مقدمه
حاکمیت دین اسلام و تشکیل دولت عدل جهانی و برچیده شدن نظام سلطه در سرتاسر جهان از آرمانهای والادی دین مبین اسلام است. بیشک یکی از راهکارهای تحقق این آرمان و رسیدن به این هدف آشنا شدن پیروان ادیان، مکاتب و مذاهب از ویژگیها، آرا و افکار یکدیگر خصوصاً بحث نجات، آخرالزمان، آینده جهان و منجیگرایی و تطبیق این مباحث و دانستن امتیازات مذهب شیعه در این باور است.
بدیهی است یکی از راههای مفید برای نیل به این مقصود، بحث «جهانگردی معنوی» یا خصوص «منجیشناسی در جهانگردی» است تا انسانهای مشتاق و افکار آزاد از هوی و هوس و سینههای مالامال از عشق، با مقایسه منجی در میان اقوان و ملل، حقایق مهدوی را بدون آمیختگی با شبهات و القائات مغرضانه فراگرفته و مهمترین شرط ظهور (استقبال جهانی) حاصل شود.
از سوی دیگر، جهانگردی، پلی میان کشورها و فرهنگهاست و انسانها و ملتها را با یکدیگر مرتبط میکند و اندیشه را پرورش میدهد. لذا اندیشمندان و عالمان و تئوریپردازان مباحث مهدویت هم با توجه به آرا و افکار ملتها و ادیان، نظریات جامعتر و پختهتری را ارائه میدهند.
علامه محمدجواد مغنیه میگوید:
سفر کردن به شهرهای متمدن و بزرگ و سکنی گزیدن در آنها، آدمی را بار رهآوردهای تمدن و ابتکارات و اختراعات بشری آشنا میسازد و فاصله تمدنها و پیشرفتها را به مردم نشان میدهد و افقی ژرفتر و گستردهتر از آنچه در آن هستند به روی آنان میگشاید.
علامه امینی(ره) نیز دراینباره میگوید:
اگر من مرجع بودم و وجوهات شرعی به دست من میرسید، همه را به طلاب میدادم تا سفر کنند. میگفتم: این هزینه، بروید و جهان و انسان را بشناسید.
شهید مطهری(ره) نیز در باب ضرورت گردشگری و جهانگردی نخبگان میگوید:
مسلماً شیخ بهایی که دنیا را گشته با ملایی که پنجاه سال از دروازه نجبف بیرون نیامده است خیلی فرق میکند. او مردی است که با همه گروهها و طوایف در دنیا سر و کار داشته است. بسیاری از علمای دیگر که ما داریم همین طور بودهاند. وقتی ما تاریخ را نگاه میکنیم، میبینیم علمایی که زیاد مسافرت کرده و با طبقات گوناگون سر و کار داشتهاند و استادهای متنوعی در رشتههای مختلف دیده و در هر شهری با مردم بودهاند، فکر بازتر و وسیعتری نسبت به افرادی که به اندازه آنها نابغه بودهاند، دارند. نبوغشان کمتر از آنها نبوده، ولی همیشه در یک محیط زیسته و از محیط خود خارج نشدهاند. قهراً پختگی روح آنها برابر با اینها نخواهد بود.
از سوی دیگر جهانگردی در دولت امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نیز جلوهای خاص دارد که با این دوران تفاوتهای بسیاری دارد و ما میتوانیم با توجه به جایگاه جهانگردی در دولت امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) الگو و طرح مناسبی برای این دوران ارائه بدهیم.
بنابراین، این نوشتار، ابتدا مفهوم جهانگردی و جایگاه آن در اسلام و سپس انگیزههای جهانگردی و طرح جهانگردی منجیشناسی و راهکارها و آثار آن و در خاتمه به جایگاه جهانگردی در دولت امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) میپردازد.
مفهوم جهانگردی
اصطلاح جهانگرد از قرن نوزدهم در جهان معمول شد. واژه توریسم هم برای نخستین بار در سال 1811 میلادی در ادبیات انگلیستی به کار رفت و در سال 1841 فرهنگ لاروس فرانسه این واژه را ثبت کرد.
معنای جهانگردی و مترادفاتش (سیاحت، سیر، سفر، globetrotting، tourism) در کتب لغت و فرهنگها به کسی اطلاق نمودهاند که سفر میکند و چه بسا اقطار عالم را میگردد. اما با توجه به آنکه این معنی در آیات و روایات نیز به کار رفته است لازم به ذکر است که دو عنصر حرکت و انگیزه (نیت) در مفهوم این واژه لحاظ شده است. محقق توانا جناب آقای مصطفوی در تحقیق واژه «سیاحت» مینویسد:
ان الاصل الواحد فی هذه المادة: هو جریان معم تروّی و نظر...؛
اصل یگانه در معنای این واژه حرکت و جریانی است که همراه با تدبر و تفکر باشد. بنابراین، اگر به آب روان «سیح» گفته میشود به این اعتبار است که آب جاری نرم و آرام راه میگشاید و به پیش میرود. از همین مقوله است، حرکت انسانها آنگاه که بر اساس اندیشه و توجه و وظیفهشناسی بین آنها و خداوند باشد.
علامه طباطبایی(ره) نیز مینویسد:
السیاحة: السیر فی الارض و الجری و لذلک یقال الماء الدائم الجریة فی الساحة: السائح؛
سیاحت گردش در زمین است. به همین جهت به آبی که دائم در جریان است «سائح» گویند.
اما تعریف واژه جهانگردی در میان سازمانهای جهانی عبارت است از «مجموعه فعالیتهای افرادی که به مکانهایی خارج از محل زندگی و کار خود به قصد تفریح و استراحت و انجام امور دیگر مسافرت کنند و بیش از یک سال متوالی، در آن مکانها نمیمانند.»
روشن است که این تعریف ناظر به صنعت جهانگردی و از باب فعالیتهای اقتصادی صورت گرفته است. بنابراین، جهانگردی مورد نظر این نوشتار که شامل همه تعاریف بشود، همان مسافرت است که به سه شکل صورت میگیرد.
الف) گردشگری داخلی (مسافرتهای داخل یک کشور)؛
ب) گردشگری خارجیها (مسافرتهای خارجیها به کشور)؛
د) گردشکری خارجی (مسافرت افراد کشور به خارج).
چنانچه در گذشته جهانگرد و سیاح به شخصی میگفتند که شغلش سفر سفرنامهنویسی (سیاحت و سیاحتنامه نویسی) ثمره کارش بود. مانند مارکوپولو. امروزه جهانگردی جنبه عام و همگانی یافته است و هرکس به هر منظور به سیر و سیاحت کوتاه هم بپردازد، جهانگر محسوب میشود.
جهانگردی در اسلام
دین جهانی اسلام برای تمام عصرها و تمام نسلها، برنامه جامع داشته و دارد. در اینباره هم آیات مهمی در قرآن کریم بیان شده که جایگاه و نقش جهانگردی را روشن بیان میفرماید.
در بیش از شش آیه فرمان به سیر در زمین داده شده و در بیش از هفت آیه به گونه استفهام سیر در زمین سفارش شده که مجموع این آیات و سایر آن به چهار دسته تقسیم میشود.
1. فراخوانی
الف) فراخوانی عمومی
در برخی از آیات قرآن کریم، انسانها دعوت به گردشگری در روی زمین شدهاند. از جمله:
«قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِیرُواْ فِی الأَرْضِ فَانْظُرُواْ كَیفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذَّبِینَ هَذَا بَیانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ»؛
پیش از شما سنتهایی وجود داشت، پس در روی زمین گردش کنید و ببینید سرانجام تکذیبکنندگان چگونه بود؟ این روشنگری برای همه مردم هدایت و اندرزی برای تقوا پیشگان است.
با توجه به «هَذَا بَیانٌ لِّلنَّاسِ» روشن است که خداوند متعال از تمام انسانها میخواهد تا با سیر و سفر و آثار به جا مانده از گذشتگان عبرت بگیرند.
ب) فراخوانی غیرمسلمانان
خداوند متعال در برخی از آیات، کافران و مشرکان را جهت عبرتآموزی به سیر و سفر فراخوانده است. مانند آیه شریفه:
«قُلْ سِیرُواْ فِی الأَرْضِ ثُمَّ انظُرُواْ كَیفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِینَ»؛
بگو: در زمین گردش کنید؛ سپس بنگرید سرانجام آنان که آیات الهی را تکذیب میکردند، چه شد؟
2. نشانه ایمان
خداوند متعالی یکی از نشانههای افراد با ایمان را «سائح» برشمرده است.
«التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ...».
همچنین در وصف زنان شایسته واژه «سائحات به کار رفته است.
«سائح» به کسی گفته میشود که با انگیزهای درست به جهانگردی و گردشگری میپردازد.
3. الگوها و مصادیق
در برخی از آیات قرآن کریم، اشاره به سیر و سفر نمونههایی از مسافرت انسانها شده که الگوهای مناسبی برای همه دوران و مصادیق بارزی از حقیقت گردشگری الهی میباشد. مانند داستان حضرت موسی و حضرت خضر(علیهما السلام)، حضرت ابراهیم(علیه السلام)، ذوالقرنین و... .
4. احکام ابنالسبیل و مسافر
با توجه به آیاتی که از زکات، سهمی برای «ابنالسبیل» و برای مسافران احکامی را بیان داشته است. روشن میشود که اسلام نسبت به سفر و تسهیلات آن طرح و برنامههایی را تدارک دیده و امتیازات خاصی برای آن ترتیب داده است که یکی از نمونههای بارز آن قصر نمازهای چهار رکعتی است. بنابراین روح گردشگری و جهانگردی در بینش و منطق قرآن بر اساس «عبرت» و «عبادت» استوار است و تمام آیات قرآنی مربوط به آن ناظر به همین دو رکن است. لذا در مباحث فقهی آمده است که اگر شخصی با انگیزههای شیطانی قدم در راه معصیت گذارد، اگر چه فرسنگها راه برود ولی حکم مسافر را ندارد.
گردشگری در سیره معصومان(علیهم السلام) هم گویای همین حقیقت است. تمام آنچه از سیر و سفرهای معصومین در کتب روایی و تاریخی گزارش شده است، راه چگونه بهرهمندی از سفر را به انسانها آموزانده است.
توقف پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلم) در «وادی حجر» و بیان رخدادهای قوم ثمود و نشان دادن آثار تاریخی قوم حضرت صالح(علیه السلام)، چشمهای که ناقه صالح آب میخورد و گور «ابیرغال» و... .
همچنین بازدید امیرمؤمنان از کاخ کسری، سرزمین براثا، بابل و سفر امام حسن مجتبی(علیه السلام) به روم و سفر امام باقر(علیه السلام) به شام نمونههای دیگر همه گویای این واقعیت است که جهانگردی با انگیزه الهی و اهداف مشروع در دین مبین اسلام به آن سفار ش شده و مورد تأکید قرار گرفته است.
اهداف و انگیزش جهانگردی
انگیزش، نشانگر چراهای رفتار آدمی است. حالتی که انان را به انجام عمل و رفتار خاصی متمایز میسازد و در جهانگردی نیز همچون هر فعالیت دیگری اولین تئوری و سادهترین انگیزش را «نیاز» میدانند. مانند نیاز به استراحت، دانستن و نیازهای انسان بر حول سه محور مهم است:
1. نیاز زیستی؛ 2. نیاز تعلق و وابستگی؛ 3. نیاز رشد و کمال.
نظریه دیگر انگیزش، تئوری انتظار و احتمال نام دارد که انگیزه هر فرد را برای انجام یک کار خاص، ناشی از میزان انتظار و احتمال است که او بر حصول نتایجی خاص مترتب میداند. بر اساس این نظریه نیروی انگیزشی در انسان تابع اولویتهای فرد در مورد نتایج یک کار و میزان انتظار و احتمال وقوع آن نتایج است. مثلاً کسی که برای شناخت منجی سفر میکند و با اولویتی که برای آن فعالیت قائل است، تمایل دارد به مکانی برود که این شناخت در آنجا قابل انجام است و این فرد زمانی انگیزه کافی برای سفر پیدا میکند که احتمال و انتظار او از امکان استفاده از تسهیلات مورد نظرش در حد مقبول و بالایی فراهم باشد.
با توجه به این دو نظریه، اهداف و انگیزانندههای گردشگری و جهانگردی بسیار متنوع است که مهمترین آنان عبارتند از:
1. انگیزانندههای علمی و فرهنگی
انسان موجودی کنجکاو و خواهان شناخت بیشتر است، لذا همواره و در تمام دورانها برای آموختن و فراگیری علم و دانش، لمس عجایب، آداب و رسوم و دیدن و دانستن از وضعیت شهرها و شگفتیهای تاریخی و منطقهای، سفر را بر حضر ترجیح داده است. علاقه انسان به اندوختن دانش سبب حرکت و هجرت او از شهری به کشورهای دیگر شده و کمتر دانشمندی را میتوان یافت که سختیهای سفر و غربت شهرهای دور را لمس نکرده باشد. این مسئله در تمام رشتههای علوم شواهد بسیار دارد.
پیامبر مکرم اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلم) هم میفرماید:
اطلبوا العلم ولو بالصین.
نمونه بارز این مسئله در کتاب تاریخ خطیب بغدادی جلوهگر است. او شرح حال 7799 نفر از دانشمندان مرد و 32 نفر دانشمند زن را که تا سال 462 هجری وارد بغداد شدهاند را ثبت کرده است و تأکید میکند که مسافرت آنها عمدتاً به منظور بهرهبرداری علمی و فرهنگی و ثبت پیشرفتهای مسلمانان بوده است.
البته برخی نه به خاطر کسب علم و دانش بلکه به جهت بسط و گسترش علم و فرهنگ و تبلیغ و نشر آیین و فرهنگ سفر میکنند که گاهی این سفرها همراه با مأموریت از سوی دولتی به جهت ایجاد مذهب و یا گسترش آیینی نیز همراه بوده است.
2. انگیزانندههای جسمانی و فیزیکی
این انگیزه بیشتر در زمینه سلامت بدنی و پرورش جسمانی انسان است مانند سفر برای استراحت، ورزش، تفریح که سهم به سزایی از اهداف گردشگران است. گذراندن اوقات فراغت و کسب نشاط هم یکی از مهمترین انگیزههاست که منافاتی با منابع دینی ندارد، منتهی باید همراه با معصیت نباشد. در زندگی برخی از معصومان(علیهم السلام) نیز سیاحتهای تفریحی هرچند اندک و کوتاه دیده میشود؛ امام صادق(علیه السلام) برای تنزه و استراحت گاهی دور از خانه به سر میبرد و امام رضا(علیه السلام) هم برای آرامش روح و جسم، به همراه کسان خود راهی سرزمین دیگر میشود.
3. انگیزانندههای اقتصادی
سفر برای تجارت و کسب درآمد و انجام معاملات نیز بخش مهمی از سفرها را شامل میشود. در تاریخ زندگانی پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلم) هم سفر تجاری بوده و حتی برای رفع مشکلات زندگی مورد تأکید از سوی پیشوایان دین قرار گرفته است. اگر چه اینگونه سفرها، خالی از ارتباطهای فرهنگی نبوده و نیست و قسمتی از گسترش فرهنگ اسلامی مرهون همین مراودات بوده است.
4. انگیزانندههای دینی
سفرهای زیارتی و سیاحتهای معنوی برای انسانها جایگاه والا و ویژهای داراست. برخی برای دیدن مشاهد مشرفه، معابد، کلیساها، خانقاهها و سایر مراکز عبادی بار سفر بسته و روح خود را صیقل میدهند. در فرهنگ اسلامی هم سفر حج گویای همین حقیقت است و در فرهنگ شیعه، زیارت مشاهد مشرفه خصوصاً زیارت سالار شهیدان از جایگاه ممتازی برخوردار است.
بیشک جنسیت، سن، تحصیلات و... از جمله عواملی است که در انگیزههای انسان برای سفر و سیاحت اثرگذار است. مثلاً مردها، آسانتر سفر میکنند، جوانها به جهت قدرت و نیرو تمایل بیشتر به سفر دارند و یا انسانهایی که تحصیلات عالی دارند، عموماً تمایل به سفرهایی دارند که با موقعیت اجتماعی آنان سازگار باشد. این انگیزانندهها و عوامل تأثیرگذار بر آنها، اهداف و مقاصد جهانگردان را شکل میدهد و برنامههای گردشگری متأثر از آنهاست. لذا با توجه به آنکه امروزه جهانگردی یک مسئله مهم و جهانی است که ارتباط آن بر اساس اجتماع، فرهنگ و خطرهاست و انگیزههای علمی و دینی نیز سهم مناسبی در سفرها را به خود اختصاص داده باید فرصت را مغتنم دانست و به دنبال اجرای طرح «جهانگردی معنوی» و یا خصوص طرح «جهانگردی منجیشناسی» باشیم.
جهانگردی معنوی یا خصوص جهانگردی منجیشناسی
جهانگردی معنوی پاسخ به نیاز فطرت انسانهاست. زیرا انسان فطرتاً خداشناس و منجیباور است و از سوی دیگر، حرکت نیز مسئلهای فطری و در ذات همه اشیاء خصوصاً انسان نهفته است.
این مسئله در این ایام همزمان با به سر آمدن حاکمیت جهانگردی توده و شدت بحرانهای جهان در غرب و استقبال و رویکرد جهان به مسائل معنوی است، بسیار لازم و ضروری است تا با ارائه دین الهی، بشر خسته و سرخورده را هویت بخشد و در ژرفای فطرت سیر دهد. لذا بیشک در چنین موقعیتی که ایران در اکثر مراکز و سازمانهای جهانی توریسم عضویت دارد و همکاری توریستی با اغلب کشورهای جهان انجام میشود به لحاظ ارتباطات بینالمللی در امر جهانگردی مشکلی نداریم، پیشنهاد جهانگردی معنوی با رویکرد «منجیشناسی» و اصرار بر آن بسیار شایسته و مناسب است.
امروزه با به سر آمدن دوران جهانگردی توده و رشد چشمگیر جهانگردی (Tourism Quality) بهترین فرصت جهت جهانی کردن طرح جهانگردی معنوی و استفاده بهینه از صنعت جهانی گردشگری و بسترسازی برای حکومت عدل جهانی است.
آقای لومسدن در بررسیهای خود به ثبت روند رشد جهانگردی توده از اوایل دهه 1950 تا اواخر دهه 1970 پرداخته و آنگاه به نوعی تغییر تدریجی در بازار اشاره میکند. وی همچنین به تفاوتهای موجود بین نوع قدیمی که از آن به عنوان جهانگردی توده یاد میشود و گونه نوین آن از لحاظ خصوصیات مشتریان و الگوهای رفتاری آنان میپردازد. از دیدگاه وی، جهانگردی جدید به تجربه کردن موضوعی متفاوت و تعمق بیشتر در خصوص تاریخ و فرهنگ مقاصد علاقهمند است. وی با ارائه نموداری سیر نزول جهانگردی توده و سیر صعودی جهانگردی کیفی را نشان میدهد.
بر اساس تحقیقات سازمان جهانگردی هم انگیزه اصلی سفرها در بيست سال اول هزاره جدید احتمالاً شامل موارد زیر خواهد بود.
ـ پیبردن به اصل و منشأ میراث فرهنگی کشور خود یا ملل دیگر؛
ـ پیبردن به ارزش محیط طبیعی و فرهنگی؛
ـ پیگیری یک سرگرمی مانند ورزش؛
ـ استراحت و گذراندن اوقات با خانواده و خویشاوندان.
بنابراین روند کلی و روح حاکم بر سفرها در این زمان و آینده، ارزشهای فرهنگی و دینی است. یکی از کارشناسان صنعت جهانگردی مینویسد:
برداشت عامیانه از گسترش فرهنگ توریسم، اشاعه فساد و بیبند و باری است. در حالیکه بررسیها و مطالعات کارشناسانه واقعیتی غیر از این را نشان میدهد. برابر دستهبندیهای انجام شده به وسیله متخصصین امر، امروزه بیش از سیزده گروه از جهانگرد در جهان وجود دارد که با انگیزههای متفاوت سفر میکنند... . تنها یک گروه از سیزده گروه از جهانگردان را باید در زمره جهانگردان بیبندوبار محسوب کرد.
بنابراین با توجه به استقبال از مسائل فرهنگی و معنوی و روی آوردن به مباحث آخرالزمانی و منجیشناسی و از سوی دیگر رو به افزایش بودن تعداد جهانگردان کیفی (معنوی) کشورهایی که مهد تمدن و فرهنگ و دارای پایگاههای توحیدی و دینی هستند، بهترین استقبال را از طرح «جهانگردی منجیشناسی» دارند. اگر چه احتمال استقبال جهانی از این طرح نیز بسیار است.
با توجه به آنکه دویست کشور جهان توانایی ارسال توریست را دارند و تمام جاذبههای گردشگری فرهنگی (آثار تاریخی، سنتهای قدیمی، رسوم و...) در گردشگری منجیشناسی وجود دارد و عشق به دانستن و کنجکاوری در اعتقادات ادیان و مذاهب در دل و فکر خیلی از انسانها زنده و جولان دارد. همانطوری که برخی جهانگردان اروپایی از مکه و مدینه با تمام سختیهای شرعی و طبیعی دیدن کردهاند.
آقای دکتر علی رحیمپور که به عنوان نماینده ایران از سوی سازمان گردشگری ایران به کشور ژاپن سفر کرده بود اشارهای به همین واقعیت دارد. او مینویسد:
شاید به جرأت بتوان گفت که مردم ژاپن از دین اسلام به ویژه آیین تشیع چیزی نمیدانند. متأسفانه اکنون چهره واقعی اسلام در سرزمین ژاپن معرفی نشده است. مردم ژاپن علاقهمند هستند که بدانند چگونه دین اسلام توانست به مدت کمتر از یک قرن به سراسر دنیا گسترش یافته و سپاهیان اسلام، امپراطوری بزرگی همانند پارس و روم را شکست داده و پیروان بسیاری در اقصی نقاط عالم پیدا نمایند. معرفی شاخصهها و گرایشهای دینی، به ویژه مذهب تشیع، بنیانگزاران و فلسفه ایجاد این مذهب، اصل و نسب امامان و ائمه معصومین، نقش اعتقادات و ارزشهای اخلاقی دین اسلام در زندگی مردم، آداب مراسم عزاداری و فلسفه قیام امام حسین(علیه السلام) و کیفیت گرامیداشت و روز شهادت آن امام بزرگوار از جمله مواردی است که مطالعه، تحقیق، دیدار و لمس نزدیک آن برای جهانگردان ژاپنی بسیار جالب خواهد بود.
بنابراین، کشور ما به جهت ویژگی مذهب یکی از بهترین موقعیتها را در سرتاسر جهان برای بهتر بهرهبرداری از این طرخ در زمینه گسترش «منجیباوری» را دارد. همان طوری که یکی از روشهای موفق و مؤثر پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلم) برای انتشار دین اسلام، بهرهگیری از موقعیت توریستی شهر مکه بود که کفار در ماههای حرام از سرزمینهای دور و نزدیک به مکه هجوم میآوردند و آنها با دیدن و شنیدن سخنان و مواضع پیامبر و یارانش شیفته اسلام میشدند.
لذا برخی در تحقیقاتشان نوشتهانده: «اگر نگوییم: موقعیت جهانگردی و گردشگری شهر مکه و بهرهبرداری درست پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلم) از آن موقعیت، عامل اصلی رشد و گسترش اسلام بوده به واقع باید آن را به عنوان مهمترین عامل دانست... . تاریخ اسلام چه بسیار افرادی را نشان میدهد که در عین کین و خشم نسبت به اسلام و مسلمانان، وقتی پا به قلمرو اسلام گذاردند و با پیشوایان دین و مسلمانان تماس و معاشرت پیدا کردند، به اشتباه درک و فهم خود از اسلام و مسلمانان پیبردند و دگرگون شدند.»
بنابراین گردشگری و جهانگردی در بعد معنویت بخشی خصوصاً شناخت منجی میتواند کی از کارآمدترین ابزار باشد تا انسانهای بحرانزده را با فطرت خویش پیوند داده و جهان را برای آمدن منجی حقیقی آماده سازیم.
بدیهی است با توجه به موانع و مشکلات جهانگردی (هزینه، کمبود وقت، وضعیت افراد، محدودیتهای جسمانی و...) برپایی نمایشگاههای زنده در هر قاره، آسانترین راه برای نیل به مقصود از طرح جهانگردی منجیشناختی است. مثلاً در هر قاره با برپایی نمایشگاههایی در ایام تعطیل و حضور منظم و دقیق و برنامهریزی شده همه ادیان و مکاتب و تبلیغ و ارائه برنامههای خود برای جهان و جهانیان، بازدیدکنندگان و جهانگردان را با «منجی» آشنا سازند. البته راهکارهای دیگری نیز در این رابطه وجود دارد که اشاره میشود.
راهكارهاي طرح جهانگردي منجيشناسي
با توجه به اينكه ايران جزء يكي از ده كشور عمده توريستپذير جهان است سازمان گردشگري با تعيين و تبيين استراتژي اين مسئله و تعامل با سازمانهاي بينالمللي و تنظيم برنامه و ايجاد طرح جامع براي مؤسسات، سازمانها و نهادهاي مربوط به امر جهانگردي مانند گمرك، وزارتخانههاي مربوط، پليس، رسانه و... و رايزني با مركز مختلف مهدوي براي مراحل جهانگردي و گردشگري طرح و برنامه داشته باشد.
مهمترين اين برنامه عبارتند از:
1. تبليغات
تهيه فيلم، اسلايد، چاپ و نشر برشور، پوستر و استفاده از فضاي جهاني اينترنت و ايجاد خبرگزاري و سايتهاي متنوع و مختلف (حتي جهانگردي مجازي)، بهرهگيري از ماهواره و طرح و برنامههاي مفيد و جذاب در شبكه جام جهاني گام مؤثري براي معرفي و پيشبرد اين طرح در سطح جهان دارد.
2. برگزاري همايش
دعوت از دانشمندان، بزرگان، صاحبنظران و اهل تفكر در دو عرصه مهدويت و جهانگردي در همايشهاي بينالمللي و نشر و پخش آثار اين گفتمانها در نشريات جهاني خصوصاً هفتهنامه تخصصي جهانگردي كه در سرتاسر دنيا به زبان انگليسي منتشر ميشود. ضمناً ميتوان از طريق ويدئو كنفرانس از همايشهاي غير مستقيم نيز استفاده كرد.
3. تعامل با سازمانهاي جهاني جهانگردي
ارتباط و همكاري با آژانسهاي مهم جهان، شركت در نمايشگاههاي بينالمللي و پر رنگكردن اين طرح در هفته جهانگردي، ارائه تسهيلات ويژه ايام مهدوي و... راههاي مهم ديگري در اينباره است.
4. برگزاري مسابقات جهاني
بهره بردن از تمام اشكال مسابقات (هنري، ورزشي، فرهنگي و...) براي سطوح مختلف در سطح جهان با پشتيبانيهاي لازم، گام مؤثر ديگري در اين رابطه است. مثلاً اگر مسابقه نقاشي ويژه كودكان با طرح «جهانگردي منجيشناسي» در سطح جهان برگزار شود، لازمه اين كار براي شركتكنندگان درك صحيح و شناخت اجمالي از منجي است لذا سبب ميشود موجي جهاني هرچند كوچك و ابتدايي بهپا خيزد.
5. حمايت از طرحهاي ويژه
پشتيباني و حمايتهاي ويژه از طرحهاي «جهانگردي منجيشناسي» اقدام بسيار مؤثري در اين مسير است. مثلاً اگر دانشگاهي در جهان با ايجاد كرسي در اين رابطه احتياج به حمايتي داشت، يا چنانچه دانشجويي، موضوع پاياننامه و يا محققي تحقيقش را به اين موضوع اختصاص داد و... حمايت شود.
البته براي محك زدن استقبال جهانيان از «جهانگردي منجيشناسي» و دفع و رفع مشكلات اين طرح روشهايي نيز وجود دارد كه مهمترين آنها عبارتند از:
1. ايرانگردي معنوي
در ايران بيش از سههزار امامزاده و محل زيارت وجود دارد كه هر استاني با ارائه تسهيلات در روزهاي تعطيل تورهاي زيارتي ترتيب دهد و يا اينكه تور ويژهاي براي اماكن مهدوي در ايران مانند مرقد احمد بن اسحاق، شيخ صدوق، علي بن مهزيار و جمكران ترتيب داده شود تا ضمن سنجش ميزان استقبال، تجربيات لازم براي عرصه بينالملل آن به دست آيد و سپس گامهاي بعدي برداشته شود.
2. جهانگردي مجازي
ايجاد سايتها مخصوص با قابليتهاي متنوع مانند اتاقهاي گفتوگو، گشت و گذار در اماكن مهدوي مثل مسجد سهله، جمكران و ... يكي از راههاي سنجش جهانيان از اين موضوع است.
3. ارائه مفاهيم مهدويت به مسافران
يكي ديگر از روشهاي تمهيداتي، ارائه و انتقال مباحث مهدويت به كساني است كه براي ديدن خويشان، دوستان، معالجات پزشكي، گذران اوقات فراغت يا به جهت مسائل ديگر به خارج كشور سفر ميكنند. با نصب تابلوهاي مهدوي در سالن ترانزيت، هديههاي مهدوي، نشر و پخش نشريات مهدوي در ناوگان هوايي و دريايي ميتوان ميزان استقبال را به اين مسئله سنجيد و ديگارن را نيز با مسائل مهدوي آشنا نمود و زمينه را براي انتقال مفاهيم و مطالب مهدوي به آن سوي مرزها فراهم كرد.
آثار جهانگردي منجيشناسي
گردشگري براي شناخت منجي آثار پربهايي دارد كه به نمونههاي آن اشاره ميشود. البته سفرهايي كه با اين انگيزه خاص هم شكل نگرفته باشد در مواجه با مفاهيم منجي بيتأثير نبوده و نيست. نمونة زير گوياي اين حقيقت است در زمان امام سجاد(علیه السلام) موسي بن نصير عبدي كارگزار عبدالملك مروان در اندلس به عبدالملك گزارش كرد كه مردم اينجا از شهرهاي باستاني گفتوگو ميكنند كه در اين منطقه وجود دارد و ميگويند به دست سليمان بن داود بنا شده و آثار بسياري از گذشتگان در آن ديده ميشود. من علاقهمند ديدن اين شهر هستم، ولي اين سفر نيازمند هزينههاي بسيار است.
عبدالملك فرستادهاي به مغرب فرستاد تا همراه موسي از آن شهر بازديد كنند. موسي از آن شهر ديدن كرد و شگفتيهايي در آن ديد. بر يكي از ديوارها آن شهر اشعاري به زبان عربي ديد كه از آمدن نجاتبخش بشريت در آخرالزمان خبر ميداد. زهري آن سخنها را با امام سجاد(علیه السلام) مطرح ساخت، امام(علیه السلام) فرمود:
مقصود از آن مهدي است.
اما مهمترين آثار و فوائد جهانگردي منجيشناسي عبارتند از:
1. انتقال مفاهيم مهدويت
جهانگردي مقدمة بسيار مناسبي براي انتقال و گسترش فرهنگ مهدويت و منجيباوري است. وقتي برخي در سطح بينالملل، منجيشناسي را دنبال كنند، ناگزير به عقايد شيعه در اين بحث مي رسند، كه دستآورد آن انتقال ارزشهاي مهدوي و امتيازات آن مانند حضور، نظارت، پاسخگويي و... است.
2. خنثي شدن توطئههاي عليه مهدويت
يكي ديگر از فوايد مهم اين طرح، شفافسازي و رفع كدورتها و تعديل افكار و اعتقادات است. براي نمونه: جهانگردان امريكايي كه از روسيه بازديد كرده و با مردم آن كشور ارتباط برقرار نمودند، نظر خود را در مورد روسيه به عنوان يك دشمن تعديل كرده و به اين باور رسيده بودند كه روسها مي توانند دوستان آنها باشند.
آقاي هاشمي رفسنجاني ميگويند:
با توسعه گردشگري علاوه بر معرفي جاذبههاي طبيعي و تاريخي ايران، ذهنيتهاي منفي ايجاد شده در اثر تبليغات سوء از بين ميرود و واقعيتهاي نظام اسلامي و دستآوردهاي موفق انقلاب بيشتر به جهانيان معرفي ميشود.
لذا اين طرح ميتواند بخشي از نقشهها و برنامههاي دشمن را خنثي سازد. دشمنان اسلام براي ضربهزدن به اين دين جهاني، نقاط حساس و مفاهيم استراتژيك آن را نشانه رفته و طرح برنامههاي گوناگوني را پياده كردهاند، مسئله مهدويت نيز دچار حملاتي از سوي آنان شده است كه «جهانگردي منجيشناسي» يكي از راهكارهاي مقابله با اين حملات است، زيرا جهانگردان با رجوع به اصل و سرچشمه مباحث، مسائل براي آنان شفاف و بدون حذف و اضافات مغرضانه ارائه ميشود.
3. زمينهسازي ظهور
يكي از مقدمات مهم ظهور «استقبال جهاني از منجي موعود» است كه بيشك ركن مهم اين استقبال، شناخت جهانيان از موعد امتهاست، لذا جهانگردي با انگيزه منجيشناسي و موعودباوري سبب ميشود شميم مهدويت در سطح جهان بوزد و انسانهاي تشنه عدالت براي آمدن عدالتگستر جهان سعي و تلاش مفيد كنند. حتي انسانهايي كه طالب علم هستند و از آثار مخرب علم بشر امروزي به ستوه آمدهاند و مخالف صنعتي شدن جهان و پرشدن تكنولوژي در سطوح زندگي و مسائلي از اين قبيل مانند فروپاشي نظام خانواده هستند، چنانچه بدانند آينده جهان اينگونه نيست، در دولت منجي جهاني از آثار مخرب علم و تكنولوژي خبري نيست و تمام دانشهاي جهانيان نسبت به شكوفايي دانش در دولت امام مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است، آيا مشتقا فرارسيدن آن دولت نميشوند؟ آيا استقبالي براي آمدن او صورت نميگيرد؟
چنانچه هيچيك از پيروان اديان و انسانهاي ديگر از اين طرح استقبال نكنند، در جهان امروز نزديك 5/1ميليارد مسلمان وجود دارد كه حدود دويستميليون آنان شيعيان هستند، اگر درصدي از آنان جذب اين فرهنگ شوند، قطعاً فايدههاي فراواني دارد كه زمينهسازي براي ظهور يكي از آنان است.
4. رشد و پايداري
ارائه مباحث مهدويت در سطح جهان و با مواجه افكار و امتيازات منجي در اديان، مسائل مهدويت داراي عينيت پايدار، مقاومت عقلاني و واقعيت عملي ميشود و قطعاً تأثيرگذاري اين انديشه بيشتر خواهد شد.
خلاصه آنكه صرف نظر از فوايد سفر، جهانگردي براي شناخت منجي آثاري ديگر مانند: تفكر، جرأت و جسارت براي پذيرش حق، دانشافزايي، ارتقاء آگاهيهاي فطري، تلذذ روحي و تعالي معنوي و در يك كلام عمق معرفت جهانگرد بيشتر خواهد شد.
جايگاه جهانگردي در دولت امام مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)
جهانگردي به روش امروز پديدهاي نسبتاً جديد است، زيرا قبلاً افراد معدودي به سفر ميپرداختند. با فرارسيدن عصر خرد و منطق، مسافرتهاي فرهنگي افزايش و تورهاي امروزي شكل گرفت و با شتاب گرفتن سير تحولات اقتصادي و اجتماعي كشورها، سطح درآمدها، گسترش فرهنگ حمل و نقل جهانگردي به شكل امروزي درآمده، اما همين صنعت در حكومت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) رشد و جايگاه ويژهاي مييابد، زيرا حكومت امام مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) حكومت عدل است و همه مسائل به بهترين وجه در جايگاه خودش قرار ميگيرد، جهانگردي و گردشگري نيز از اين قاعده مستثني نيست، لذا به نمونههايي از آن اشاره ميشود:
1. احياي جهانگردي قرآني
همانطور كه قبلاً بيان شد، يكي از دستورات قرآن، جهانگردي است كه زمينهساز عبرت و عبادت است و اگر امروزه بر اساس عوامل دروني مانند هوا و هوس و ماسئل بيروني مانند فقر، عدم امنيت، سلطه غرب و... به نحو شايسته اجرا نميشود و چه بسا جهانگردي يكي از منابع فساد و فحشا به شمار ميآيد، در حكومت امام مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) كه حكومت قرآن است و او احياگر اوامر و مسائل قرآن و سنت است، تمام مشكلات اين مسئله مرتفع خواهد شد و جهانگردي بر اساس اهداف قرآني اجرا و گسترش مييابد، زيرا:
اولاً: فساد و مراكز آن ريشهكن ميشود،
ثانياً: صنعت گردشگري مبناي قرآني ميگيرد و براي جلب و جذب جهانگرد و توريست هيچ كشور و منطقهاي اقدام به هرگونه فعاليتي حتي حرام نميكند. اگر امروزه برخي كشورها براي جذب سود و سرمايه به مسائل غير اخلاقي و دور از شأن و كرامت انسان رو آوردهاند، در آن روز از اينگونه مسائل خبري نيست.
ثالثاً: به جهت رشد عقلاني، عاطفي و معنوي و از آزادي از بندهاي هوا و هوس و پيوند با اصالت انسانيت، مباني تمام سفرها انساني و اسلامي ميشود و انگيزههاي سفر و سياحت، تعالي و تغيير مييابد.
2. جهانگردي امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) براي رفع مشكلات
يكي از الگوهاي جهانگردي خصوصاً براي مسئولان و حاكمان، جهانگردي ذوالقرنين است كه در قرآن كريم به آن اشاره شده است. او شرق و غرب عالم را براي خدمت به محرومان و رفع مشكلات زير پا نهاد.
امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نيز همانند ذوالقرنين به سياحت و جهانگردي ميپردازد و شرق و غرب زمني را درمينوردد تا در هيچ جاي حكومت او مشكل و محروميت و نياز نباشد. جابر بن عبدالله انصاري از پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) نقل ميكند:
ان الله عزوجل مكّن له في الارض و أتاه من كل شئ سببا و بلغ المشرق و المغرب و ان الله تبارك و تعالي سيجري بسنته في القائم من ولدي و تبلغه شرق الارض و غربها حتي لايبقي سهل و لاموضع من سهل و لاجبل وطئه ذوالقرنين الا وطئه و يظهر الله له كنوز الارض و معادنها، و ينصره بالرّعب و يملأ الأرض به عدلا و قسطا كما ملئت جورا و ظلما؛
خداوند بلندمرتبه در زمين به ذوالقرنين، قدرت و حكومت داد و اسباب هرچيزي را در اختيارش نهاد. او به مشرق و مغرب زمين رسيد و خداوند بارك و تعالي به زودي قائم را كه از فرزندان من است، بر سنت او، جاري خواهد كرد و او را به خاور و باختر زمين ميرساند، بدانسان كه هر دشت و كوهي را كه ذوالقرنين زيرپا گذاشته، او نيز زيرپا خواهد گذاشت و خداوند گنجها و معدنهاي زمين را براي او نمايان خواهد ساخت و او را با انداختن رعب در دل دشمنان، ياري خواهد كرد و به دست او زمين را پس از اينكه از ظلم و ستم پرشده است پر از عدل و قسط خواهد كرد.
گفتني است امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در عصر غيبت نيز شرق و غرب عالم را درمينوردد و در ميان همگان حضور دارد و آنان را سرپرستي ميكند و به هنگام نياز و اضطرار مدد و ياري مينمايد. در روايت بسيار جالبي امام علي(علیه السلام) در اين خصوص ميفرمايد:
فو ربّ علي ان حجتها عليها قائمة، ما شية في طرقاتها داخلة في دورها و قصورها جوّالة في شرق الارض و غربها، تسمع الكلام و تسلّم علي الجماعة، تري...
سوگند به خداي علي، حجت خدا در ميان آنان هست، در كوچه و بازار آنها گام برميدارد و بر خانههاي آنان وارد ميشود و در شرق و غرب جهان به سياحت ميپردازد و گفتار مردمان را ميشنود و بر اجتماعات آنان وارد شده سلام ميدهد. او مردمان را ميبيند...
3. ياران جهانگرد
يكي از ياران امام مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)به عنوان «المرابط السياح» مجاهد جهانگرد ياد شده است. درباره اين تعبير ميتوان گفت اداره حكومت جهان و رتق و فتق امور مليتهاي مختلف ميطلبد، ياران امام زمان كه حاكمان حكومت جهاني هستند، بار فرهنگها، تاريخ، جغرافيا و آداب و رسوم انسانها آشنا باشند. لذا آنان با جهانگردي در كرانههاي جهان، خود را آماده خدمت به حكومت جهاني ميكنند و اين يار جلوهاي از يك حقيقت است.
4. گسترش كمّي و كيفي جهانگردي
با توجه به تاريخچه جهانگردي روشن ميشود پس از جنگ جهاني دوم، گردشگري رشد خوبي داشته است در اين راه عواملي از جمله در نظر گرفتن تعطيلات همراه با حقوق و افزايش اوقات فراغت، اختراع و عمومي شدن هواپيماي جت سهم بسزايي دارند.
امروزه نيز عواملي مانند فقر، عدم امنيت، سختگيري كشورها براي ورود و خروج توريست و... عواملي براي كاهش مستقيم توريست و جهانگرد و مسافر به شمار ميآيد.
با توجه به دستآوردهاي حكومت امام مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تمام اين مشكلات مرتفع خواهد شد زيرا در دولت او فقر وجود ندارد. امنيت همهجا را فرا ميگيرد و هيچ مرزي در جهان وجود ندارد. زيرا تمام كشوها تحت يك نظام اداره ميشوند.
امنيت و جهانگردي
امروزه در صنعت جهانگردي يكي از مؤلفههاي مهم آن بحث امنيت است، با توجه به خطرات و جناياتي كه جهانگردان را تهديد ميكند، بسياري از كشورها تصميم گرفتهاند يك واحد پليس جهانگردي ايجاد كنند. به عنوان مثال در سال 1988 چنين واحدي توسط پليس سلطنتي مالزي ايجاد شد. اما امنيت در حكومت امام مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به نحوي است كه بشر در هيچ روزگاري مانند آن را نديده است حتي مزاحم شخصي كه خواب است نميشوند و خوابيدهاي در دولت او به جهت مزاحمت بيدار نميشود.
حتي حيوانات به خودشان و همنوعانشان و انسانها آسيبي نميرسانند. اين امنيت در راهها نيز ستودني است. در اين باره رواياتي بيان شده كه به آنها اشاره ميشود.
امام علي(علیه السلام) ميفرمايد:
لو قد قام قائمنا لا نزلت السماء قطرها و لا خرجت الارض نباتها و لذهبت الشعناء من قلوب العباد، و اصطلحت السباع و البهائم، حتي كمشي المراة بين العراق الي الشام، لاتضع قدميها الا علي النبات، و علي رأسها زبّيلها لا يهيّجها سبع و لا تخاضه.
هرگاه قائم ما قيام كند، آسمان بارانهاي خود را ميبارد، زمين گياهان خود را ميروياند، كينه از دلهاي بندگان بيرون ميرود، درندگان با چارپايان از در آشتي وارد ميشوند و با انسانها كاري ندارند تا جايي كه زني از عراق به شام ميرود و قدم جز بر سبزه نميگذارد بدون اينكه درندهاي او را نگران سازد و يا از درندهاي بترسد.
پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) ميفرمايد:
حكومت مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به گونهاي است كه دو زن شبانه حركت كرده، مسافرت ميكنند و از بيعدالتي و ستم هراسي ندارند.
اشاره به جنسيت مسافر (زن) در اين روايات گوياي اين حقيقت است كه بدون دغدغه و ترس، مسافرت ميكند و هيچ خطري او را تهديد نميكند.
در روايت ديگري پيامبر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ميفرمايد:
به يقين خداوند، اين امر را به پايان ميرساند، به گونهاي كه شخص سواره در شب از صنعا به حضرموت مسافرت ميكند و جز خدا از كسي ترسي ندارد.
شايد گفتن نام اين دو سرزمين به لحاظ داشتن بيابانهاي ترسناك باشد كه گاهي از آن به مغازه تعبير شده است و به دليل تفأل زدن به پيروزي و جان سالم به در بردن از آن بيابانهاست.
امام باقر(علیه السلام) هم ميفرمايد:
به خدا سوگند! ياران امام مهدي آن اندازه ميجنگند تا خدا به يگانگي پرستيده شود و به او شرك نورزند و تا آنجا كه پيرزني سالخورده و ناتوان از اين سوي جهان به آن سوي رهسپار شود و كسي متعرض او نشود.
شخصي هم از امام صادق(علیه السلام) پرسيد: «چرا بايد آرزوي ظهور حضرت قائم(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را داشته باشيم؟» حضرت فرمود: «سبحانالله! آيا دوست نداري كه امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) عدالت را در جهان بگستراند و امنيت را در راهها برقرار كند و با حكم منصفانه با ستمديده رفتار نمايد و به او ياري رساند.
روشن است كه اشاره به «امنيت راهها» در اين روايت، جلوه خاص و مهمي از دستآوردهاي دولت امام مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است كه امام صادق(علیه السلام) آن را منعكس فرمودهاند. در روايت ديگري صادق آل محمد(صلّی الله علیه و آله و سلم) امنيت راهها و جادهها را به سبب وجود امام مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بيان فرمودهاند.
امنيت در دولت امام مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) مسئلهاي است كه فريقيين بر آن متفقاند. قتاده ميگويد:
حضرت مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بهترين انسانهاست. در زمان از چنان امنيتي برخوردار ميگردد كه زني به همراه پنج زن ديگر، بدون همراه داشتن مردي به حج ميروند و از چيزي ترس ندارند.
عدي بن حاتم ميگويد:
به يقين روزي فراميرسد كه زني ناتوان به تنهايي از حيره (نزديك نجف) به زيارت خانه خدا ميرود و از كسي جز خدا نميترسد.
رفاه و جهانگردي
شكوفايي اقتصاد رفاه اجتماعي و نبودن فقر رابطه بسيار مستقيم و تنگاتنگي با گسترش جهانگردي دارد. جوامعي كه فقير هستند، تعدادي محدود و طبقهاي خاص به جهانگردي و گردشگري ميپردازند و هرچه درآمد افراد بالاتر باشد، نسبت به اين مسئله اهتمام بيشتري دارند.
در دولت امام مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) اقتصاد نيز مانند مسائل ديگر شكوفا گشته و فقر و تهيدستي از جوامع بشري ريشهكن ميشود و به شخص نيازمند به اندازهاي مال و دارايي بخشيده ميشود كه توان بردن آن را نداشته باشد و وضعيت عمومي جامعهها چنان بيهوده مييابد كه دارندگان زكات براي پرداخت آن، كسي را نمييابند قطعاً در حكومت امام مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) كسي يافت نميشود كه به جهت بحران مالي قادر به رفتن سفر نباشد. فقر و مشكل مالي در آن دوران معنايي ندارد.
علم و جهانگردي
پيشرفت علم و صنعت و اختراع و اكتشاف در صنعت هوا و فضا موجب پيشرفت صنعت گردشگري شده است. اما هرچه اين مسائل رشد و شكوفايي يابد نسبت به دوران طلايي ظهور، ناچيز و محدود است. پيشرفت علمي بشر و شكوفايي علم و دانش در آن دوران بدون سقوط ارزشهاي انساني و آثار مخرب آن آنقدر چشمگير است كه قابل مقايسه با اين زمان نيست و در اين خصوص روايات فراواني وجود دارد كه تنها به يك روايت درو مورد حمل و نقل اشاره ميشود.
رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلم) در اين باره ميفرمايد:
پس از شما اقوامي خواهند آمد كه زمين زير پايشان طي و پيموده ميشود و درهاي جهان به رويشان باز ميگردد... زمين در كمتر از يك چشم به هم زدن پيموده ميگردد، به گونهاي كه اگر كسي از آنان بخواهد شرق تا غرب زمين را در ساعتي بپيمايند، اين كار را انجام ميدهند.
با توجه به روايتي كه ابر به عنوان مركب بيان شده، احتمال كنايهبودن طيالارض اين روايت به وسايل حمل و نقل با سرعت بالا وجود دارد. خلاصه آنكه اگر محدوده جغرافيايي سفرهاي اين زمان به جهت كمبود علم و دانش محدود به كره ماه شده و دانش بشر راهي براي كرات و سيارات ديگر نيافته در دوران حكومت عدل، سفر به اقصي نقاط عالم از قعر اقيانوسها گرفته تا سياهچالهاي كهكشانها امري ممكن و سهل باشد و با شكوفايي علم و دانش جهانگردي به معناي حقيقي در همه جهان هستي صورت پذيرد.
امام محمد باقر(علیه السلام) به شخصي به نام سوره فرمود: «ذوالقرنين مخيّر گرديد كه يكي از دو ابر سخت و رام را برگزيند. او ابر رام را برگزيد و ابر سخت براي حضرت صاحب(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ذخيره شد.» سوره پرسيد: «ابر سخت چيست؟» حضرت فرمود: «ابرهايي كه ار آن رعد و برق و آذرخش و صاعقه باشد. هرگاه ابري چنين بود، صاحب شما بر آن سوار است، بيشك او سوار بر ابر ميشود و با آن به سوي آسمان بالا ميرود و آسمانها و زمينهاي هفتگانه را ميپيمايد؛ همان زمينهايي كه پنج عدد آن مسكوني و دوتاي ديگر ويران است.»
امام صادق(علیه السلام) ميفرمايد:
خداوند ذاوالقرنين را در انتخاب بين دو ابر سخت و رام مخيّر كرد او ابر رام را برگزيد و آن ابري است كه در آن رعد و برق وجود نداشت و اگر ابر سخت را برميگزيد، اجازه استفاده از آن را نداشت؛ زيرا خداوند، ابر سخت را براي حضرت قائم(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ذخيره كرده است.
حكومت واحد جهاني
در قرآن كريم طرح حكومت واحد جهاني آمده است. خداوند متعال وعده داده است كه مؤمنان خليفة او در كل نظام هستي شوند و بندگان صالح وارث زمين خواهند شد. «... أَنَّ الأَرْضَ يرِثُهَا عِبَادِي الصَّالِحُونَ» امام باقر(علیه السلام) در تأويل اين آيه شريفه ميفرمايد:
و هم اصحاب المهدي في آخر الزمان؛
آنان همان ياران حضرت مهدي در آخرالزماناند.
در حكومت امام مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تنها دين حاكم بر هستي، دين اسلام است و حكومتهاي باطل نابود ميشوند و جهان حكومت واحدي مييابد. لذا مرزهاي امروزي كه بين كشورها قراردادي است، برچيده ميشود و براي جهانگردي و آمد و شد و مسافرت به اقصي نقاط عالم، قانونهاي سخت و پيچيده و دست و پا گير امروزي نيز پايان ميپذيرد و با فقدان اين سختيها و گرفتاريها، جهانگردي وضعيت بهتري مييابد. به اميد آن روز.