقلی، تشریعی و از جمله بیعت را شامل میشود، همچنان که خداوند با صراحت بیعت را عهد برشمرده است:
«... فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً».
قرآن وفاکنندگان به عهد و پیمان را نیز به نیکی ستوده و فرموده است:
« وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا»؛
« وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ»؛
و از سوی دیگر پیمانشکنان را به شدت نکوهش میکند و میفرماید:
«وَإِنْ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ * أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْماً نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ»؛
همچنین ناقضان عهد و پیمانشکنان را به بدترین جنبندگان تعبیر مینماید:
«إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ... الَّذِينَ عَاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنقُضُونَ عَهْدَهُمْ...»؛
حضرت علی(علیه السلام) درباره اهمیت عهد و پیمان میفرماید:
ان العهود قلائد فی الاعناق الی یوم القیامة فمن وصلها وصله الله و من نقضها خذله الله؛
پیمانها بر گردن انسان است تا روز قیامت، پس هر آنکه حقش را رعایت کند، خداوند به او لطف میکند و هر کس آن را نقض کند، خوار و ذلیل میشود.
از آنجا که بیعت از سنخ «عهد و پیمان» است، طبعاً برای بیعت شونده حقوقی را به دنبال دارد، همانطور که امام علی(علیه السلام) میفرماید:
و اما حقی علیکم فالوفاء بالبیعة؛
حق من بر شما این است که در بیعت وفادار باشید.
اهمیت عهد و پیمان در جامعه
اعتماد افراد به یکدیگر مهمترین سرمایه جامعه به شمار میآید؛ هر چه این اتحاد و همبستگی را تقویت کند، سبب اعتماد و پیشرفت جامعه میشود و هر عمل و کاری به آن لطمه و آسیب رساند، باعث تباهی آن میگردد. «وفای به عهد و پیمان» از مهمترین اموری است که باعث جلب اعتماد عمومی میشود و از بزرگترین فضایل اخلاق فردی و جمعی به شمار میآید.
اقوام و ملل مختلف اعم از دیندار و بیدین پایبندی به «عهد و پیمان» را ضروری بر میشمرند، به طوری که پیمانشکنان برای توجیه عملشان به دنبال بهانه میگردند تا «اعتبار» و «منزلت» خود را در «جامعه» حفظ کنند. بنابراین، وفای به عهد از اسباب منزلت اجتماعی افراد در جامعه محسوب میشود. هر قدر، موضوع یا شخصی که با او عهد و پیمانی بسته میشود، پایگاه اجتماعی و منزلت بالاتری داشته باشد، آن عهد و پیمان نیز اهمیت ویژهای مییابد؛ زیرا بنابر تعریف، متعهد کسی است که به صورت گسستگیناپذیری خود را به آن پایبند میسازد.
پیوند با گروههای مرجع
... اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین إلیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المُحامین عنه و السابقین إلی إرادته و المستشهدین بین یدیه...؛
پروردگارا، مرا از انصار و یاران آن بزرگوار قرار ده و از آنان که از او دفاع میکنند و از پی انجام مقاصدش میشتابند و اوامرش را امتثال و از وی حمایت میکنند و به جانب ارادهاش مشتاقانه سبقت میگیرند و در حضور حضرتش به درجه رفیع شهادت میرسند.
گروه مرجع، یعنی گروهی که مردم برای ارزیابی رفتار خود به آنان اشاره و رجوع مینمایند. عمواره اعمال، ظواهر، ارزشها و آرزوهایمان را ارزیابی میکنیم و برای آنان به معیارهای گروهی رجوع نماییم. خواه عضو آن گروه باشیم یا نباشیم پس این ارزیابیها تحت تأثیر گروههای مرجعی است که انتخاب میکنیم، پس آنان عنصر مهمی در فرآیند جامعهپذیری به شمار میآیند؛ زیرا آنها میتوانند رفتار و شخصیت فرد را با همان درجة قوت هر گروه دیگری شکل دهند که شخص احساس وفاداری به آن میکند.
انسان در این بخش از «دعای عهد» از خداوند درخواست میکند که جزو «گروه انصار» حضرت باشد؛ مؤمن در فرهنگ اسلامی، الگوی عملی خود را در درجه اول وجود مقدس امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و سپس یاران آن امام را به دلیل منزلت و ارزش والایشان در نزد حضرت برمیشمرد. بنابراین، مؤمن از خداوند پیوند با این گروه را درخواست میکند تا با افتخار خدمت در رکاب حضرت، توفیق شهادت نصیبش گردد.
فرهنگ اسلامی، «انصار امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)» را پایگاهی اصلی در منزلت اجتماعی برمیشمرد که نقش کلیدی و بیشترین اهمیت را در تثبیت «هویت اجتماعی» مؤمن برعهده دارند؛ زیرا کارکرد اصلی دین و نظام ارزشی در جامعه مؤمنان (به خصوص دعا) استقرار، تدوین و تحکیم ارزشهای بنیادی اجتماعی است.
یادآور میشویم که «جامعه شناسان» معمولاً «سبقتجویی» در درون گروه را که بر اثر کنشهای متقابل به وجود میآید باعث گسست و نابودی گروه میدانند، اما درباره مؤمنان نه تنها سبب از بین رفتن گروه و یاران حضرت نمیشود بلکه حس سبقت در خدمت به امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و همکاری در کار مایه انجام بیشتر مؤمنان میگردد؛ چون هدف مشترک مؤمنان رضایت حضرت است که با وحدت سازگاری دارد، نه تفرقه.
مهرورزی (دیگرخواهی)
... واعمر اللهم به بلادک و احی به عبادک...
اللهم اکشف هذه الغمَّة عن هذه الامة بحضوره...
منظور از مهرورزی یا دیگر خواهی، «آمادگی به خدمت برای دیگران بدون توقع پاداش است. آمادگی که از آن، میل به خوبی کردن، خواست دیگران را در نظر گرفتن و نیازهای آنان را برآوردن و به یاری آنان شتافتن است که مستلزم نوعی ایثار است.»
اهمیت و ضرورت مهرورزی
مکتب اسلام همواره بر یکی از ضرورتهای هنجاری خود یعنی ایثار و توجه به خواستههای مؤمنان (دیگرخواهی) توجه و تأکید نموده است.
امام صادق(علیه السلام) در این باره میفرماید:
مشیُ المُسلم فی حاجة المُسلم خیرٌ من سبعین طوافاً بالبیت؛
در پی برآوردن حاجت مسلمان بودن، بهتر از هفتاد بار طواف خانه خدا است.
اسلام همچنین بر خیرخواهی، تقوا، شتاب در همکاری، همیاری و دیگر یاری مؤمنان تأکید نموده است؛ زیرا انسانها را مانند اعضای یک پیکر به شمار میآورد که در همه درد و رنجها با یکدیگر شریکند. بنابراین، تضاد منافع در بین مسلمانان معنایی ندارد و اشتراک در همدردی، مهرورزی و همدلی وجود دارد.
برخی از اصول مهروزی در سیره ائمه اطهار(علیهم السلام):
الف) توجه به مشکلات آحاد جامعه
حل مشکلات و تأمین نیازمندیهای دیگران در سیره ائمه(علیهم السلام) جایگاه ویژهای دارد که آن را گونههای مختلف تأکید نمودهاند:
1. بهرهگیری از ابزارهای معنوی همچون دعا، چنانکه در بخشهایی از «دعای عهد» آمده:
«اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة...»؛
2. حمایت از مردم و تعجیل در تأمین نیازهای ایشان.
ب) تخدیر جامعه از غفلت از حال یکدیگر
خداوند درباره پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، الگوی مهرورزی چنین میفرماید:
« لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ»؛
منتظران واقعی با پیروی از ائمه(علیهم السلام)، تفقت بر همنوعان، احسان به خلق و براساس فراتر از قوانین اجتماعی، به وحدت انسانی با همنوعان میرسند و منافع دیگران را همانند منافع خویش میپندارند.
پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در این باره میفرماید:
خوشا به حال کسی که درک کند قائم اهلبیت(علیهم السلام) را در حالی که هنگام غیبت و پیش از قیامش به او اقتدا کند و دوستانش را دوست بدارد و از دشمنانش بیزاری جوید که او از همراهان، دوستان و گرامیترین امتم، در روز قیامت خواهد بود.
همچنان که در روایت دیگر آمده است:
إن شیعتنا من شیّعنا و اتّبع آثارنا و اقتدی باعمالنا؛
شیعه ما کسی است که از ما و آثار ما پیروی و به اعمال ما اقتدا کند.
مؤمنی که فکر رفع حوائج مؤمنان است و به دیگران مهر میورزد سزاوار دوستی است.
امام حسن عسکری(علیه السلام) در این باره میفرماید:
أولی الناس بالمحبّة منهم من أمّلُوه؛
سزاوارترین شخص به دوستی، کسی است که مردم امید به او دارند.
بنابراین، مؤمن منتظر برای عمران و آبادانی جامعه و رفع مشکلات مردم میکوشد و هیچ چشمداشتی جز رضایت مولای خویش نمیجوید.
منتظران واقعی نیازهای بسیار گوناگونی در زندگی اجتماعی خود دارند، اما توجهشان به تثبیت حسن مودت و تفاهم عاطفی معطوف میگردد و در پی شناخت عینی خود هستند. آنان نه تنها خودآگاهی و اعتماد متقابل بین خود را تقویت میکنند بلکه به فکر دیگران نیز هستند. بنابراین، در روابطشان احساس راحتی خیال بیشتری دارند و با تشکیل گروههای صمیمی عواطف و احساسات خود را با زبان و از صمیم قلب به یکدیگر ابراز مینمایند. بنابراین ویژگی، مؤمنان در فرهنگ اسلامی یکدیگر را دعا میکنند و آرزوی رفع مشکلات را با عمل تؤام مینمایند:
... و اجعله اللهم مفزعاً لمظلوم عبادک و ناصراً لمن لا یجد له ناصراً غیرک...؛
خدایا، امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را پناهگاه ستمدیدگان قرار بده و یاور کسانی که جز تو یاوری ندارند.
زیرا امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، مطابق روایات و سیره سلف صالح خویش، فردی به شمار میآید که برای انسانها از پدر و مادر مهربانتر است:
یکون... اشفق علیهم من آبائهم و امامتهم و...؛
این ولی مهربان خدا، همچون مهر خداوند کریم، درس مهرورزی را به مؤمنان یاد میدهد.
عدالتخواهی
... یُحقّ الحقَّ و یحقّقه...؛
بارزترین ویژگی جامعه «موعود» و دولت کریمه، گسترش جهانی قسط و عدل به شمار میآید که در بیش از یکصد خبر به آن تصریح شده است، از جمله: «یملائا قسطاً و عدلاً کما ملئت جوراً و ظلماً»؛ «یملاء الله به الارض قسطاً و عدلاً کما ملئت جوراً و ظلماً» که این الفاظ معروف را هم علمای علم حدیث شیعه هم سنی در احادیث بسیاری روایت کردهاند.
همه افراد بشر به برقرار نمودن عدل و قسط اظهار علاقه مینمایند و همگان بالفطره میخواهند که عادل باشند و قرآن هم هدف از ارسال رُسُل، نزول کتب آسمانی، قوانین و موازین محکم الهی را همین نکته بیان میدارد:
«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمْ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»؛
عدالت اجتماعی به معنای توزیع عادلانه ثروت و امکانات در جامعه از آموزههای اجتماعی دعای عهد به شمار میآید که نه تنها درخواست تحقق آن میشود بلکه به طور ضمنی به مؤمنان یادآور میگردد که اگر جویای منزلت در نزد رهبر و نظام ارزشی خود هستند، باید عدالت محور باشند.
امام راحل دربارة اهمیت عدالت و نقش منتظران در برپایی آن میفرماید:
در نیمه شعبان 1401 قمری برابر با 28 خرداد 1360 در سالروز میلاد امام زمان... چه مبارک است میلاد بزرگ شخصیتی که برپاکننده عدالتی است که بعثت انبیاء(علیهم السلام) برای آن بود... ما منتظران مقدم مبارکش مکلف هستیم تا با تمام توان کوشش کنیم تا قانون عدل الهی را در این کشور ولیعصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) حاکم کنیم...
عدالتخواهی، جزو آرمانهای عدالتگستر جهانی است که آرزوی تحقق آن را داریم. امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در این باره میفرماید:
اللهم أنجز لی و عبدی و أتمم امری و ثَبِّت وَطأتی و املأ الارض بی عدلاً و قسطاً؛
خدایا وعدهام را محقق ساز و امر مرا کامل گردان و جایگاهم را استوار ساز و زمین را به وسیله من از عدل و داد آکنده ساز.
عدل و قسطی که حضرت ولیعصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) جهان را از آن پر مینمایند، معلول اجرای کامل احکام اسلام است که با اجرای یگانه راه رسیدن عدالت اجتماعی مظاهر ظلم و بیعدالتی نیز از میان میرود.
ظلمستیزی
... واجعله اللهم مفزعاً لمظلوم عبادک و ناصراً لمن لا یجد له ناصراً غیرک...؛
... خدایا او را پناهگاه ستمدیدگان قرار بده و یاور کسانی باش که جز تو یاوری ندارند... .
ظلمستیزی از آرمانهای حضرت ولیعصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به شمار میآید. بنابراین، کسانی میتوانند همراه او برای قطع ریشههای ستم و بیعدالتی گام بردارند که خود نیز از ظلم گریزانند و خویشتن را از جور و ستم پیراستهاند، این درس و آموزه دعای عهد در دعای ندبه نیز آمده است:
أین المُعَدُّ لقطع دابر الظّلمة؛
کجاست آن مهیا شده برای ریشهکن نمودن نسل ستمگران؟
امام خمینی(رحمه الله) «آموزه ظلمستیزی» را به درستی آموخته و آن را برای امت اسلامی چنین معنا نموده است:
ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی میشکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است به سیطره، سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه میدهیم و به یاری خدا راه را برای ظهور منجی مصلح و کل و امامت مطلق حق امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) هموار میکنیم.
اصلاحطلبی
واجعله اللهم... مُجدداً لما عُطِّلَ من احکام کتابک و مشیداً لما ورد من اعلام دینک و سنن نبیّک(صلّی الله علیه و آله و سلّم)...؛
منتظران با امید به آینده مطلوب، وجد و شادابی درونی مییابد و احساس یأس و ناامیدی را به خود راه نمیدهد. لذا برای اصلاح امور در جامعه میکوشد و «اصلاحطلبی» را سرلوحه اندیشه و فعل خویش قرار میدهد، ارمغانآور تهذیب نفس میگردد و از سویی، چون به «جامعه آرمانی» مهدوی عشق میورزد، در جهت تحقق آن عمل میکند و با حتمی پنداشتن آن خویش را به آن متعهد و مسئول میداند، دست به دعا برمیدارد و برای ساختن جامعه مطلوب تلاش میکند. بنابراین، به بطالت عمر را سپری نمیکند.
اصلاح واقعی را مصلحان بزرگی انجام میدهند که از شایستگیهای فردی، پشتوانههای فکری و عقیدتی بزرگ و متعالی بهره میبرند.
مصلح جهانی در نظام ارزشی اسلام، حضرت بقیةالله الاعظم(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است و منتظران وی نیز در اصلاحطلبی به او اقتدا مینمایند و در هر صبحگاه نه تنها از خداوند متعال درخواست ظهور حضرتش را میکنند بلکه برای رسیدن به آن آرمان همت میگمارند؛ زیرا مهمترین «آرمان اجتماعی» ظهور امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، تحقق اصلاح و جامعه عدالتگستر است.
آرمان اجتماعی در هر جامعه، یعنی تصوری از نظم فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... که بیشتر مردم آن را مرجعی برای تنظیم رفتار خویش میشناسند و بیشک چنین تصوری از نظم عالی را همچون دادهای عادل نمیپندارند بلکه آن را به گونهای نمونه و خاص در ذهن متبادر مینمایند. رسمیت و رواج ارزشهای غالب و شکل و صورت سلسله مراتب ارزشهای پذیرفته شده، آرمانی را تشکیل میدهند که افراد از جامعه در ذهن دارند.
منتظران واقعی حضرت، نه تنها به اصلاح خویش میپردازند بلکه به بازسازی جامعه و اصلاح اجتماع توجه دارند و «اصلاحطلبی» را شعار و وظیفع خویش میدانند و آن را خواستارند:
... مُجّدداً لما عُطّل من احکام کتابک و مشیّداً لما ورد من اعلام دینک و سنن نبیک(صلّی الله علیه و آله و سلّم)؛
آن روزی که انشاء الله تعالی، مصلح کل ظهور نماید گمان نکنید که یک معجزه شود و یک روزه عالم اصلاح شود بلکه با کوششها و فداکاریها، ستمکاران سرکوب و منزوی میشوند.
«نظارت» و حضور حضرت در زندگی
العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان؛
بیتردید امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ناظر و شاهد حالات، کنشها و واکنشهای ماست. بنابراین، باید با دیده دل به حضرت نگاه کرد که در این صورت باید برای رعایت آداب حضور و انجام وظایف درباره آن بزرگوار تلاش و همت نمود.
امام علی(علیه السلام) در این باره میفرماید:
اگر شخص او [بقیةالله الاعظم(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)] از مردم در حال صلح و متارکه با مخالفان غایب ماند، به درستی که علم و آداب او در دلهای مؤمنان ثبت است که آنان به آنها عمل میکنند.
نظارت و کنترل اجتماعی (social control) از عوامل جامعهپذیری است؛ زیرا «دلالت بر این دارد که فرد از حیث اعمال و افعال خود به واسطه گروهها، اجتماع و... تابع شروط و ارزشهای آنان شود.» نظام ارزشی اسلامی نیز نظارت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را همه وسایل و روشهایی برمیشمرد که برای انطباق دادن مؤمن با توقعات حضرت به کار گرفته میشود، همچنان که امام خمینی(رحمه الله) به عنوان اسوهای خویش را تحت نظارت مولا و مقتدایش میدید:
ما مفتخریم که ائمه معصومین از علی بن ابیطالب گرفته تا منجی بشر، حضرت مهدی صاحبالزمان ـ علیهم الاف التحیات و السلام ـ که به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است، ائمه ما هستند.
مؤمنی راه رستگاری را میپیماید که جه در زمان ظهور و چه در غیبت خود را تحت نظارت حضرتش بداند.
امام جعفر بن محمد(علیه السلام) در این باره میفرماید:
طوبی لمن تمسّک بأمرنا فی غیبة قائمنا فلم یزغ قلبه بعد الهدایة؛
خوشا به حال کسی که در زمان غیبت قائم ما، به امر ما چنگ زند؛ زیرا بعد از هدایت شدن، قلبش نخواهد لغزید.
سخن پایانی
عادت کردن به خواندن دعای عهد در هر بامداد و توجه به مضامین و «آموزههای اجتماعی» آن اگر در جامعه همچون «رسمهای اجتماعی» بر اثر تکرار فراوان و تثبیت کنشهای متقابل اجتماعی فراگیر شود، آموزههایش که سراسر درس زندگی سعادتمندانه است، تحقق مییابد و جامعه مؤمنان بنابر «خودآگاهی» و «عملگرایی» به وظایف خویش آشنا میشوند و عمل مینمایند. امام صادق(علیه السلام) در این باره میفرماید:
هر کس بخواهد از یاران قائم شود، باید منتظر باشد و باید در حال انتظار به پرهیزکاری و خوهای پسندیده عمل نماید که هرگاه بمیرد و قائم(علیه السلام) را درک نکند، پاداش او همچون کسی خواهد بود که دوران حکومت حضرتش را درک کرده باشد.
در این نوشتار برخی از آموزههای دعای عهد را همچون وفای به عهد و تعهد داشتن، عدالتخواهی، مهرورزی، اصلاحطلبی و... برشمردیم که همگی هویت فردی اجتماعی منتظرانی را نشان میدهد که از «خداجویی» و «ولایتمداری» و «معرفت» آنان نشأت گرفته است.
منابع و مأخذ
ـ قرآن کریم
ـ دعای عهد، مفاتیحالجنان، شیخ عباس قمی
ـ فرهنگنامه مهدویت، خدا مراد سلیمیان، قم: مرکز تخصصی مهدویت، 1383
ـ امامت و مهدویت، صافی گلپایگانی
ـ امام مهدی، حماسهای از نور، سید محمد باقر صدر، تهران: مؤسسه الامام المهدی، 1398ق
ـ جامعهشناسی،...، آنتونی گیدنز، منوچهر صبوری، تهران: نشر نی، چ12، سال 1383ش
ـ آیین انتظار (خلاصه مکیال المکارم)، قم: واحد پژوهش مسجد جمکران، 1383ش
ـ انسانشناسی فرهنگی، دانیل بیتس ـ فرد پلاگ، محسن ثلاثی، تهران: چ اول، 1375، انتشارات علمی
ـ زمینه جامعهشناسی، اگ برون و تیم کوف، آریانپور، تهران: نشر سیزدهم، نشر گستره، 1380
ـ جامعهشناسی ـ مفاهیم کلیدی ـ ، منصور قنادان ـ ناهید مطیع ـ هدایتالله ستوده، تهران: انتشارات آوار نو، 1375
ـ شرح دعای عهد، میرزا محمد حسن بن ملا علی هرندی، به کوشش حسین درگاهی، تهران: شمس الضحی، 1383
ـ فرهنگ علوم اجتماعی، آلن پیرو، ترجمه باقر ساروخانی، تهران: انتشارات کیهان، 1370
ـ رهتوشه راهیان نور، ویژه ماه مبارک رمضان، قم: دفتر تبلیغات، بوستان کتاب، 1381
ـ رهتوشه راهیان نور، ویژه ماه محرم الحرام، قم: دفتر تبلیغات، بوستان کتاب، 1383
ـ رهتوشه راهیان نور، ویژه جوانان، تابستان، قم: دفتر تبلیغات، بوستان کتاب، 1384
ـ صحیفه نور، 22 جلد، انتشارات تنظیم آثار امام خمینی(رحمه الله)